اعتمادنوشت : آقای ناصر تقوایی که برای ما عزیز هستند و بزرگیشان در سینمای ایران بر کسی پوشیده نیست، اخیرا گفتهاند که مهدی سجادهچی فیلمنامه مجوز نگرفته ایشان با نام «چای تلخ» را به نام روز سوم بازنویسی کرده و آن را به یک کارگردان داده تا فیلمی بسازد و… در واقع آقای تقوایی، مهدی سجادهچی را به نوعی سرقت فیلمنامه متهم کرده است. ما برای اینکه از چند و چون ماجرا آگاه شویم با سجادهچی تماس گرفتیم تا نظراتش را بشنویم، ایشان هم نوشته زیر را در اختیار روزنامه گذاشتند. در این قضیه رعایت احترام دو طرف بر ما واجب است، بنابراین اگر آقای تقوایی نیز نظری داشته باشند ما آماده انتشار آن هستیم.
کاش، ای کاش آقای تقوایی این حرفها را در مورد سرقت فیلمنامه روز سوم نزده بود، اما حیف که زده است و تکرار کرده. به نظرم ایشان زیر لایهای عمیق از توهم و خاطرات سپری شده مدفون مانده و همان جا خفه شده است. ایشان مجوزی مخصوص دارد که هر چه خواست بگوید و به دیگران هر توهین و افترایی را نسبت دهد. این مجوز را سابقه درخشان فیلمسازی ایشان در گذشتههای دور صادر کرده و تاریخ انقضا هم ندارد. من ارتباط چندانی با ایشان نداشتم اما خاطره شگفتآوری از آقای تقوایی دارم که برای نخستینبار به آن اشاره میکنم. آشنایی من با آقای تقوایی در دفتر تهیهکنندهای به نام حسن جلایر شکل گرفت، جایی که بنا بود ایشان فیلم زنگی و رومی را بسازد که نشد. فیلمنامه سریال هفت سنگ را خوانده بود و پیشنهاداتی داشت. سالها بعد، هفده یا هجده سال پیش، در نیمروز تابستانی از جلسهای با هم بیرون آمدیم و کمی خیابانگردی کردیم. طرفهای عصر هنگام خداحافظی پیشنهاد دادم به خانه من بیاید و شام را مهمان من باشد و این معامله تا صبحگاه روز بعد ادامه داشت. در تمام این ساعات طولانی که همسرم برای احترام مهمان گرانقدر من بیدار مانده بود، ما با حیرت و آشفتگی به سخنان یکی از اسطورههای ذهنی خود گوش میدادیم. اساس حرفهای ایشان این بود که پس از ساختن سریال دایی جان ناپلئون، اینتلیجنت سرویس ماموران ویژهای را به ایران فرستاده تا به هر شکل ممکن مانع فیلمسازی آقای تقوایی شود، چراکه آنها- انگلیسیها- خوب فهمیده بودند که حریفشان در ایران کیست. ایشان آنگاه فکتهایی از تمام پروژههای تمام شده و نیمه کاره خود را به عنوان شاهد مدعای خود ذکر کرد. تصاویر آن شب، هولناک، گروتسک و سرشار از مالیخولیا بود و من با حسرت و غصه میدیدم که چگونه مسخ کافکا ممکن است و چگونه یک فیلمساز نابغه و برجسته به پررنگترین شخصیت سریال معروفش استحاله پیدا کرده و سکانسهایی از سریال دایی جان ناپلئون را شاهد بودم که احتمالا افراد کمی امکان دیدن آنها را داشتهاند. الان که دارم اینها را مینویسم، دقیقا نمیدانم که تا چه اندازه با این نوشته رفتار اخلاقی یا غیراخلاقی بروز دادهام همین قدر میدانم که اگر «من» کوچکتری داشتم حتما سکوت میکردم ولی این همگنی احساس خشم و توهین چنانم برآشفته که مهار تحفظ را کنار گذاشتهام. هر چند که از سوی دیگر عقلا تصور میکنم که اصل قضیه کوچکتر از این حرفهاست. آقای تقوایی در روزگار تلخی که سپری میکنیم، گاه کسانی را پیدا میکنند تا تلخی و سرخوردگی خویش را در هیبت او تف کند و من هم در مسیر آب دهان ایشان قرار گرفتهام. همین. شاید مدتها بعد، شبی هنگام خواب به این واکنش تند خود فکر کنم و پشیمانی خواب از من بگیرد و فکر کنم که تندی من هم از تلخی روزگار بود.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- در ژرفای اندیشهها و آرمانهای ناصرتقوایی/ برای رسم عاشقکشی و مرگ خاموشِ بزرگان
- سیر تحول قهرمان و جبر محیط در سینمای ناصر تقوایی: از «صادق کرده» تا «ناخدا خورشید»
- وقتی درختان شهر در جشنواره شهر موضوعیت ندارد
- ترکیببندیِ بحران: واکاوی منطق قاب، نور و مونتاژ در نخستین فیلم تقوایی
- «ای ایران»؛ تابلوی یک ملت در قاب ماسوله
- محسن امیریوسفی: آقای تقوایی عزیز! شما هنوز هم ناخدای کشتی سینمای مستقل ایران هستید
- یادبود ناصر تقوایی برگزار شد/ خالق «کاغذ بیخط» غریب بود
- سیری در سینمای ناصر تقوایی/ سفری به آبهای آنسوی کرانهی رویا
- مطالبهگری، میراث تقوایی برای هنرمندان
- کانون کارگردانان سینمای ایران برگزار میکند؛ یادبود زندهیاد «ناصر تقوایی»
- از ساعدی تا همینگوی؛ ناصر تقوایی و رویای ترجمهی ادبیات به تصویر
- خوانشی از نخستین فیلم ناصر تقوایی/ در ستایش سکوت و انزوا
- چالشهای حفظ حریم خصوصی، از ناصر تقوایی تا پژمان جمشیدی
- یادداشت «کیانوش عیاری» در سوگ ناصر تقوایی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت





