۱۲-۱۳ سال پیش، زمانی که آقای ناصر تقوایی بعد از سال ها پرهیز از تدریس، پذیرفته بود که در موسسه فرهنگی- هنری کارنامه درس بدهد، در نقشی که هنوز و حین نوشتن این سطرها، یادآوری اش برایم وجدآور است، در محضر او بودم. سیر رو به زوال بیگانگی با کلمه که امروز موجب شده تمام مطالعات نسل های نوتر به دلنوشته های احساساتی نیم پاراگرافی محیط مجازی محدود شود، از همان سال ها شروع شده بود. برخی حضار کلاس او که طبعا و مانند حضار کلاس هر بزرگ و دانای دیگر، بر همه آنها نمی توان و نباید نام «شاگرد» نهاد، در یکی دو جلسه نخست گفته بودند ادبیات او برای شان مقادیری ثقیل است و بنا شده بود من در نقش «ملول»، وردست ناخدا باشم و حضور و غیابی بکنم و بی هیچ دخالتی، فقط رئوس مباحثی را که در هر جلسه یا هر بخش از کلاس (پیش و پس از زمان استراحت بین کلاس) مطرح می کند، در حد چند تیتر، فهرست کنم. همین و بس. انتهای هر جلسه که با روش صمیمانه همیشگی خود، با کف دست به پهلویم می زد و بابت فهرستی که از دل مباحث او گرد آورده و در نیم یا یک دقیقه ته جلسه گفته بودم، تشکر می کرد، از مواقع رکورد احساس شرمساری در زندگی ام بود. با خجالت و صداقت تام به او می گفتم حجم انبوهی که دارم در کلاس می آموزم، بسی – و به شکل نجومی- فراتر از آن است که می شود تصور کرد. بنابراین، آداب وردستی در کلاس او را هر چه خوب و بی سر و صدا و بی مداخله به جا آورده باشم، همچنان این من هستم که باید سپاسگزاری کنم: نه برعکس.
حالا که سال ها گذشته، از کلاس های خودم تا سخنرانی ها و جلسات پرسش و پاسخ، از حرف در این و آن برنامه تلویزیونی یا اینترنتی تا حتی گپ و گفت های شخصی و خارج از دامنه هنر، احتمال می دهم از رکوردداران نقل قول از آموزه های آقای تقوایی باشم. این، نشانه توان و بیان من نیست. نتیجه گستره لایتناهی ایده ها و اندیشه های اوست که از فوتبال کشورهای عربی تا تاثیر نیما یوشیج بر هنر و زندگی بعد از دوران سنت زدگی در ایران، هر پهنه ای را در می نوردد و هیچ جا به گزاره و نگرشی که پیش تر همتایش را جایی شنیده یا خوانده باشید، منتهی نمی شود. این روزها که هفتاد و هفتمین زادروز او با آخرین بازی های جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه همزمان شده و در این زمینه هم غافلگیرکننده ترین تحلیل ها را از او می شود شنید، به یاد می آورم که در حضوری به عنوان مهمان پخش بازی یک چهارم نهایی ترکیه – کرواسی، در جواب عادل فردوسی پور که شیوه دفاعی و متکی به ضدحمله تیم فاتح تریم را با لحنی طعنه آمیز توصیف می کرد، دیالوگی از «ناخدا خورشید» آقای تقوایی را نقل کردم که طی آن، شخصیت عجیبی به نام سنگسر می گفت: «وقتی طاقت ِ خوردن دارم، واسه چی بزنم؟»
این منبع لایزال الهام ها و یادگیری ها، گنج ناتمامی است. بله. اما بدین معنا نیست که بگذاریم کارنامه پربارش نیز ناتمام بماند. هر مدیری که ادعا می کند واژه «فرهنگی» پسوند عنوان اوست، باید هر کوششی به خرج دهد تا با تکثیر ملول ها، ناخدا بتواند فیلم مطلوب خود را بسازد و این بار دیگر برخلاف دو نمونه ناهمراهی های قبلی یعنی «زنگی و رومی» و «چای تلخ»، ناتمام نماند.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- در ژرفای اندیشهها و آرمانهای ناصرتقوایی/ برای رسم عاشقکشی و مرگ خاموشِ بزرگان
- سیر تحول قهرمان و جبر محیط در سینمای ناصر تقوایی: از «صادق کرده» تا «ناخدا خورشید»
- وقتی درختان شهر در جشنواره شهر موضوعیت ندارد
- ترکیببندیِ بحران: واکاوی منطق قاب، نور و مونتاژ در نخستین فیلم تقوایی
- «ای ایران»؛ تابلوی یک ملت در قاب ماسوله
- محسن امیریوسفی: آقای تقوایی عزیز! شما هنوز هم ناخدای کشتی سینمای مستقل ایران هستید
- یادبود ناصر تقوایی برگزار شد/ خالق «کاغذ بیخط» غریب بود
- سیری در سینمای ناصر تقوایی/ سفری به آبهای آنسوی کرانهی رویا
- مطالبهگری، میراث تقوایی برای هنرمندان
- کانون کارگردانان سینمای ایران برگزار میکند؛ یادبود زندهیاد «ناصر تقوایی»
- خوانشی از نخستین فیلم ناصر تقوایی/ در ستایش سکوت و انزوا
- چالشهای حفظ حریم خصوصی، از ناصر تقوایی تا پژمان جمشیدی
- یادداشت «کیانوش عیاری» در سوگ ناصر تقوایی
- یادداشت بهرام بیضایی در یادبود ناصر تقوایی؛ آخرین درس
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما





