کار منتقد زیر سوال بردن ماهیت وجودی یک اثر نیست. این خلاف ذات آزاداندیشی و عقلانیت در نقد است. منتقد هیچ گاه در این جایگاه – و حتی در مقام تایید کسی در این جایگاه – نیست که بگوید فلان اثر نباید ساخته شود و ساخته شدن بهمان اثر ضروری است. هر اثر هنری پیش از به وجود آمدن یک امکان است؛ یک استعداد که می تواند عینیت پیدا کند یا هیچ گاه زاده نشود. اما پس از خلق شدن دیگر نمی توان وجود آن را نادیده گرفت یا سرکوب کرد. وظیفه منتقد کشف استعداد و اراده اولیه، تحلیل روند پرورش آن و سنجش و نقادی اثر نهایی بر مبنای آن امکان و استعداد است.
اما گاه در ادبیات نقد این سال ها، خاصه بواسطه حضور ثابت و یکه تازانه برخی منتقدان در تلویزیون و تحمیل زاویه تنگ نگاهشان به مخاطب، اصل وجود و به نمایش درآمدن برخی آثار زیر سوال می رود و حتی انکار می گردد. گویی که منتقد عضوی از شورای نظارت و ارزشیابی است.
ممکن است برخی در پاسخ به این صورتبندی، به آثار بی ارزش و مبتذلی اشاره کنند که با سرمایه های مشکوک ساخته می شوند و فاقد هرگونه ارزش هنری یا حتی سرگرم کننده هستند. درست است که دیدن چنین آثاری آزار دهنده است اما باید این نکته را در نظر داشت که تولید آنها از نظر توجیه اقتصادی و همچنین ساختار و محتوا معلول واقعیت است و نه علت آن.
در راستای تولید و سرمایه مشکوک باید گفت که آثار اینچنینی برآیند عدم شفافیت و بی اصول بودن تولید در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی هستند. این وضعیت محصول فقدان یک بخش خصوصی شفاف و ضابطه مند و همچنین سیاست های متغیر و کوتاه مدت است که بیشتر از تنظیم بازار عرضه و تقاضا، آن را آشفته می کند. نتیجه این دخالت های در طول سالیان آثار سفارشی پرهزینه اما کم اثر بوده که روی دیگر سکه آن تولید انبوه کمدی های سطح پایین و غیرقابل تحمل شده است. در چنین وضعیتی نقد منتقد باید بیشتر متوجه سیاستگذاری و ساختار معیوب و کوتاه مدتی افق ها باشد، نه نفی آثار برآمده از این شرایط.
بسیاری از آثار مورد نفی از نظر ساختار و محتوا ضعیف هستند اما ضعف آنها خود برآیند یک ضعف فرهنگی و آموزشی کلی تر است. آثاری با محتوا و ساختاری ضعیف و سطحی بیش از هر چیز نشانه ضعف های عمده در فرهنگ و سلیقه عمومی هستند که جای دیگری ساخته می شوند؛ همچنین نشانی از ضعف های عمده ما در تربیت و آموزش فیلمسازند. اگر نقد منتقد تبدیل به نفی اثر شود آنگاه آن ریشه های غلط فرهنگی و آن واقعیت سلیقه مبتذلی که ساخت و نمایش اثر مبتذل را ممکن می کند مورد توجه قرار نمی گیرد و نقد هیچ گاه به ریشه ها راه پیدا نمی کند.
عبارت فیلمفارسی که توسط دکتر هوشنگ کاووسی برای سینمای عامه پسند پیش از انقلاب وضع شد خود نوعی از این نفی بود. فیلمفارسی تمام آثار را یک کاسه کرد، تفاوت ها را نادیده گرفت و با نفی یک واقعیت فرهنگی، اجتماعی، منتقد را در تحلیل و بررسی جزئیات و ویژگی های اثر تنبل کرد. درست است که اثر برای نقد شدن باید بدیهیاتی فکری و ساختاری را دارا باشد، اما نقد خوب درباره یک اثر بد هم، می تواند ارزشمند باشد و به علت ها برسد و توضیح دقیقی از چرایی ضعف ها بدهد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- انتشار دو نمایشنامه از علیرضا نراقی
- جنون شکسپیری در زمانه ما/ نگاهی به فیلم «شاهلیر»
- میراث نفرینشده/ نگاهی به فیلم «پنجه آهنین»
- جشنِ مرگ/ نگاهی به فیلم «توتم»
- رهایی در اوهام/ نگاهی به فیلم «تفریق»
- «کارخانه بوی مرگ میداد» روی میز تدوین
- نمایش فیلم کوتاه «آغاز» در پلتفرم هاشور
- با اتمام مراحل فنی فیلم کوتاه «آغاز» آماده نمایش شد
- پشتِ پا زدن به راههای رستگاری در سینما/ درباره فیلم «شبی که ماه کامل شد»
- کنش های غیرقابل باور/ نگاهی به «گلدنتایم»
- آغاز پیش فروش نمایش «اعتراف؛ یک برگمان خوانی»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود





