تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۵/۲۱ - ۱۴:۲۶ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 62493

قیومی عقیلکارگردان «آلماگل» خود مرد سفر و حذر است

سینماسینما، عقیل قیومی:

راستش را بخواهید، روزی که فرشاد فرشته‌حکمت به اصفهان آمده بود برای جلسه‌ نمایش و نقد فیلمش-«آلماگُل»- آن‌قدر که از صحبت‌هایش توأمان هم لذت بردیم و هم آموختیم، در آن عصر داغ و رخوت‌ناک تابستانی فیلمش چندان سرشارمان نکرد از شوق تماشا. فیلمی که بیش از یک دهه از تولیدش می‌گذرد و بخت نمایش گسترده را نیافته تا این‌که به همت گروه هنر و تجربه سرانجام این فرصت را می‌یابد تا خود را بنمایانَد. فیلمی که به گواهِ قاب‌هایش در زمانی که امکانات تصویربرداری به‌راحتی این روزها نبوده، تلاش کارگردانش را به رُخ می‌کشد، اما فیلم چه ندارد که وقفه ایجاد می‌کند در فرایند تماشایش؟

فیلم روایت جست‌وجوی مردی ترکمن است به نام تایماز برای یافتن همسرش، آلماگُل. زن در غیاب مرد- وقتی مرد سرزمین‌ مادری‌‌اش را ترک کرده-  بر اثر بادی سهمگین که خانمانشان را ویران کرده، با کودکی که قرار بوده به دنیا بیاورد، ناپدید می‌شود. حالا مردِ ترکمن که هنرمندی نقاش است، به سرزمین اجدادی‌اش بازگشته و هراسان طی طریق می‌کند برای یافتن ردی از آلماگل‌. اما این جست‌‌وجویی که پیش چشممان شکل می‌گیرد، ظاهر قصه است و به‌تدریج درمی‌یابیم که زن و زیبایی‌هایش بهانه‌ای می‌شود برای مرد-بخوانید فیلم‌ساز- تا با قالبی تمثیلی به سنت‌های عمیق یک قوم کهن‌سال نقب بزنیم.

مردان غیور ترکمن جانشان به اسب بسته است؛ اسب‌های بی‌زینی که به تاخت می‌تازند در دشت و دمن و جسم و جان مردِ ترکمن را سیراب می‌کنند. از دیگر سو نواها و نغمه‌های کهنی که در دل فضاهای پیرامونشان طنین‌انداز می‌شود و آیین‌های خاص و‌ منحصربه‌فرد‌شان با خنجرهایی که با آن به رقص درمی‌آیند، هویت محترم قومی‌شان را شکل می‌دهد. این‌ها را پیش از این در مستند دیدنی «آتلان» در ضیافتی چشم‌‌وگوش‌نواز به تماشا نشستیم. مستندی که هم درامش شکل گرفته بود و هم ریتم درونی‌اش باعث می‌شد حتی در یک ظهر رخوت‌ناک تابستان روی صندلی سینما خوابمان نبَرَد. پس بهتر است بگوییم که شوربختانه این دیر به نمایش در آمدن فیلم باعث شده تا تماشاگر با نمونه‌ بهتری از شکل‌گیری روایت در ترکمن‌صحرا مواجه شود و فیلم از همتایانش عقب بمانَد. درام فیلم شکل نمی‌گیرد و دغدغه‌ تایماز به دغدغه‌ تماشاگر تبدیل نمی‌شود و تنها با ریتمی کش‌دار و‌ کسل‌کننده شاهد غم خوردن و انذار دادن بر از دست رفتن آیین‌های کهن هستیم که مرد با تنها گذاشتن همسرش و دغدغه‌ خارج‌نشینی و تابعیت دوگانه گرفتن برای فرزندش به نماد این پشت پا زدن به دیرینه‌ قومی‌اش تبدیل می‌شود و درنهایت با سویه‌ای شعاری و گُل‌درشت مرد باید متنبه شود و به دامان مام وطنش بازگردد.

اما فیلم‌ساز خود مرد سفر و حذر است: «به جز سیستان و بلوچستان به همه جای ایران سفر کرده‌ام و اقوام ایرانی را کاویده‌ام.» سن و سال چندانی نداشته که سریال «آتش بدون دود» آتشی به جانش انداخته و از دیرباز آیین‌های قوم ترکمن دغدغه‌اش شده است. بیش از ۶۰ فیلم ساخته که به قول خودش فقط به آرشیو فیلم‌های خودش افزوده شده و کمتر امکان نمایش عمومی داشته است. فقط یک جا در جشنواره‌ای خارج از ایران قاب‌های خاص فیلم‌هایش سبب شده تا او را در حرفه‌اش خویشاوند پاراجانف بدانند. فرشاد فرشته‌حکمت بیش از این‌که فیلم‌ساز شهره‌ای باشد، یک پژوهش‌گر است. سال‌هاست که دغدغه‌ به سرانجام رساندن فیلمی را دارد با محوریت حافظ و گوته و به شکل غریبی گوته را واکاویده است و اطلاعات دست اول سترگی دارد. کاش فیلم‌هایش هم صاحب آن خصیصه‌ای بشود که یک فیلم را تماشایی‌تر و قابل تحمل‌تر کند. با همه‌ این‌ها «آلماگل» فیلم محترمی‌ است از یک فیلم‌ساز پژوهنده؛ فیلم‌سازی که با دانایی، کتاب و‌ کلمه محشور است.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها