احمد طالبینژاد در شرق نوشت :
نقش و تأثیر سینماگری به نام داریوش مهرجویی بر کلیت سینمای ایران چه در گذشته و چه در حال را نمیتوان کتمان کرد. البته آنان که از گذشته او و آثار بهراستی فاخرش بیخبرند و تنها بر مبنای چند فیلم سالهای اخیر درموردش قضاوت میکنند، شاید حق داشته باشند با این نظریه مخالفت کنند؛ اما آنان که هم سن و سالشان و هم آگاهیهایشان قد میدهد که بدانند سینمای ایران تا پیش از گاو، قیصر و آرامش در حضور دیگران چه بود و پس از آن چه رنسانسی در آن صورت گرفت، نمیتوانند این سینماگر/ فیلسوف معاصر را نادیده بینگارند. مهرجویی درسخوانده فلسفه و سینمادوستی که وقتی اوایل دهه ۱۳۴۰ به ایران برگشت، بخت خود را در سینمای مثلا حرفهای آن سالها آزمود و از دل فیلمفارسی شروع کرد با فیلمی به نام الماس ۳۳ که میتوانست مسیر و جایگاه دیگری برای این جوان دانا با سری پرشور رقم بزند و او را در منجلاب فیلمفارسی غرق کند که خوشبختانه چنین نشد. چون فیلم یادشده نسخه بدل همان فیلمفارسیها از نوع جاسوسی بود که در گیشه شکست خورد و سازندهاش را خوشبختانه در پیوستن به کاروان فیلمفارسی ناکام گذاشت. اما چرخ روزگار و شعور ضمنی خودش باعث شد دو، سه سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۷، بستر تازهای پیش پای این تازهداماد گسترده شود. این بستر از آشنایی و دوستیاش با دکتر غلامحسین ساعدی روانشناس و نویسنده اجتماعی سرچشمه گرفت و جریان تازهای را در سینمای ایران به راه انداخت که در کمتر از دو، سه سال به موجی توفنده تبدیل شد و زمینهساز ورود عدهای از جوانان خوشفکر و باسواد به عرصه پلاسیده سینمای رایج و عامهپسند ایران شد. فیلم گاو اگرچه مثل قیصر بخت آن را نیافت تا در همان سال ساخت و آمادهشدن بر پرده سینماهای این سرزمین خودنمایی کند اما، چون در ذات خود حامل تحولات درونی یک جامعه بود، پس از کشوقوسهای سیاسی و نه و نوچهای مسئولان وقت، از جشنوارههای خارجی سر برآورد و از جمله جایزه بهترین بازیگر مرد اول را در جشنواره شیکاگو نصیب عزتالله انتظامی کرد. ناگزیر در ایران هم نمایش محدودی برایش در نظر گرفته شد. هیچ مهم نبود اگر اصلا نمایش عمومی نمیداشت. چون بوی این فیلم و این نوع سینمای اجتماعی بیگانه با فضای سینمای متعارف در سراسر کشور بهویژه در جامعه روشنفکری پیچیده بود و البته زمینههای دیگری هم باعث رقمخوردن این تحول شد. تأسیس فیلمخانه ملی ایران، ترجمه آثار برخی نویسندگان درجه یک آن روزگار به زبان فارسی، سر برآوردن ادبیات اجتماعی و کارگری در مقابل ادبیات غنایی حاکم بر کتابها و نشریات و عواملی از این دست باعث شد مهرجویی جای پای محکمی در میان سینماگران نوجوی ایران پیدا کند. دومین ساختهاش یک کمدی غیرمتعارف بود به نام آقای هالو که از نمایشنامهای نوشته علی نصیریان اقتباس شده بود و برخلاف گاو که فضای سنگین و تا حدودی غیر قابل درک برای تماشاگران عام داشت، از حال و هوایی شاد و شنگول برخوردار بود و مورد توجه عامه نیز قرار گرفت. هرچند سلیقه مردم به سوی فیلمهایی از نسل قیصر سوق پیدا کرده و موج فیلمهای جاهلی سرتاسر موجودیت سینمای را بر داشته بود. با وجود این مهرجویی با همین گروهی که دو فیلم پیشین را ساخته بود فیلم پستچی را ساخت که مشحون از اشارات و نظریات فلسفی مهرجویی درباره الیناسیون بود. دیدگاهی که در گاو هم کم و بیش شاهدش بودیم. با دایره مینا که آن هم اقتباسی بود از داستان آشغالدونی ساعدی، مهرجویی در روند کاری خود خرق عادت کرد و برای بهدستآوردن مخاطب بیشتر ستاره جوان و محبوبی همچون سعید کنگرانی را که در فیلم سرایدار (خسرو هریتاش) و جاودانه سریال داییجان ناپلئون حسابی محبوب شده بود، در کنار نصیریان و انتظامی قرار داد، ولی فیلم با اعتراض جامعه پرستاری ایران روبهرو شد و در محاق ماند. درحالیکه انتقاد فیلم نه متوجه پرستاران که برخی مقامات بیمارستانی و دلالان خون بود که کسبوکار پررونقی به راه انداخته بودند. با وقوع انقلاب اسلامی این فیلم از محاق درآمد اما روزگار دیگر شده بود و اکرانش بهدلیل حضور فروزان ستاره پیشین سینمای ایران و البته موضوع حجاب، آنقدرها به طول نینجامید. مهرجویی دستبهدامان یک داستان نوجوانانه شده، با سرمایه کانون پرورش فکری کودکانه و نوجوانان فیلم مدرسهای که میرفتیم را ساخت که بیخود و بیجهت دچار ممیزی شد و مهرجویی دلچرکین و ناامید راهی فرانسه شد تا در پایتخت سینمای فرهنگی جهان آثاری خلق کند. اما حاصل این چهار سال دوری از وطن، تنها یک مستند بلند بود به نام سفر به سرزمین رمبو درباره آرتور رمبو شاعر ساختار و سنتشکن فرانسه و البته فیلمنامهای مشترک با دکتر ساعدی که هنوز در پاریس زنده بود. این فیلمنامه سالها بعد از مرگ خودخواسته ساعدی در ایران منتشر شد. یک تریلر فانتزی که ربط مستقیمی به دنیای این دو نفر نداشت و لابد تابع پیشنهادی دست به چنین تجربهای زده بودند. اواسط دهه ۱۳۶۰ مهرجویی به ایران بر گشت و با ساختن کمدی کمنظیر اجارهنشینها روند تازهای در کارنامهاش آغاز شد. دایره مخاطبانش از محدوده نخبگان به سایر اقشار جامعه گسترش پیدا کرد و با هامون به نوعی کمال دستنیافتی حتی برای خودش رسید و سقف فروش سینمای ایران را ارتقا بخشید. آثار درخشان دیگری همچون سارا، پری، درخت گلابی، بانو و مهمان مامان را خلق کرد و البته چند فیلم متوسط همچون میکس، بمانی، سنتوری، نارنجیپوش، چه خوبه که برگشتی، و اشباح که این چند فیلم آخری، امتیازی برای این سینماگر فهیم به همراه ندارند که هیچ، تا حدودی کارنامه درخشانش را در اذهان سادهانگاران و گاهی مغرض مخدوش کردند. واپسین ساخته مهرجویی که لامینور نام دارد نیز هنوز به نمایش درنیامده تا بتوان دربارهاش قضاوت کرد. اما مهرجویی همچنان سینماگر برجسته و قابل ستایش و تأثیرگذاری است اگر حتی دیگر فیلم نسازد. حتی اگر زبانم لال پس از ۱۲۰ سال دیگر در میان ما نباشد، او همچنان داریوش مهرجویی است حتی اگر یک فیلم در کارنامهاش باشد: گاو، گاو، گاو… .
برچسبها: داریوش مهرجویی
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد؛ ابعاد پرونده قتل داریوش مهرجویی روشن است
- پایان کار جشنواره فیلم کوروش با معرفی برگزیدگان
- مراسم سالگرد قتل داریوش مهرجویی و همسرش برگزار شد؛ دادخواهی دوباره در سالگرد «شب هولناک سینمای ایران»
- بزرگداشت داریوش مهرجویی در جشنواره کوروش
- کانون کارگردانان سینما برگزار میکند؛ مراسم اولین سالگرد قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر
- نمایش «بانو» در جشنواره فیلمهای ایرانی کوروش/ برگزاری یادبود داریوش مهرجویی در تورنتو
- سینمای ملی ایران را تعریف کنید و شکل آن را بکشید
- اختتامیه پاسداشت فرهنگی روز ملی سینما؛ یادبود کیومرث پوراحمد و داریوش مهرجویی برگزار شد
- تحولات سیاسی و جریان موسوم به موج نو در سینمای ملی/ بهمناسبت روز ملی سینما
- برگزاری مجدد دادگاه متهمان قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر
- هارون یشایایی: مهرجویی خیلی اهل مدارا بود
- معرفی فیلمهای راه یافته به مرحله دوم جایزه ایسفا
- وکیل متهم ردیف اول: شاید هیچ وقت ابهاماتِ پرونده قتلِ مهرجویی و همسرش حل نشود
- دیوان عالی کشور ایرادات پرونده را پذیرفت/ احتمال وجود شخص یا چاقوی دیگر در پرونده قتل مهرجویی و همسرش
- صدور احکام بدوی ۴ متهم پرونده قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- سومین جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی به پایان رسید/ برگزیدگان دو بخش سینما و تئاتر معرفی شدند
- فشار سیاسی و خروج یک فیلم از داوری آکادمی؛ موافقت اردن با درخواست آذربایجان برای خروج «سرزمین شیرین من» از اسکار
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
آخرین ها
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- نمایش وقتی الاغا عاشق میشوند / گزارش تصویری
- تریلر قسمت هشتم منتشر شد؛ «مامویت غیرممکن» با تام کروز پایان مییابد؟
- ستاره اسکندری: ساخت «خورشید آن ماه» مسئولیت اجتماعی من بود
- «سودابه»؛ فیلمی برخلاف ذائقهسازی مرسوم سینمای ایران
- سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند به شیوه «آکادمی» داوری میشود
- یادداشتی کوتاه در مورد تئاترِ ناصدا..
- درباره ساخته جدید علی عباسی/ امتحان نهایی «شاگرد»
- زندگینامه بیتا فرهی منتشر میشود
- هانس زیمر: خلق موسیقی برای فیلم «بلیتز» و چالشهای نوای جنگ جهانی دوم
- شکستِ دنباله «جوکر»؟ «جوکر: جنون مشترک» به نقطه صفر رسید
- فشار سیاسی و خروج یک فیلم از داوری آکادمی؛ موافقت اردن با درخواست آذربایجان برای خروج «سرزمین شیرین من» از اسکار
- رالف فاینز و ژولیت بینوش بار دیگر همبازی می شوند