تاریخ انتشار:1396/09/26 - 16:46 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 75007

سینماسینما، کیوان کثیریان:

“ترور سرچشمه” مستند تازه‌ای از محمدحسین مهدویان، به یک واقعه تاریخی مشخص در تاریخ معاصر پرداخته است؛ انفجار حزب جمهوری در روز هفتم تیر ۱۳۶۰ .
فیلم از ابتدا تکلیف را روشن کرده؛ تمرکز روی واقعه انفجار با استفاده از تصاویر آرشیوی مربوط، مصاحبه با شاهدان عینی و اغلب آدم‌های مرتبط با موضوع و انطباق حرف‌ها و تصاویر با روش گام به گام تا کشف حقیقت، همراه با جزئی نگری و مکث کامل روی جزئیات. ایده‌ی شنیدن صدای کارگردان در ابتدای ورود مصاحبه شوندگان و فضا و مکانی که برای گفت‌و‌گو طراحی شده به پررنگ شدن مسیر پلیسی-جنایی که فیلم برای خود مشخص کرده کمک می‌کند.
بسیاری از تصاویر بکر و تازه‌اند و خیلی از آدم‌ها برای نخستین بار در این باره حرف می‌زنند و برخی حرف‌ها هم دست اول و شنیدنی‌اند.
فیلم تا حدود ۵۰ دقیقه روان و بی‌لکنت پیش می‌رود؛ همه چیز متناسب است با نام فیلم و ماموریتی که فیلم برای خود تعریف کرده. توجه به جزئیات، که از ضروریات یک فیلم با تم پلیسی است، کاملا در این ۵۰ دقیقه جدی گرفته می‌شود و به واسطه ریتم فیلم که هماهنگ با این تم پلیسی طراحی شده، با یک اثر جذاب طرفیم که می‌شود به راحتی با آن همراه شد.
اما از اینجا به بعد نخستین کاستی خود را نشان می‌دهد؛ مهدویان آگاهانه از پرداختن مستقیم به کلاهی، عامل اصلی انفجار طفره می‌رود. فیلم نه به سرگذشت او به عنوان بدمن اصلی پس از انفجار اشاره می‌کند و نه به سرنوشتش. او را به یکباره رها می‌کند و اطلاعات زیادی درباره اش به تماشاگر نمی‌دهد.
در عین حال، با وجود آنکه دوسوم اول فیلم، صاحب آنچنان جذابیتی شده که می‌تواند شما را به راحتی درگیر و همراه کند، اما در ۳۰ دقیقه پایانی به ناگاه جهت فیلم و ماموریتش تغییر می‌کند. یک مستند تحقیقی که با لحن پلیسی در جستجوی کشف حقیقت و چگونگی رخ دادن یک رویداد رمزآلود بود، تبدیل به یک مستندپرتره آن هم از جنس ستایش‌آمیز می‌شود. پرتره‌ای کوتاه و موجز و البته ناکامل از آیت‌الله بهشتی. دلایل اهمیت بهشتی، صفاتش و نظراتش با عجله و فهرست وار گفته می‌شود یا از مقابل چشمانمان می‌گذرد و فیلم از شرح ماوقع و تحلیل “ترور سرچشمه” تبدیل می‌شود به شرح حال و مرور افکار “ترورشده سرچشمه”.
این تغییر جهت باعث می‌شود دیگر از کارگردان پرسشگر و جوینده ابتدای فیلم هم خبری نباشد و لحن فیلم نیز کاملا تغییر کند. طبعا ساختمان فیلم در ۳۰ دقیقه پایانی دچار بی‌تناسبی شده و به نظرم نیاز به تجدیدنظر دارد.
به گمانم مهدویان که تصاویر آرشیوی بسیار خوبی در اختیار داشته، نتوانسته بر وسوسه حذف بخشی از آنها به نفع موضوع محوری فیلمش غلبه کند و حیفش آمده از آنها چشم بپوشد. همین نکته به کلیت و ساختمان فیلم لطمه وارد کرده است. شاید بشود گفت نیاز به اینکه فیلمی جداگانه درباره زندگی، شخصیت و افکار شهید بهشتی ساخته شود، وجود دارد و ظاهرا تصاویر لازم برای آن فیلم نیز در اختیار مهدویان هست.
تنها بخش‌هایی از تصاویر سی دقیقه پایانی مورد نیاز فیلم است که به نوعی به دلایل این حرکت تروریستی و ریشه‌های دشمنی سازمان مجاهدین خلق با آیت الله بهشتی می‌پردازد.
مهدویان در “ترور سرچشمه” مشخصا بر موضوع مسلط است و می‌داند در هر شرایطی چگونه تماشاگرش را به صندلی بچسباند ولی نیاز دارد از بیرون و با فاصله به ساختمان فیلمش نگاه کند، بر وسوسه‌اش چیره شود و با نگاه کمینه‌گرا، فیلم را بپیراید.

این یادداشت در سایت یازهمین جشنواره سینماحقیقت منتشر شده است

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها