به گزارش سینماسینما، ریحانه پارسا نوزده سال دارد و حال بهواسطه فرصتی که بازی در این سریال برایش فراهم کرده به جوان اول این روزهای تلویزیون تبدیل شده است. او در سریال پدر نقش لیلا را بازی میکند که شاید با دخترانی که تابهحال در رسانه ملی معرفی شدهاند، متفاوت است و شاید همین تفاوت مورد توجه مخاطبان بیشمار تلویزیون قرار گرفته است.
در جایی گفته بودید که از بین تعداد زیادی که برای بازی این نقش تست داده بودند، انتخاب شدید ولی این روزها بسیاری میگویند که در بازیگری همهچیز با رابطه اتفاق میافتد. چه شد که شما را برای بازی در این نقش انتخاب کردند؟
از سال ۹۳ که وارد هنرستان سوره شدم؛ هیچ وقت خودم برای بازی در کاری پیشقدم نشدم. ولی قطعا یک ارتباط، زمینه ایجاد ارتباطهای دیگر میشود. اولین کسی که به من پیشنهاد بازی داد دستیار کمال تبریزی بود ولی از آنجا به بعد مرتب برای تست بهجاهای مختلف معرفی میشدم و چند روز یکبار تلفنم زنگ میخورد و برایم پیشنهادهای بازی میرسید.
خیلی از افراد تمام زندگی خود را صرف بازیگری کردند و هر کاری که لازم است را برای یادگیری آن انجام میدهند. یعنی این فرصت تا این اندازه راحت برای شما ایجاد شد؟
شاید تفاوت من با خیلی ازین افراد این بود که من در مسیر این کار بودم. درسم را میخواندم و در جشنوارهها حضور فعال داشتم و به هر حال ارتباطی با عوامل این حوزه گرفته بودم. ولی این راحتی تنها برای من نیست و میتوانم نام بیش از صد نفر از دوستان خودم را ببرم که دستیار کارگردانان بیشتری را میشناسند و در پروژههای مختلف به آنها زنگ میزنند که برای تست بروند.
این اتفاق حتی برای نقش لیلا هم افتاده و تقریبا راحت ایجاد میشود. یعنی باید بگویم بسیاری از دستیاران کارشان این است که چهرههای جدید را بشناسند و آنها را به پروژههای مختلف معرفی کنند.
خیلی از افراد از مناسبات بد سینما صحبت میکنند. آیا در این مسیر برای شما از این دست اتفاقات بد ایجاد نشد؟
همیشه در زندگیام با یک اعتقاد کار کردم و آن این است که هیچ وقت کار خوب روی زمین نمیماند. در گذشته یکبار این حرف را به کسی زدم و آن زمان آن آدم بسیار به من خندید و خیلی دوست دارم که حال این روزهایش را ببینم.
البته قصدم این نیست که خودم را خیلی خوب معرفی کنم ولی اگر بازیگری را در خودم نمیدیدم و فکر نمیکردم روزی نقش لیلایی برایم اتفاق میافتد؛ هیچ وقت به دنبال آن نمیآمدم. کافیست که کار خود را بلد باشید؛ آنوقت قطعا آدمهای دیگر حاضرند به هر قیمتی شما را برای بودن در کارشان راضی کنند. من اگر شبیه لیلا نبودم؛ قطعا این نقش دیده نمیشد و نمیتوانست موفقیتی کسب کند.
امروز بسیاری از افراد هستند که تئاتر کار کردند و سالها به بازی روی صحنه پرداختند و شاید آرزوی چنین نقشی را داشته باشند ولی به آنها نقشی نمیرسد.
از نظر من هر اتفاقی زمان خاص خود را دارد و وقتی این زمان فرا رسد قطعا اتفاق ایجاد خواهد شد. وقتی برای نقش لیلا انتخاب شدم، بسیاری از دوستان خودم که برای این نقش تست داده بودند، آنچنان واکنش منفی نشان دادند که انگار من مقصر انتخاب نشدن آنها هستم. اینکه آدمها از انتخاب یک دختر که از جنس خودشان است نارحت میشوند واقعا جای تعجب دارد. من فکر میکنم که همین انرژی بد میتواند بزرگترین عاملی باشد که سبب شده تا اتفاقی برای آنها نیفتد و تازمانی که این انرژی همراه آنها باشد؛ نمیتوانند موفق شوند.
منبع: ایلنا
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- تاریخ فراموش نمیکند، شما هم فراموش نکنید/ درباره گلشیفته فراهانی و کنایههای مجددش به اصغر فرهادی
- آیا اظهار نظر وزیر ارشاد درباره ریحانه پارسا و گشت ارشاد، مشکلات بقیه فیلمها را هم حل میکند؟
- نگران ریحانه پارساها و آزاده نامداری هاهستم
- ۱۰ نکته انتقادی درباره سریالها و برنامههای تلویزیونی و اینترنتی عید امسال/ از چاله تا چاه!
- بیماری مانع حضور رضا رویگری در «دلباخته» شد
- دغدغههای هنرمندی که نیم قرن در عالم بازیگری فعال است
- یوسف صیادی به برنامه «جشن رمضان» پیوست
- ابراز تعجب مهدی پاکدل از «خشونت بیش از حد جوانان»
- سرقت از بازیگران در مراسم تشییع پیکر جمشید مشایخی
- روایت مهدی صباغزاده از جمشید مشایخی/ او بسیار حرفهای و آرام بود
- دیدار نوروزی وزیر ارشاد با داریوش اسدزاده/ بازیگر پیشکسوت درباره خیابان لالهزار کتاب مینویسد
- چرا محمدعلی کشاورز مدتهاست که بازی نمیکند؟
- مرگ بازیگر سرشناس در غربت
- بازگشت رابعه اسکویی به صحنه نمایش
- بازیگر «غلامرضا تختی» چگونه از مشاور املاکی به سینما رسید؟
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
آخرین ها
- «کارون – اهواز» در مراکش
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران
- درباره «اتاق بغلی» اثر پدرو آلمودووار/ مرز باریک دوستی و مرگ زیر جهانی از زندگی و رنگ
- استادان و کارگاههای «سینماحقیقت۱۸» را بشناسید
- بر مبنای آمار سمفا؛ روند صعودی فروش سینماها در هفته گذشته نزولی شد
- محمد شکیبانیا رئیس سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
- کارگردان «سه جلد»: اقتصاد سینمای ایران را چند سکانس رقص میگرداند
- نمایش دو مستند از ناصر تقوایی در موزه سینما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ کونان اوبراین، میزبان اسکار ۹۷ام خواهد بود
- «کارمند جماعت» رونمایی میشود
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز