تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۰۳ - ۱۶:۱۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 55829

حدود یک سال پیش، تیزر فیلم «آشوب» در ضمیمه فیلم و سریال های شبکه نمایش خانگی و چند سایت منتشر شد؛ تیزری خوشحال و سر حال که با دیدن آن گمان می رفت کاظم راست گفتار بهترین و پخته ترین فیلمش را ساخته است. نما های تهران قدیم، کافه ها، لاله زار و آواز های خاطره انگیز آن، ذهن را قلقلک می داد تا بدانیم نتیجه چه شده است. از آن طرف، راست گفتار در فیلم آخرش یک گام جلو آمده بود و «چک»، جبران فیلم های نه چندان موفق «عروس خوش قدم»، «نقاب»، «پسر تهرانی» و «زنان ونوسی، مردان مریخی» را می کرد. دستپخت او در «آشوب» اما باب طبع نشده و خبری از ادعا هایی که پوستر و تیزر می کند، در فیلم نیست. مقدمه فیلم با تیزر ها تقریبا همخوانی دارد ولی پس از چند دقیقه مشتش باز می شود. به گزارش تبیان، چهار نکته درباره این فیلم را در ادامه می خوانید:
کدام ستاره؟
«پرستاره ترین فیلم سینمای ایران» . این شعار تبلیغاتی فیلم «آشوب» است که هم در تیزر مورد استفاده قرار گرفته و هم پوستر. البته برای کشف این که ۱۹ بازیگر محترم فیلم ستاره نیستند، حتما نباید به سینما رفت و فیلم را دید. خود بازیگران هم می دانند ستاره، تعریف و مختصاتی دارد که آن ها را دربر نمی گیرد. کوروش تهامی، لیلا اوتادی، یکتا ناصر، فرهاد آییش، داریوش کاردان، آتیلا پسیانی، همایون ارشادی، داریوش فرهنگ، شهره لرستانی، محمدرضا هدایتی، رامین ناصرنصیر، امیرحسین صدیق، نیما فلاح، حبیب دهقان نسب، ارژنگ امیرفضلی، فخرالدین صدیق شریف، آشا محرابی، نادر سلیمانی و سعید امیرسلیمانی بازیگران قابل احترامی هستند ولی اطلاق ستاره بر آن ها صرفا در حد یک شعار تبلیغاتی است. فارغ از ارزش گذاری و قضاوت کارنامه بازیگران «آشوب»، می دانیم که خیلی ها بازیگران خوبی هستند ولی ستاره به حساب نمی آیند. در عوض بسیاری از ستاره ها بازیگران خوبی نیستند و آن چه آن ها را دارای جایگاه کرده، آداب قواعد ستارگی است. این دسته، نام شان فراتر از یک فیلم (و یا هر اثر هنری) است و به تنهایی باعث کشیده شدن مردم به سینما (و یا هر اتفاق هنری) می شود.
آدرس عجیب تیزر و پوستر
در تیزر اولیه فیلم که از بقیه هم پرتکرارتر است، علاوه بر عنوان«پرستاره ترین فیلم سینمای ایران»، چند جمله توصیفی به کار رفته و به صحنه های مهم «آشوب» کات خورده است. تیزر خیلی خوب می تواند مخاطب را ترغیب به تماشای فیلم کند و به او وعده یک فیلم موزیکال سرحال بدهد: «فیلمی متفاوت با هر آن چه تاکنون بر پرده سینما دیده اید؛ داستانی جذاب و پرکشش به همراه ترانه هایی ماندگار که قلب و روح انسان را تسخیر می کند.» بعد از این جمله، ترانه «سوخت همه خرمنم» و «الهه ناز» می آید. در ادامه، قول داستانی جذاب را می دهد که جملات فرهاد (کوروش تهامی) از ابراز عشق به دو بانو پشت آن قرار گرفته است. «آشوب، همراه با لحظاتی دلنشین و خاطره انگیز» نریشن بعدی تیزر است و همزمان سالن تئاتر لاله زار نشان داده می شود و سوت و کف مردم و آواز روحوضی پشت بند آن است. این موارد در فیلم هست منتها نه با ضرباهنگ و غلظتی که تیزر نوید می دهد. همان ابتدا داشته های فیلم تمام می شود و بعد داستان به مسیر دیگری می رود.
بازیگری که نیست
سهم آشا محرابی با وجود حضور فعال در تبلیغات فقط سه نما است. کاظم راست گفتار می گوید: «آشا محرابی در «آشوب» خیلی خوب بازی کرده. قصه فیلم حدود ۲۷۰ دقیقه است که الان ۱۰۰ دقیقه اش را در سینما می بینید. ان شاءا… بعد از اکران فیلم، یک سریال شش قسمتی از آن در شبکه نمایش خانگی پخش می شود که پروانه نمایش آن را گرفته ایم و در نسخه سریال، بازی خانم محرابی را مفصل می بینید. تصمیم ما این بود که ابتدا سریال را توزیع کنیم و بعد فیلم اکران شود اما به خاطر حواشی شبکه نمایش خانگی تصمیم مان را عوض کردیم. حتی مجوز پخش سریال را گرفته ایم. البته دلیل این که بازی آشا محرابی در فیلم کم شد به خاطر الزام قصه است وگرنه ارادت ویژه خدمت ایشان داریم.» پس چرا آشا محرابی در پوستر پررنگ است و کنار بازیگران اصلی فیلم قرار گرفته؟ «هم دلجویی بود و هم خواستیم برای نسخه سریال «آشوب» کد بدهیم؛ وقتی هم که پوستر چاپ شد، هنوز تدوین نهایی انجام نشده و بازی شان کم نشده بود.» این یک اتفاق فرامتنی است و به هر حال کارگردان باید در پوستر، از تصویر آشا محرابی به عنوان بازیگر اصلی استفاده نمی کرد.
موزیکال؟ نه؟
اشاره کردیم که بخشی از تیزر فیلم روی موزیکال بودن «آشوب» تاکید دارد: «داستانی جذاب و پرکشش به همراه ترانه هایی ماندگار که قلب و روح انسان را تسخیر می کند.» در جای دیگر تیزر به آواز اشاره می شود اما داستان نه تنها «دلنشین و خاطره انگیز» نیست که خسته کننده است و آواز ها هم ارتباطی منطقی با پایه اولیه داستان ندارند. فیلم کنایه واره ای است به بنیان های سست سیاست در جهان سوم و البته ایران که حرفش در ذیل قصه ای کند و بی منطق هدر می رود.

منبع : روزنامه خراسان

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها