مرز تحرک و سکونت
به گزارش سینماسینما، در ابتدای جلسه و بعد از نمایش فیلم کثیریان برای شروع بحث پیرامون فیلم توضیح داد: «ویژگی اصلی «دونده زمین» پیوند زدن دو ساحت مختلف مستند و فضای انتزاعی است که عملا هیچ قرابتی با هم ندارند. در واقع مخاطب یک فضای کاملا خیالی را در روستایی میبیند که چیزی در آن برایش آشنا نیست و همه اهالی آن از خمودگی رنج میبرند و از طرفی دیگر در ابتدای فیلم یک دونده ژاپنی را میبینیم که دور دنیا را میدود. درحقیقت فیلم میان ساکن بودن و تحرک مطلق قرار دارد که در کمتر فیلمی اتفاق میافتد و فیلمساز هم در ابتدای فیلم به روی انتزاعی بودن فضا تاکید دارد. البته فیلمهایی از این دست چون «کوری» ساراماگو وجود دارد که با منطق خود قضاوت میشود و هیچ عامل بیرونی ندارد. در اینگونه فیلمها قراردادی میان فیلمساز و مخاطب وجود دارد و در دونده زمین هم، چون قصه در خواب خانم معلم میگذرد این انتزاعی بودن فضا تایید میشود.»
همچنین کثیریان به نزدیکی فضای جامعه با فضای فیلم اشاره کرد: «در «دونده زمین» نقد شرایط موجود به جامعه را میبینیم و آنقدر مضمون در آن پررنگ است لاجرم مجبوریم به آن نمادین نگاه کنیم. فیلم نشانههای آشکاری میدهد که به شرایط موجود جامعه ما اشاره میکند و در آن آدمها هرکدام نماینده یک جریان در جامعه ما هستند. البته روستا نماینده کل کشور نیست چون آقای کامپه در طول مسیر خود با کسانی آشنا میشود که مانند آدمهای روستا نیستند. به نظر من آقای تبریزی در «دونده زمین» با همه عصبانیتی که در فیلم آشکار است، به درستی مردم را نقد میکند اما فکر میکنم نقدش کمی شبیه به توهین است و تیغ تیز حمله به سمت مردم تند است، گویی که مردم در به وجود آوردن این شرایط مقصر هستند و عوامل دیگر تاثیری نداشته است.»
آگاهی برای یک نسل
کمال تبریزی در ادامه این یحث در پاسخ به کثیریان توضیح داد: «با توجه به این نکته که همه قصه در خواب خانم معلم میگذرد، قصد ما نشان دادن یک برهه تاریخی بود و توهین به مردم در کار نبودهاست. از این جنس نقادی در فیلمها که کسی از خارج در مقابل مردم قرار میگیرد، در سینما دنیا هم وجود دارد و معنی آن هیچوقت توهین نیست. فیلمسازان گاهی باید مانند مورخان عمل کنند و بخشی از تاریخ را به تصویر بکشند. در حین ساخت فیلم تصورم این بود که شاید کسی در ایران موفق به تماشا فیلم نشود، اما اگر میخواستم در دفترچه خاطراتم هم فضایی از دوران هشت ساله بنویسم، باز هم همین نکاتی که در فیلم وجود داشت را ذکر میکردم و شاید نتوان نام حسم را عصبانیت گذاشت. در «دونده زمین» خواستیم برآیند یک دستانداز را نشان دهیم تا دیگر در نسل آینده شاهدش نباشیم و به یک بینش و آگاهی برسیم.»
علیرضا شجاعنوری که پیش از این در مراسم آیین دیدار فیلم «دونده زمین» تاکید کرده بود:«فیلم را که ببینید متوجه خواهید شد که عقل سلیم سراغ همچون سوژهای نمیرود.» درباره نحوه ساخت و همکاری با ژاپنیها توضیح داد: «آقای کامپه ستاره تلویزیون ژاپن است و یک برنامه صبحبخیر ژاپن دارد که بسیار هم معروف است. او در زندگی واقعی خود نذر کرده بود زمانی که ۶۰ ساله شد دور دنیا را بدود. زمانی که قصد کرد دور دنیا را بدود شبکه ژاپن تقاضا کرد که برنامه صبحگاهی او قطع نشود به همین دلیل یک اسپانسر در سفرهایش با او همراه شد و امکانات سفر را برایش فراهم کرد. با آقای تبریزی صحبت کردم و با توجه به تجربه فیلم «فرش باد» که با هم داشتیم، تصمیم گرفتیم این فیلم را بسازیم. در جریان ساخته شدن فیلم ما و ژاپنیها بسیار از این اتفاق خوشحال بودیم اما ژاپنیها یک سری شرط داشتند مانند اینکه آقای کامپه به هیچ عنوان نباید به عقب برگردد و در مدت زمان بیشتر از دو روز نباید در یک نقطه جغرافیایی بماند. البته آقای کامپه در مدت زمانی کوتاه برای معالجه خود در ترکیه بستری شدند که در آن زمان صبحبخیر ژاپن هم قطع شده بود.»
انتقال فرهنگ ایرانی
نکته دیگری که در این نشست مطرح شد پیرامون تاثیر اشعار حافظ بر شخصیت کامپه بود، تبریزی دراین رابطه عنوان کرد:««خانم معلم حافظ را وسیلهای برای امید کامپه قرار میدهد و به او میگوید ما در نقطههایی از فرهنگ و زندگی خود وقتی دچار تردید میشویم، از شخصیتی چون حافظ کمک میگیریم. در فیلم این حرکت به نوعی انتقال این فرهنگ است و گاهی در یک نقطه بحرانی حافظ به کمک ما ایرانیان میآید. ممکن است ما هم در کشورهای دیگر با خواندن کتاب ارزشمندی که مربوط به یک ملیت است، حس و حالمان دگرگون شود. وقتی یک نفر در کشوری دیگر و با ملیتی متفاوت، درون خود به یک مکاشفه میرسد این من هستم که از حس او انرژی میگیرم و روی من اثر میگذارد. در حقیقت آن چیزی که مهم است، منزلگاه وجودی انسان است. مکانی که به آن وارد میشویم لزوما مهم نیست که زبانش را هم بدانیم و ارتباط قوی از طریق دیگری برقرار میشود.»
سحر دولتشاهی که در فیلم «دونده زمین» نقش معلم را ایفا میکند، صحبتهای تبریزی را اینگونه کامل کرد: «کلیدی که میتواند سبب نشاط و تحرک روستا شود، شخصیت خود کامپه است. کامپه قبل از اینکه یک دونده باشد یک کمدین بوده است و این خنده و نشاطی که در فیلم و روستا حاکم میشود، قبل از شنیدن غزل حافظ است. در حقیقت کامپه موفق میشود کسانی را از رخوت نجات دهد که همزبان او نیستند. نکتهای که چند وقت است ذهن مرا مشغول کرده این است که ما ملتی هستیم که مدام نکات مختلف به ما بر میخورد و این رفتار از غروری میآید که باعث میشود هیچ پیشرفتی در وجود و شخصیتمان حاصل نشود.»
تاثیری غیرقابل اندازهگیری
حبیب رضایی که در این فیلم مسئولیت انتخاب بازیگران را برعهده داشتهاست هم با تاکید بر این نکته که مخاطب باید برداشت خود را از یک اثر داشته باشد، توضیح داد:« قصد ندارم در جایگاه نقد و یا اظهارنظر قرار بگیرم چون در هر اثر و مقولهای مخاطب باید برداشت خود را داشته باشد و تاثیر و تاثر قابل شمارش و انگشتگذاری نیست. یک وقتهایی پیشگویی در یک خواب، ممکن است در واقعیت روی دهد وقتی ما چنین کدی را در فیلم قرار میدهیم، همه تاثیر و تاثرها را هم به لحاظ اتمسفر و هم به لحاظ کلامی به گونه دیگری مطرح میکنیم. همه فیلمها ملزم به نداشتن زمان نیستند و به نظرم لازم است برخی فیلمها روایتگر یک مقطعی باشند تا ثبت شوند، آن هم در زمانه حال که اتفاقها پشت سر هم میافتند. من هم معتقد هستم که این نقد به ورطه توهین نمیرسد و در حد یک هشدار است. این هشدار اگر گاهی به کسی بر بخورد هم به نظر من اشکالی ندارد.»
«دونده زمین» فیلمی محصول سال ۱۳۸۹ با بازی سحر دولتشاهی، هازاما کامپه، ناهید مسلمی، خسرو احمدی و… است که از اردیبهشت ماه در گروه هنروتجربه اکران شد و نمایش آن همچنان ادامه دارد. این فیلم درباره یک ستاره تلویزیونی مشهور ژاپنی است که نذر کرده در سن ۶۰ سالگی دور دنیا را بدود. او پس از یک سال و اندی آمریکا و اروپا را دویده و در کشور ترکیه متوجه میشود که به سرطان لنفاوی مبتلا است. او با اراده استوار به راه خود را ادامه میدهد، فیلم شرح ماجرای حضور او در ایران و تاثیر آن است.
عکس: یاسمن ظهورطلب
منبع : هنر و تجربه