تاریخ انتشار:1400/09/21 - 00:06 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 165989

مستند بر سر خاک ساخته محسن خانجهانی با حضور کارگردان این اثر در خانه اردیهشت عودلاجان نمایش داده شد .

به گزارش سینما سینما ،محسن خانجهانی در این مراسم عنوان می کند  : انگیزه اولیه‌اش برای ساخت این مستند از آن‌جا آمد که چندسال پیش در خبرها از دزدی خاک ایران سخن گفته شده‌بود.می‌گفتند خاک‌ایران را برای استحصال جزایر جنوب خلیج‌فارس می‌برند. خان‌جهانی می‌گوید این‌که خاک را بدزدند یا حتی بخرند و ببرند جای دیگر، به‌خودی خود، گویای اهمیت خاک در زندگی مردم است.

می‌گوید پیگیر خبر می‌شود و نهایتا متوجه می‌شود خبر جعلی و دروغ است. اما همین پیگیری خبر او را با موضوع خاک و ارزش‌ها آن بیشتر آشنا و درگیر می‌کند.

حاصل آن درگیری ذهنی به‌ساخت این‌مستند می‌کشد. مستندی که به‌گفته او، نه تمام حقیقت، بلکه بخش بزرگی از حقیقت را درست و سالم بیان می‌کند.

ژانر وحشت!

در ادامه این نشست یکی از حاضران  این مستند را اثری در ژانر وحشت خواند می‌گوید «چنان داده‌ها و حقایق تلخ در مستند بود که واقعا می‌توان آن را اثری در ژانر وحشت خواند.

من خودم فکر نمی‌کردم واقعیت اطراف ما این‌قدر تلخ و خطرناک باشد.

به همین خاطر تاثیر یک اثر وحشت‌آور را در مخاطب به جا می‌گذارد». کارگردان، در پاسخ این نظر، باز هم به داده‌های بسیار تلخ‌تر اشاره می‌کند.

می‌گوید «الان و در همین اطراف ما در تهران، بسیاری از مناطق در خطر فروچاله‌ها و فرونشست زمین هستند. حقیقتی بسیار عریان و هشدار آمیز. مناطقی مثل یافت‌آباد، مشیریه، ورامین، افسریه و خیلی جاهای دیگر بیخ گوش ما در خطر هستند. شوخی هم ندارد.

در تهران، از جمله در خانه‌ها، بیش از دو هزار حلقه چای آب وجود دارد. این یک ضایعه بزرگ است. در اطراف شهر هم چنین وضعیتی داریم. کردان آب ندارد، خاکش در حال فرسایش است. و بسیار مناطق اطراف کرج و روستاهای تهران. موضوع آب و همین‌ طور خاک، موضوع ملی‌و حتی منطقه‌ای است. امروز جرقه‌های این موضوع را در اصفهان و جاهای دیگر می‌بینیم. فکرنکنیم تهران با جاهای دیگر فرق‌دارد».
او می‌گوید «در این رویا نباشیم که خیلی وقت داریم و بحران خاک و آب تهران هنوز در راه نیست. در کم‌تر از پنج سال آینده در تهران هم نشانه‌های بروز بحران را خواهیم دید. هرچند، فعلا، مناطقی چون همدان پیشتاز این فرسودگی خاک و غارت سرزمین هستند ولی تهران هم در آستانه بحران است».

 

 

امیدی هست؟
یکی از مخاطبان، که معلوم بود شدیدا تحت تاثیر فیلم قرار گرفته، از کارگردان می‌پرسد «واقعا، هیچ راه فرار نیست؟ کورسویی هم نیست؟

در مستند، متاسفانه، همه اتفاقات در همه وجوه به نابودی خاک و آب منجر می‌شود. آینده تاریک است. آیا امیدی نیست».

مخاطب دیگری حرف این عزیز را به صورتی دیگر مطرح می‌کند و علاقمند است بداند «ریشه این بحران ملی در کجاست؟ آیا تقصیر آن کشاورز است که راهی جز زدن چاه ندارد؟ چرا حتی وقتی به سیستان اشاره می‌شود و باغ‌های درخت موز، آن‌جا هم موضوع به بن‌بست می‌رسد. آیا مثلا کشاورزی که در شخم زدن زمین رج شخم ها را طوری می‌زند که باعث حرکت آب و شسته‌شدن زمین می‌شود، مقصر است؟ به نظر می‌آید بحران بسیار فراتر از این است. مقصر کیست یا کجاست؟»
کارگردان به درستی اشاره می‌کند «هرچند ممکن است عمل همان کشاورز هم از عوامل این بحران باشد، ولی موضوع می‌تواند در سطح وسیع‌تری بررسی شود.

متاسفانه ما هم، تک‌تک، جزو مقصران یا عوامل این بحران هستیم. نباید همه مسائل را گردن دولت و حکومت انداخت.

آیا ماها، اهالی تهران، نباید چاه‌های خانگی را پر کنیم؟ ولی چرا این وظیفه ساده ولی مهم ملی را انجام نمی‌دهیم؟ چه شده که همه ما بی‌خیال منافع ملی و عمومی شده‌ایم؟ هرچند که چاره کار در این حد نیست».

محسن خان‌جهانی که به گفته خودش پس از کلی مستند ورزشی و سیاسی، اولین مستند علمی و محیط زیستی خود را ساخته، به فیلم در حال ساخت خودش اشاره می‌کند که درباره زندگی و آثار مدنی دکتر «کامل شادپور» است.

می‌گوید در دهه‌های گذشته، در حوزه بهداشت، ایران الگویی را برای تمام جهان کار کرد.

به ابتکار و پیشنهاد دکترکامل شادپور، شبکه وسیع «خانه‌های بهداشت» در سراسر ایران برپا شد. نتایج این اقدام در این دهه‌ها چنان وسیع و نیرومند بود که امروز در آمریکا، به صراحت اعلام می‌کنند که همان الگو را، حتی به نام دکتر شادپور، در آمریکا اجرا می‌کنند.

وقتی ما در کشورمان چنین تجربه‌ای در حوزه بهداشت داریم، که آبروی جهانی برای ما آورده، چرا درحوزه کشاورزی چنین‌نمی‌کنیم؟ چرا در تمام آبادی‌ها و روستاها خانه‌ها یا پایگاه‌های کشاورزی برپا نمی‌کنیم که استفاده از خاک و آب را به روش علمی و درست رواج دهد. آن کشاورز ساده که تمام قوتش به همین کفه‌زمین است، تقصیری ندارد که از این رموز علمی آگاه نیست»

استنادهای مستند؟
یکی از مخاطبان، با اشاره به برخی مشاهدات و تجربه‌های شخصی خود، در منطقه چالدران، علاقمند بود بداند آیا کارگردان به عوامل دیگری هم که در ایجاد این بحران سراسری نقش داشته‌اند، ولی امکان اشاره به آن‌ها نبوده، برخورد کرده.
مثلا فعالیت‌هایی‌که سبب تکانه‌های درونی‌زمین‌و تحریک لایه‌های زیرین خاک و آب می‌شود؟ از فعالیت صنعتی و معدنی گرفته تا برخی آزمایش‌های دیگر؟ این مخاطب، علاوه بر این پرسش، علاقمند بود بداند مستندات این فیلم کجاست. احکامی که در فیلم می‌شنویم یا می‌بینیم از کدام مراجع یا منابع است. آیا آن‌ها قابل ارائه هستند».

کارگردان می‌پذیرد و اعلام می‌کندعوامل موثر دیگر هم در بروز این بحران وجود دارد. به دلایل متعدد، از جمله عدم وقوف و اشراف کامل علمی بر آن‌ها، وارد آن مصادیق نشده.

هرچند ممکن بود برخی از این مصادیق پشت خط قرمزها باشند. اما در مورد استنادات مورد نظر، می‌توان به خود فیلم مراجعه کرد.

کارشناسان هر حوزه، در سطح بالا، در این فیلم هستند و آن‌ها هستند که داده یا حکمی را بیان می‌کنند. در دل ساختار اداری و مدیریتی کشور، خوشبختانه افراد و عناصر بسیار برجسته فنی و علمی وجوددارد که تقریبا به تمام وجوه بحران اشراف دارند ولی همان‌طور که خودشان در فیلم اظهار می‌کنند، کاری از دست‌شان برنمی‌آید».

امضای کارگردان
یکی از حاضران از کارگردان می‌پرسد آیا در ساختن این مستند تاثیری از کسی گرفته؟ آیا از تفکر و مشی بزرگان مستند ایرانی و جهانی در این مستند ردپایی می‌توانیم پیدا کنیم؟»

البته بلافاصله اضافه می‌کند «در این مستند، مثل همه کارهای پیشین، امضای کارگردان کاملا وجود دارد. ولی شاید، به نحوی، اثری یا نشانی از کسان دیگر را در این فیلم بتوان مطرح کرد. درست است آیا؟»
محسن خان‌جهانی، پاسخی به این پرسش ندارد.در ذهن خود می‌چرخد ولی شاهدی به یاد نمی‌آورد. می‌گوید این فیلم زاده شرایط خاصی است که مرا از حوزه مستندهای ورزشی و سیاسی به این قلمرو کشاند.

 من در مواجهه با یک خبر و واقعه به این موضوع کشانده شدم». یکی از حاضرین نشست که سابقه همکاری با کارگردان را دارد، به نکته روشنی اشاره دارد. او معتقد است، محسن خان‌جهانی با تدوینگرهای مختلف برای هر فیلم‌ش کار می‌کند.

شاید بتوان گفت، در کنار امضای کارگردان، تدوینگر هم نقشی می‌زند به اثر». کارگردان، در ادامه، این نکته را هم گوشزد می‌کند که «این اثر، برای خود من هم تازگی دارد. این نخستین فیلم من است که در آن از نریشن استفاده شده. ساخته‌های قبلی من چنین نیستند».

سرآخر، از کارگردان پرسیده می‌شود، با بازخوردهایی که با نمایش مستند در مکان‌های مختلف دریافت کرده، اگر امروزبااین موضوع بخواهد مستندی بسازد، عین همین را می‌سازید؟

جواب ساده بود: جهان و اوضاع هرروز تغییر می‌کند و دانش بشر نیز. پس مستند امروز متفاوت از دیروز است وحتما عمق و ژرفای متفاوتی دارد.

او می‌گوید، یکی از زیبایی‌های نمایش‌های این‌چنینی، گفت و شنید بعد از نمایش است که ره‌توشه کارگردان برای آثار بعدی خودش است و تاثیر مستقیم بر کارها دارد.
سپاسگزارِ کارگردان هستیم!
میزبان نشست، در جمع‌بندی دورهمی، از کارگردان ارجمند مستند به خاطر نمایش این مستند در این جمع تشکر کرد: «سپاسگزارِ محسن خان‌جهانی که حساسیت ما را نسبت به خاک بر انگیخت. تا کنون، بیشتر حساسیت ما به هوا و آب بود. با این مستند وسعت و عمق بحران خاک را متوجه شدیم. ممنون از کارگردان». و البته سپاسگزارِ مخاطبان ارجمند.

محسن حان‌جهانی اصل
متولد اردیبهشت سال ۱۳۵۸ در شهرری. فیلم‌سازی را با فیلم داستانی کوتاه «توپ من» آغاز کرد و در سی و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم رشد، جایزه بهترین فیلم گفت‌وگوی تمدن‌ها را کسب کرد. پس از آن، آثار داستانی یک روز تعصیل (۱۳۸۱)، نماز آخر (۱۳۸۲) و آخرین مرد روستا (۱۳۸۳) را ساخت. ۱۳۸۳ با «من لیدر هستم» پا به عرصه مستندسازی گذاشت و تا کنون، «محسن فیلم می سازد» و «خواهران حافظ»، تله فیلم «اجیر»، «کلید»، «سند آزادی» و «پرواز ۶۵۵»، «کلاه شیشه‌‌ای»، «یار دبستانی»، «تکیه کن»، «شهر پولکی»، «انتهای ‌خیابان پاستور» و «آزادراه» را ساخته و «پیچ سرهنگ» در آخرین پله است. قرار ما با خان‌جهانی نمایش «آزادراه» و «پیچ سرهنگ» در نیمه دی‌ماه است و اگر شانس باشد، مرور آثار این کارگردان. (عکس اصلی نشست را امیرمهدی صادقی گرفته. ممنون از حضور او)

عواملی که کارگردان را در این اثر همراهی کرده‌اند، عبارتند از امیر جغتایی، تصویربردار؛ ارش زاهدی اصل، تدوینگر؛ احمدرضا طایی، صدابردار؛ احمد آزاد، تصویربردار هوایی، امیرمهدی صادقی، مدیر تولید؛ باقر شریفی سمنانی، مجری طرح؛ شهرام درخشان، گوینده‌متن؛ بنفشه جهانگیری،طراح پوستر. تهیه‌شده در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی.

تولید مستند سه سال طول کشید. ۱۳۹۹ در جشنواره فیلم حقیقت شرکت داده‌شد و برنده جایزه شد.

 

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها