بهناز شیربانی در شرق نوشت :
این روزها فیلم «هندی و هرمز»، به کارگردانی عباس امینی، در گروه سینمایی هنر و تجربه به نمایش گذاشته شده است؛ فیلمی که از زاویهای دیگر یکی از آسیبهای اجتماعی را واکاوی میکند و موضوع کودک- همسری را در گوشهای از این کشور به شیوهای هنرمندانه به تصویر کشیده است و مخاطبش را با آلام و مصائب کودکانی که به این شیوه زندگی میکنند آشنا میکند. بسیاری از فعالان اجتماعی از ساخت و نمایش این فیلم و میزان اثرگذاریای که به واسطه ساخت چنین فیلمهایی وجود دارد صحبت کردهاند. با عباس امینی درباره دغدغه و نگاهش به این موضوع که در نهایت تبدیل به یک فیلم بلند سینمایی شده است و چگونگی شرایط اکران در گروه سینمایی هنر و تجربه گفتوگو کردهایم که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
در گفتوگویی از تأثیر یک فریم عکس در نگارش فیلم «هندی و هرمز» صحبت کردید. موضوع ازدواج کودکان محل بحث و نظر بسیاری است و طبعا پرداختن به این موضوع در قالب یک فیلم سینمایی و دغدغهمندی نسبت به این موضوع اتفاقی است که بد نیست کمی درباره آن صحبت کنیم.
بله. همانطور که پیش از این هم اشاره کردم، ایده ابتدایی این فیلم برای من از یک عکس شروع شد؛ دختر و پسری که در حجله بودند و برای من تأثیر بدی داشت. بعد از اینکه در مورد این موضوع تحقیق کردم متوجه شدم بسیاری از بچهها در مناطق مرزی ایران در سن کم ازدواج میکنند و زمانی پیش میآید که هر دو کودک هستند و در برخی مواقع یک دختر خردسال با یک مرد بزرگسال ازدواج میکند یا برعکس؛ زمانی که به همراه حسین فرخزاد که درواقع با هم فیلمنامه مشترک مینویسیم تحقیقاتی را درباره این موضوع شروع کردیم. تحقیقات نشان میداد که عمده مطالعات بیشتر روی آسیبهای بعد از ازدواج بوده و حس کردم بهتر است از زاویهای دیگر به آن پرداخته شود؛ اینکه تا به حال زندگی دو کودک را کنار هم ندیدهایم، اصلا این دو چطور با هم زندگی میکنند و اصلا شبیه زن و شوهر واقعی هستند یا نه؟
به نظرم زمان تحقیق درباره ساخت این فیلم قطعا اطلاعات زیادی جمعآوری شده است که شاید نتوان همه آنها را در قالب فیلم خلاصه کرد. نگاه خود شما به موضوع کودک – همسری در زمان تحقیق چطور بود؟
موضوع ازدواج چیزی است که توسط بزرگان مذهبی یا روحانیون توصیه میشود. شاید برخی تصور میکنند اگر بخواهند بچهای وارد کار خلاف نشود باید خیلی زود زن بگیرد. در صورتی که به نظر میآید برعکس است. وقتی به یک بچه چنین مسئولیتی میدهند و بچه از پس چنین مسئولیت بزرگی برنمیآید، درواقع بیشتر زمینه انحرافش را فراهم میکنیم. نکته بعدی این است که از همان ابتدا دوست داشتم قصه را در منطقهای تعریف کنم که خیلی به لحاظ آموزشهای فرهنگی غنی نباشد و خیلی نشانی از مدرنیته در آن منطقه نبینیم. درواقع منطقه خلوتی که تمرکز من را بیشتر این دو کودک به خود معطوف کنند تا معماری یا هر چیز دیگری. وقتی جزیره هرمز را دیدم فکر کردم آنجا میشود چنین کاری انجام داد و قابلیتهای تصویری زیادی در اختیارم میگذارد، چراکه وقتی در مورد چیزی که مهمترین بخش آن ارتباط جنسی است و نمیتوانی در مورد آن صحبت کنی، طبعا به دنبال المانهای تصویری میگردی. فکر کردم جزیره هرمز این قابلیت را به من خواهد داد و از المانهایی مثل خاک سرخ استفاده کردم و سعی کردم کمی بیان تصویریتری پیدا کنم بهجای آن بخشی که ناخودآگاه مجبور به سانسورش هستم.
بد نیست به بخش دیگری از این موضوع بپردازیم؛ اینکه به اعتقاد برخی از جامعهشناسان، وقتی زمینه رشد و تحصیل در بسیاری از مناطقی که چنین رسمی (کودک-همسری) در آن رایج است وجود ندارد، ناخودآگاه فرهنگ آن منطقه نیز تغییری در رویکردشان ایجاد نمیکند. نگاه شما به این موضوع چیست؟
در مورد دیدگاه جامعهشناسان نمیتوانم اظهارنظر کنم، اما بهعنوان فیلمساز احساس میکنم موضوعاتی را که میتوان در موردش حرف زد به شکل قصه بیان میکنم و به معضلات در قالب درام، شکل تصویری میدهم و امیدوارم بتوانم فرهنگسازی انجام دهم، اما شخصا میتوانم این نگاه را رد کنم که به دلیل برخی مختصات منطقه این شکل کودک – همسری رایج است یا برخی اعتقاد دارند مثلا فرهنگ منطقهای یا شرایط آبوهوایی منطقهای ایجاب میکند که چنین رسمی در آن شکل بگیرد؛ مثلا گاهی به دلیل رشد فیزیکی و نه رشد ذهنی. این همان نگاه سنتی است که میتوان آن را رد کرد.
ساخت چنین فیلمهایی طبعا فرهنگسازی ایجاد میکند، اما باید به شکل وسیعی نیز دیده شود. شما از زمان تحقیق و نگارش تا ساخت چه مسائلی را پشتسر گذاشتید؟
اصولا فکر میکنم برنامهای برای این نوع فیلمها وجود ندارد، مثل اینکه در سیستم فرهنگی کشوری برنامه این باشد که از این دست تولیدات داشته باشیم.
در این سالها چنین برنامهای در کشور ما نبوده است. نکته بعدی این است در هجمه ساخت فیلمهای کمدی، فکر نمیکنم سینماداران ما دلشان بخواهد چنین فیلمی را نمایش بدهند. ازایننظر هنر و تجربه میتواند امکان خوبی باشد اما کافی نیست. طبعا حس خوبی دارم که بعد از مدتها فیلمم اکران شده است اما قطعا هدف من دیدن این فیلم توسط مخاطبان بسیاری است و علاقهمندم خانوادههایی که دچار این معضل هستند، فیلم را ببینند.
انتخاب بازیگران بومی یکی از نقاط قوت فیلم است. چگونگی انتخاب آنها به این دلیل که باید نقشها را با مختصاتی خاص بازی میکردند، چطور شکل گرفت؟
این موضوع خیلی سلیقه شخصی من است که دوست دارم با بازیگران غیرچهره کار کنم، بیشتر به این دلیل که مخاطب فضای ذهنی از آنها ندارد، بخشی از سینما که همیشه برایم جذاب است، تأثیرگذاری آن این است که تماشاگر فیلم را باور کند. احساسم این است وقتی بازیگران بومی و شبیه زیست خودشان میشوند، طبیعتا تماشاگر ارتباط بهتری با فیلم برقرار میکند و همان ابتدا بیشتر متوجه میشود با چه فیلمی طرف است. قطعا نوع کارکردن با نابازیگران سخت است. بیشتر به این دلیل که ذهنیتی از سینما، بازی و جزئیاتی که برای دوربین مناسب است، ندارند و طبیعتا نزدیککردن آنها به دنیای فیلم کار سختی است و درعین سختبودن خیلی لذتبخش است. نکته دوم این است که به دلیل پیشینه مستندسازی در شکل ارتباطگرفتن با بومیها، کار راحتتر است و تجربه زیادی در این بخش دارم و فکر میکنم اگر نتیجه مطلوب بوده، واقعا مدیون دوران مستندسازیام هستم.
با کودکانی که در چنین شرایطی زندگی میکنند هم صحبت کردید؟
بله با بسیاری از کودکانی که به این شیوه ازدواج کردند، گفتوگو کردیم و نکتهای که تبدیل به فیلمنامه هندی و هرمز شد، این است که هیچوقت رابطه آنها به شکل رابطه زناشویی به معنای معمول نیست و در واقع دو همبازی صمیمی میشوند و به بسیاری از سؤالات جنسی و تجربیاتی که باید در طول سنینی به آن برسند، این فرصت به آنها داده میشود که در کنار هم اینها را پیدا کنند و همهچیز شکل بازی و کودکانگی خودش را دارد؛ درعینحال بهخاطر پاکی و شکل کودکانگی آسیبپذیر هستند و البته دچار آسیب میشوند.
در افتتاحیه فیلم هم از این صحبت کردید که فیلم باید در مناطقی که میتواند زمینههای آگاهیبخشی داشته باشد، نمایش داده شود. درباره این موضوع اتفاق عملی وجود دارد؟
فکر نمیکنم برای دیدهشدن این فیلم تنها بحث تبلیغات کافی باشد. به نظرم یک برنامه و تصمیمی لازم است که ضرورت دیدن این فیلم توسط اهالی فرهنگ و مدیران ما حس شود. نه به این دلیل که فیلم را من ساختهام بلکه به دلیل آموزشهایی که میتواند اثربخش باشد. بخش سینمایی و تکنیکال و جشنوارهای فیلم اتفاقی جداست اما این فیلم برای رقابت ساخته نشده است. بیشتر باید از این بعد آن را دید که بتواند تأثیری در جامعه داشته باشد. همانطور که فیلم ولدراما توانست تأثیری داشته باشد و وزیر کار فیلم را دید و کارگروهی برای بچههای بیشناسنامه تشکیل شد و سال گذشته ۱۴۰هزار بچه توانستند کدهای شناسایی دریافت کنند که با آن به مدرسه بروند. این مهمترین تأثیری بود که فیلم توانست بگذارد؛ نه اینکه هرآنچه اتفاق افتاد، از تأثیر این فیلم بود اما این فیلم کمک کرد این فرایند سرعت پیدا کند. قبل از اکران فیلم در هنر و تجربه گفتم تصمیم دارم فیلم را اینترنتی نمایش بدهم؛ آن هم به دلیل وسعتی که به لحاظ مخاطب میتواند پیدا کند. قطعا در نظر دارم بعد از اکران گروه سینمایی هنر و تجربه فیلم را اینترنتی نمایش بدهم، شاید به این واسطه در بسیاری از شهرها که سالن سینما نیست، امکان دیدن فیلم فراهم شود.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «مرز بیپایان» برگزیده جشنواره تفلیس شد
- جایزه بهترین فیلم و بازیگر جشنواره هند برای «مرز بی پایان»
- نمایش «نگهبان شب» در جشنواره تفلیس
- گفتوگوبا پرویز پرستویی درباره کارهای اجتماعی اخیرش و محدودشدن فعالیتهای هنریاش
- «مرز بیپایان» از جشنواره رتردام جایزه گرفت
- گفتوگو با علیرضا تابش درباره سیر تاریخی ساخت فیلم سیاسی در سینمای ایران/ «زمان» یک فیلم اجتماعی را سیاسی میکند
- واقعا فکر می کنم زن ها استثمار می شوند/ گفت و گو با داریوش مهرجویی به بهانه اکران «لامینور»
- درخشش فیلمهای ایرانی در جشنواره فیلمهای پلیسی فرانسه
- «کشتارگاه» در جشنواره فیلمهای پلیسی/ گفتگوی سینماسینما با عباس امینی/ داستان گوسفندهایی که تبدیل به دلار میشوند!
- معرفی برگزیدگان جشنواره بوسان/ سه فیلم ایرانی برنده جایزه شدند
- راهیابی «من اینجا هستم» به جشنواره فیلم شانگهای
- یک پیشنهاد لذتبخش/ نگاهی به فیلم «کشتارگاه»
- گفتوگو با کارگردان «کشتارگاه»/ همگی در برابر اتفاقات بیحس شدهایم
- گنجی که دهان روح را تلخ می کند/ نگاهی به «کشتارگاه»
- طمع/ نگاهی به فیلم «کشتارگاه» ساختهی عباس امینی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- چهاردهمین حضور بینالمللی «آخرین حرکت»؛ فیلم شهاب حسینی در بخش اصلی فستیوال بزرگ سالرنو ایتالیا
- انتخاب هیات رییسه جدید انجمن تهیهکنندگان مستقل سینما
- رقابت ۲۸۵ فیلم در ۳ بخش انیمیشن، مستند و بینالمللی اسکار نود و هفتم
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد