تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۳/۱۹ - ۲۰:۱۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 88968

 فاطمه عودباشی در جام جم نوشت :

شهرام عبدلی همان کاووس سریال سر دلبران است، فردی با رفتارهای عجیب و غریب که مثل بقیه آدم ها اشتباه هایی هم انجام می دهد. البته کاووس به قول روحانی محل سیدسلیم(بروز ارجمند) کابوس است و نه کاووس! سیدسلیم بعد از متوجه شدن اشتباه های کاووس و عجز و ناله او تصمیم می گیرد کارهای اشتباه او را رفع و رجوع کند و همین منجر به ماجراهای مختلفی می شود. شهرام عبدلی تلاش کرده تا این نقش را از آن خود کند، به همین دلیل این کاراکتر را به گونه ای بازی کرده که تا رفتارهای کاووس برای مخاطب توجیه پذیر باشد.
در واقع می توان گفت کاووس قصه سردلبران یک شخصیت خاکستری است، با ویژگی ها و روحیات خاص خودش. ضمن این که محمدحسین لطیفی کارگردان سر دلبران دست او را برای ایفای نقش باز گذاشته و او سعی کرده تا شخصیت را برای مخاطب ملموس بازی کند. البته این اولین تجربه همکاری عبدلی با لطیفی است، اما او از این همکاری خیلی راضی است و اعتقاد دارد که لطیفی جزو کارگردانان مهربان است که خیلی هم با بازیگران سر صحنه تعامل دارد و در آرامش کار را انجام می دهد. البته عبدلی کارنامه ای از نقش های رنگارنگ دارد. او با حضور در سریال های همسفر و خط قرمز فعالیتش را در عرصه هنر شروع کرد و به مرور هم در سریال های تلویزیونی همچون شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، فاصله ها، رستگاران، تکیه بر باد، نابرده رنج، پرستاران، معمای شاه، غیرعلنی و … بازی کرد و توانست جای خودش را باز کند. البته او بیشتر نقش های منفی را ایفا می کند و گاهی هم تجربه نقش های مثبت در آثاری همچون سریال فاخته هم در کارنامه دارد. به بهانه بازی او در سریال سر دلبران با او به گفت وگو نشسته ایم.

در این سریال شما ایفاگر نقش کاووس هستید و این شخصیت فراز و نشیب های زیادی دارد. در ابتدای قصه مخاطب احساس می کند کاووس جزو کاراکترهای مثبت قصه است، اما به مرور می بینیم که او هم مثل بقیه آدم ها درگیر اشتباهاتی می شود. آیا همین فراز و نشیب ها برایتان جالب بود که نقش را پذیرفتید؟ 
شخصیت کاووس به هیچ وجه منفی نیست و مثبت است. او هم مثل بقیه آدم ها اشتباه می کند. البته هوش او خیلی بالا نیست، به همین دلیل خبط هم زیاد می کند. این فراز و نشیب های شخصیت کاووس را دوست داشتم و برایم مهم بود. چالش های این کاراکتر من را در موقعیت های مختلف حسی قرار می داد و باعث می شد حس و حال های متفاوت را تجربه کنم. البته نقش باید این ویژگی را داشته باشد. اگر تخت باشد، جذابیت ندارد.
نقش های صرف مثبت و منفی مثل پاندول ساعت می ماند که شنونده بعد از مدتی که به شنیدن صدای تق تق آن عادت می کند، دیگر حتی این صدا را هم نمی شنود. معتقدم بازیگر نباید به این نقطه برسد و مثل پاندول ساعت باشد که تحرک دارد، اما چون بازی اش یکنواخت است در میان مخاطبان دیده نشود.

چالش های کاووس کم نیست از دزدیدن ماشین گرفته تا طلاها و … کدام از این چالش ها را دوست داشتید؟
من همه موقعیت هایی که کاووس در آنها قرار می گیرد را دوست دارم، اما بعد از دزدی این جرات را پیدا می کند که عذرخواهی کند، برایم جالب بود؛ زیرا مخاطب در چهره این فرد می بیند که می خواهد همه چیز را درست کند، اما به دلیل این که عقلش کم است به فاصله دو دقیقه بعد اشتباه دیگری می کند.
در مجموع شخصیت کاووس همیشه ابری است، نه آفتابی هست و نه سرد. به همین دلیل خیلی نمی توانید شخصیت او را حدس بزنید. ضمن این که کاراکتری است که دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد. شخصیت کاووس مثل همان ضرب المثل است که می گوید یک دیوانه سنگ می اندازد و صد تا عاقل نمی توانند آن را در بیاورند!

رفتارهای کاووس به هیچ وجه عادی نیست و به قول معروف می لنگد. آیا این خصلت از ابتدا در فیلمنامه برای کاووس طراحی شده بود؟
نه، در فیلمنامه نوشته نشده بود، بلکه وقتی قرار شد من این کاراکتر را بازی کنم، تصمیم گرفتم این شخصیت را این طور اجرا کنم. به هر حال وقتی بازیگر فیلمنامه را می خواند برای خلق نقش باید زبان بدن بداند و با آن خصلت های کاراکتر را نشان بدهد. من هم می خواستم متزلزل بودن این شخصیت را نشان بدهم. به هر حال کاووس فرد تیزهوشی نیست، به همین دلیل مرتب هم اشتباه می کند. ضمن این که بازیگر باید خودش ایده هایی داشته باشد و به کاراکتر اضافه کند تا به او رنگ و لعاب بدهد.

پس سعی کردید شخصیت کاووس را از آن خود کنید و با او عجین شوید.
(باخنده) البته من خل نیستم! وقتی قرار است نقشی را بازی کنم، مسلماً از اندوخته و تجاربم در عرصه بازیگری، کتاب خواندن و …استفاده می کنم. به هر حال بازیگر در ذهن خود بایگانی ای نسبت به شخصیت های مختلف دارد و این داده ها برای خلق نقش به او کمک می کند.

همه آدم ها در زندگی شان اشتباه می کنند، کاووس هم یکی از آنها. چرا رفتارهای غیرطبیعی را برای کاووس انتخاب کردید و او را چلمن نشان داده اید. در حالی که می توانستید او را یک فرد معمولی نشان بدهید؟
به خاطر این که اشتباهات او از یک آدم عادی خیلی بیشتر است. ضمن این که ما اگر یک چیز را عادی نمایش بدهیم، دیده نمی شود. بنابراین باید زیر ذره بین بگذاریم و کمی آن را برای مخاطب گل درشت کنیم. رئالیسم صرف برای مخاطب جذاب نیست و احساسات بخوبی نشان داده نمی شود.

یعنی معتقدید که باید در نمایش شخصیت اغراق آمیز به نظر برسد تا مخاطب ویژگی های او را حس کند؟
نه. منظورم اغراق نیست، بلکه کمی گل درشت باید نشان بدهیم. ما در یک سریال ۳۰ قسمتی نمی توانیم ۲۰ سال زندگی یک فرد را نشان بدهیم که چرا و چطور به این جا رسیده است. بنابراین باید اکسون گذاری کنیم و شخصیت را نشان بدهیم و این به معنای اغراق نیست. مثل بادکنکی که نخش دست شماست و این زبان بدن است که به کار شما می آید.

محمدحسین لطیفی، در خلق نقش چقدر دست شما را باز گذاشته بود؟
آقای لطیفی کارگردان دموکراتی است و ویژگی های مثبت زیاد دارد. او بازیگر را در یک دایره ترسیم می کند و اجازه می دهد خلاقیت هایش را بروز بدهد؛ البته تا جایی که به فیلمنامه و ساختار لطمه نزد. ضمن این که لطیفی با رفتارش بازیگر را تشویق و تنبیه می کند. البته منظورم از تنبیه، خشونت نیست، بلکه تذکر می دهد. آقای لطیفی مهربان ترین و خوش اخلاق ترین کارگردانی است که تا به امروز با او کار کرده ام. او نقاط مثبت بازیگر را می بیند. البته تا به امروز با او همکاری نکرده بودم و واقعاً تجربه شیرینی بود.

پخش سریال در ماه رمضان تاثیری در انتخاب شما داشت؟
من قبلاً تجربه همکاری با آقای شفیعی تهیه کننده را داشتم و با هم دوستی قدیمی داریم. ضمن این که علاقه مند بودم با آقای لطیفی همکاری کنم، چون تا به حال با هم کار نکرده بودیم. از سوی دیگر بازیگران بسیار حرفه ای برای این کار انتخاب شده بودند و فیلمنامه هم خیلی جذاب نوشته شده بود. به حدی فیلمنامه را دوست داشتم که وقتی به دستم رسید بدون وقفه هشت قسمت از سریال را خواندم، چون خیلی کشش داشت. ماه رمضان هم جشنواره سریال هاست و در انتخابم بی تاثیر نبود. مردم سریال های ماه رمضان را بیشتر می بینند. در طول کار هم خیلی با هم مشورت داشتیم و درباره نقش با هم گپ می زدیم.

برایتان سخت نبود که چند ماه در یزد کار کنید؟
خیلی سخت بود که هشت و ماه و نیم دور از زن و بچه باشیم. اگر آقای لطیفی نبود نمی شد این سختی را تحمل کرد. در گروه همه راحت بودیم و هیچ کس روی اعصاب دیگری راه نمی رفت.

کارنامه متنوع عبدلی
شهرام عبدلی از آن دست بازیگران است که کارش را با تلویزیون شروع کرد و رسانه ملی نقش مهمی در دیده شدن او دارد. اولین سریال او با نام همسفر به کارگردانی قاسم جعفری روی آنتن رفت. او بعد از این سریال در دو مجموعه تلویزیونی دیگر از قاسم جعفری با نام های خط قرمز و شب آفتابی بازی کرد و چهره او میان مخاطبان شناخته شد.
او در طول این سال ها در دیگر سریال های تلویزیونی همچون در قصه ها زندگی می کنند، تکیه بر باد، پروانه، فاخته و … به ایفای نقش های متفاوت پرداخته است. این هنرمند فقط در سریال های روز اجتماعی بازی نکرده و بازی در سریال های تاریخی همچون مختارنامه، تبریز در مه و سال های مشروطه را در کارنامه دارد. او در هر یک از این سریال ها هم نقش متفاوتی داشته است.

کمرنگ در سینما
البته حضور عبدلی در سینما به اندازه تلویزیون پررنگ نیست و فقط در فیلم های دختری در قفس، قصه دل ها، یکی برای همه و ماه گرفتگی بازی کرده است. گرچه کارنامه عبدلی در سینما درخشان نیست، اما در تلویزیون توانسته با ایفای نقش های مختلف خودش را به مخاطب معرفی کند. او این روزها هم در مجموعه سردلبران بازی می کند که در یزد تصویربرداری شده است. این مجموعه با ترسیم فضای روابط اجتماعی یک محله، روی نقش مسجد و امام جماعت در رتق و فتق مشکلات روزمره مردم تمرکز کرده است. یکی از حسن های مجموعه سردلبران حضور بازیگران قدیمی است و محمدحسین لطیفی به سراغ هنرمندان قدیمی رفته و در کنار آنها از حضور بازیگران جوان هم بهره برده است.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها