تاریخ انتشار:1395/02/09 - 11:35 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 15222

پرویز پرستویی در مصاحبه ای با  از مسعود فراستی و بهروز افخمی گلایه‌های تندی کرد! که بخشی از آن را می خوانید:

– بعد از مراسم اسکار دیدم آقای فراستی گفت اسکار بیشتر حق خرس فیلم «از گور برخاسته» بود تا دی کاپریو! این آدم چه می گوید؟ آخر با سواد، با شعور! این چه حرفی است؟ تو یک خرس را با بازیگر مقایسه می کنی؟ چرا؟ تو با آنجا هم کار داری؟ رسالت خودت می بینی که پنبه خارجی ها را هم بزنی؟ آخر چیزی بگویید که ما یاد بگیریم. پس چه کسی را قبول دارید شما؟ بروید دنبال کافی شاپتان بهتر است. علی ملاقلی پور به افخمی و فراستی گفت یک ساعت درباره¬ی فیلمی که هیچ کس آن را ندیده حرف می زنید! من برای مدیر رسانه متاسفم. برای این برنامه ها پول هزینه می شود ولی بازخورد و اثرگذاری اش چیست؟ به نظرم باید این دو نفر یک هفت هم در هالیوود بسازند تا دی کاپریو چند چیز یاد بگیرد!»
– می توانید از آقایان هنرمند، مقدم، میری و همایون اسعدیان بپرسید. آقای اعتباریان(تهیه کننده سن پترزبورگ) با این چهار کارگردان صحبت کرد و هیچ کدام نتوانستند با متن کنار بیایند. در زمان انتخاب هر چهار نفر هم من بودم. حالا آقای افخمی با این فیلم کمدی کجای این جهان را تکان دادند؟ بحثم این حرفها نیست؛ صحبتم این بود که چرا وارد کار کمدی نمی‌شوم. بله به من پیشنهاد شده اما کدام کارهای کمدی؟ من اعتقادی دارم و آن این است که با هم بخندیم نه به هم. اگر قرار است بخندیم درست بخندیم نه به شلنگ تخته انداختن. عده‌ای از سینماگران برای رسیدن به پول بیشتر، دوتا هنرپیشه چهره‌ تلویزیونی را با چند هنرپیشه سینمایی میکس کردند. موضوعات هم همان موضوع های تلویزیونی بود، خب من باید این نقش ها را قبول می کردم؟
– تو داری در جشنواره‌ی ۹۴ نقب می‌زنی به بیست سال پیش که من اشتباه بازی کردم؟ آقای افخمی! شما که انقدر طنازی و بدترین بازی را در تلویزیون می‌کنی کجا توانسته‌ای تماشاچی را بخندانی؟ کدام فیلم طنز را داشته‌ای؟ من می گویم فرزند صبح؛ چون یک کار طنز خوب بود و واقعا تماشاچی همه آن هو کردند! تا به حال نشده بدترین کارها را هم تماشاگران تا این حد هو کنند. بعدش هم خدا را شکر که آرشیو کاملی در تمام این سال‌ها وجود دارد. اگر یک نفر یک جا جمله‌ای از من پیدا کرد که ادعا کرده‌ام بازیگرم، بازیگری را کنار می‌گذارم. انقدر این جمله را گفته‌ام از آن بدم می‌آید که من در هر کاری کیلومترم را صفر می‌کنم و فکر می‌کنم اولین و آخرین کارم است. حالا چند تا کار پشت سر هم با حاتمی‌کیا انجام داده‌ام که از نظر او همه‌شان شبیه هم هستند؟ حاج کاظم، داوود، مرتضی راشد، به نام پدر و بادیگارد مثل هم است؟ جز این که به لحاظ اعتقادی و آرمانی در یک مسیر حرکت می‌کنند؟

منبع: همشهری جوان

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها