تاریخ انتشار:1395/11/07 - 00:31 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 42107

تلویزیونمحمدعلى محمدپور در بی قانون نوشت:

چند سال اخیر با گسترش شبکه‌های اجتماعی -که لعنت صداوسیما بر اون‌ها باد- پس از هر حادثه واکنش مردم به اتفاقات به شکل برجسته‌ای دیده میشه و همه قادر هستن نظر شخصی‌شون رو ابراز کنن. خب این در همه جای دنیا وجود داره و لزوما اشکالی هم نداره. اما مشکل از اون جایی شروع میشه که این وسط لازمه یک رسانه رسمی و فراگیر هم باشه که بتونه اخبار رو سالم و دقیق در اختیار مردم قرار بده. در کشور ما هم، تکذیبیه ملی -ببخشید!- رسانه ملی از اونجایی که خیلی حوصله این دردسرها رو نداره، پی‌اش رو نمی‌گیره کلا. همین موضوع باعث میشه که رسانه قابل اعتماد اکثر ما راننده‌تاکسی‌ها، آرایشگرها و شوهرعمه‌ها باشن.
در واقع این جوریه که تلویزیون اول بنا رو می‌گذاره بر اینکه انشالا دهه شصت هستیم و خبر، صداش درنمیاد. اما می‌بینه نه مثل اینکه دیگه همه خبردار شدن. اینجاست که مدیر مربوطه، بالشتی که تا اون لحظه روش لم داده بوده رو میندازه کنار و به «حسینی بای» و «حسینی های» میگه میکروفون رو ببرید تو پارک، از گل‌ و بلبلِ‌ِ اونجا گزارش بگیرین تا ببینیم چی پیش میاد. خودش هم در این فاصله از همون همیشگی یعنی مستند «چگونه پانکراس خود را با لیف و صابون تمیز نگه داریم» رو پخش می‌کنه.
بعد اون گروهی که فرستاده شدن، ناگهان تو پارک آقای شهردار رو می‌بینن که داره واسه خودش ورزش می‌کنه. اینه که میکروفون رو می‌سپرن به اون و خودشون دوباره میان به بالشت لم میدن. نهایتا این میشه که اگر شوهر‌عمه من هم پس از حادثه پلاسکو بگه: «خبر موثق دارم جنس دیوارهای پلاسکو از داخل پلاستیکی بوده!» همه‌مون باور می‌کنیم و آریایی‌وار بازنشرش می‌دیم!

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها