در ۲۰ سال گذشته با ظهور فضای مجازی، دنیای ارتباطات و رسانه با سرعت شگفتآوری رو به جلو حرکت کرده است. این پیشرفت باعث شده زنان نسبت به گذشته نقش پررنگتری را در رسانه ایفا کنند. در چند دهه اخیر دنیای رسانه شاهد زنان شجاعی در مقام خبرنگار یا نویسنده بوده که بسیاری از حقایق پنهانشده سیاسی-اجتماعی را آشکار کردهاند. از جمله رسوایی جنسی مدیر شبکه «فاکس نیوز» که آغازگر جنبش «میتو» بود، چاپ اسرار خصوصی پنتاگون و تمایل آمریکا به ادامه جنگ در ویتنام از سوی کاترین گراهام، مدیر روزنامه «واشنگتنپست»، و افشای مافیای مواد مخدر در ایرلند از سوی ورونیکا گرین. خبرنگاران زن در صنعت رسانه به گمان خیلیها که آن را فضایی مردانه میدانند، با شجاعت پیش رفتهاند و گاهی نیز مثل ورونیکا گرین بهای شجاعتشان را با جانشان پرداختهاند، یا مثل مری مپس، تهیهکننده خبری شبکه CBS، با از دست دادن کارشان. سینما در شناساندن این زنها به جامعه زنان نقش بسیار بزرگی داشته است. فیلمهایی که بر اساس زندگی زنان موفق و قدرتمند ساخته شده است، همواره میتواند برای زنهای دیگر منبع الهام باشد و نشان دهد که چطور آنها با چالشهای بزرگی مواجه شوند و این چالشها آنها را وادار میکند تصمیمهایی بگیرند که هر چند تاوان سنگینی برای آن میپردازند، اما مسیر را برای زنان دیگر باز میکنند. در ادامه، به تحلیل پنج فیلم میپردازیم که به داستان واقعی زندگی زنان قدرتمند و تأثیرگذار در حوزه رسانه پرداخته است. این پنج فیلم جزو فیلمهایی هستند که برای زنان ساخته شدهاند و هر زنی باید آنها را ببیند. درست است که مضمون این فیلمها زنان خبرنگار است، اما میتواند شجاع بودن در جامعه مردسالار و پافشاری بر احقاق حق را به زنان بیاموزد و برایشان الهامبخش باشد.
ورونیکا گرین، ساخته جوئل شوماخر
وقتی از زنان شجاع خبرنگار حرف میزنیم، اولین نامی که به ذهنمان میرسد، ورونیکا گرین است؛ روزنامهنگار جسور ایرلندی که تلاش کرد جنایات مافیای مواد مخدر در ایرلند را افشا کند و به دست همان مافیا، در سن ۳۸ سالگی، وقتی با ماشینش پشت چراغ قرمز ایستاده بود، به ضرب گلوله کشته شد. افشاگریهای شجاعانه ورونیکا باعث شد اموال بسیاری از اعضای مهم مافیای مواد مخدر در ایرلند مصادره شود و به زندان بیفتند. مراسم تشییع جنازه او که در زمان مرگ صاحب یک پسر چهار ساله بود، یکی از باشکوهترین مراسم تشییعی است که میتوانست برگزار شود. بیشتر مردم دوبلین در آن حاضر شدند و به او ادای احترام کردند. فیلمِ زندگینامهای ورونیکا گرین به کارگردانی جوئل شوماخر، محصول سال ۲۰۰۳ با بازی درخشان کیت بلانشت به زندگی و تلاشهای او برای افشای حقایق پشت پرده مواد مخدر میپردازد و در آغاز آمار هولناکی از وضعیت وخیم جامعه در ارتباط با مواد مخدر به ما میدهد و بازی دو کودک با سرنگ را از نگاه ورونیکا میبینیم که عمیقاً او را تحت تأثیر قرار میدهد. فیلم برشهایی به زندگی مافیا، خشونتها و جنایتهای آنها دارد و بهخوبی فضای تباه و منحط دوبلین در آن زمان را نشان میدهد. ایرلند در دهه ۹۰، کشوری آشفته و پر از معتادان مواد مخدر بود. اعضای مافیای مواد مخدر زندگیهای اشرافی را از خرید و فروش مواد برای خود ساخته بودند، اما مردم جامعه در فقر و اعتیاد و بدبختی دستوپا میزدند.
ورونیکا عزمش را جزم میکند، قدم به مسیر دشوار و ترسناک تحقیق درباره مافیاها میگذارد، به میانشان میرود، به اعماق زندگیشان نفوذ میکند و به سرنخهای اصلی باندهای جنایتکاری میرسد که داشتند جوانهای شهر را به ویرانی میکشاندند. ورونیکا هر چند میداند که دارد با خطر بازی میکند و انتشار تحقیقاتش میتواند به قیمت جانش تمام شود، اما نمیهراسد و پیش میرود. گنگسترها در پی انتشار گزارشهای ورنیکا، به او هشدار میدهند و تلاش میکنند او را با ۳۰۰ هزار دلار که ثروتی هنگفت در آن زمان بود، تطمیع کنند، اما ورونیکا نه از تهدیدها میترسد و نه تطمیع وسوسهاش میکند. به پنجره خانهاش شلیک میکنند و دو تیر به پایش میزنند، اما او عقبنشینی نمیکند و برای برملا ساختن شبکههای مواد مخدر با تمام توانش میکوشد و هر چند درنهایت کشته میشود، اما گزارشها و حتی مرگ او، باعث تغییر بزرگی در جامعه ایرلند میشود. مرگ گورین نهتنها موجب خاموش شدن مردم و رسانهها نمیشود، بلکه انقلابی را رقم میزند که زمینه نابودی مافیاهای مواد مخدر را فراهم میکند. مردم با شعار «خون ورونیکا پایمال نمیشود» به خیابانها میریزند و مرگ ورونیکا باعث میشود حکومت ایرلند، اداره جمعآوری سرمایههای غیرقانونی را تأسیس کند و با توقیف اموال کارتل مواد مخدر، آنها را به پای محاکمه کشاند.