تاریخ انتشار:1396/02/12 - 16:10 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 53713

گلاب آدینه و مهدی هاشمی در قصه هایازدهم اردیبهشت ماه مصادف است با روز جهانی کارگر. همه ساله مراسم گوناگونی در این خصوص با حضور کارگران و مسوولین برگزار می شود. در این میانه اما تصویری که سینمای ایران از کارگران ارائه می دهد چگونه تصویری است؟ آیا اصلا کارگران سیمایی در سینمای ایران دارند؟
به گزارش سینماسینما٬ احمد طالبی‌نژاد منتقد سینما در این باره می‌گوید: «سیمای کارگر در سینمای ایران مثل سیمای کشاورز مثل سیمای معلم و دیگر اقشار جامعه خیلی روشن و برجسته و قابل اعتنا نیست. پرداختن به کارگران بیشتر حالت موردی داشته است. در اوایل انقلاب فیلمسازی به نام غلامعلی عرفان بود که دو فیلم ساخت که به نوعی گرایش کارگری با نگاه چپ در آنها مشهود بود. «آقای هیروگلیف» و «گفت هر سه نفرشان». این فیلم ها اسم های غیرمتعارفی هم داشتند. او قبل از انقلاب هم که تئاتر کار می کرد گرایش چپ داشت. اوایل انقلاب خیلی از بچه های چپ شروع به فیلمسازی کردند. مثلا منصور تهرانی فیلمی درباره شورش کارگران به نام «بازرس ویژه» ساخت. این فیلم متوسط و شعاری بود. یا تعدادی از فیلمسازان دیگر که عمدتا از گروه فیلم‌فارسی‌سازان بودند درباره قیام کشاورزان و کارگران فیلم ساختند که اینها هیچ کدام فیلم های ارزشمند و ماندگاری نبودند. مثلا یکی از فیلم هایی که باز در آن هویت کارگر برجسته بود و می شد به آن توجه نشان داد فیلم «۱۹۳۶» به کارگردانی محمد بزرگ نیا بود. بزرگ نیا که الان فیلم های عظیم می سازد این فیلمش درباره یک کارگر در یکی از شهرستان ها بود که نامزد مجلس شورای اسلامی می شود و در انتخابات ۱۹۳۶ رای می آورد؛ تنها اتفاقی که در این مسیر برای او می افتد این است که روز افتتاح مجلس جزو تماشاگران او را به مجلس راه می دهند. بعدها به دلیل این که مساله کار و کارگر به سمت گرایش به چپ می رفت خیلی از فیلمسازانی که اوایل در این فضا بودند به ناگهان از آن جدا شدند. چون ترسیدند انگ چپ بودن بخورند.»

رخشان بنی اعتماد در اغلب مستندها و فیلم هایش سوژه ها و شخصیت هایش را از طبقات فرودست جامعه انتخاب می کند. «روسری آبی» و «زیر پوست شهر» جزو این فیلم ها هستند. طالبی نژاد درباره سینمای بنی اعتماد می گوید:«تنها کسی که توانسته چهره واقعی کارگران امروز را در فیلم هایش تصویر کند خانم رخشان بنی اعتماد است. در «روسری آبی» یا در «قصه ها» – که ادامه آثار گذشته اش است – این موضوع مشهود است. اما او نگاه فرصت طلبانه ای ندارد. نگاهی که خانم بنی اعتماد در فیلم هایش داشته و دارد و همچنان دنبال می کند از منظر یک انسان متعهد است. کسی او را متهم به چپ  بودن نمی کند. او به عنوان یک انسان مسوول و متعهد به دنیای محرومان این فیلم ها را ساخته است.» رخشان بنی اعتماد

طالبی نژاد به تعریف سیاسی کارگر اشاره می کند و ادامه می‌دهد: «نکته این است که ما یک تعریف از کارگر داریم که باید با معیارهای علمی همسان باشد. ما در تحلیل های سیاسی به کسانی کارگرمی گوییم که در تولید نقش دارند. یعنی تولید کننده هستند نه کارگر دستفروش یا کارگری که کارهای پیش پا افتاده می کند. بنابراین اگر با این معیار نگاه کنیم می بینیم تعداد فیلم هایی که درباره خود کارگران و یا کارگران صنعتی ساخته شده خیلی خیلی کم است. گاه به شکل پراکنده در بعضی از فیلم ها شخصیتی به عنوان کارگر وجود دارد اما به ذهن من فیلم یا فیلم هایی که درباره ماهیت و هویت طبقه کارگر ساخته شده باشند، نمی رسد.»

طالبی نژاد در ادامه می گوید:«چپ‌ها وقتی فیلم می ساختند شورش های کارگری دسته جمعی را مدنظر قرار می دادند الگویشان هم در این فیلم ها، فیلم های دوران حکومت شوروی بود. مثل رزمناو پوتمکین. ما شاهد شورش های گروهی در فیلم های مرتبط با طبقه کارگربودیم که این غلط است. واقعیت این است که ما در تاریخ اجتماعی ایران جز زمانی که در دوران نهضت ملی کارگران شرکت نفت اعتصاب کردند یا در کوران انقلاب که کارگرها به شکل دسته جمعی اعتصاب می کردند دربقیه موارد از این حوادث خیلی کم داشتیم. در دوران انقلاب کارگران نقش زیادی در فروپاشی اقتصادی نظام شاه داشتند. ولی ما در فیلم ها خیلی کم یا اصلا نمی‌بینیم فیلمی را که توانسته باشد به روشنی این واقعه را نقل کند.»

آیا سینمای ایران به کارگران روی خوش نشان خواهد داد؟ آیا همانطور که موشکافانه و فعالانه و حتی بیش فعالانه روابط بین فردی مخصوصا زوج ها در سینمای ایران بررسی و به تصویر کشیده می شود کارگران خود را بر پرده سینما خواهند دید؟ طالبی نژاد پاسخ به این سوال را جزو پیش گویی می داند اما می افزاید:«موضوع این است اگر فضای سینمایی بازتر و دایره تنگ سوژه ها گسترده تر شود و سرمایه گذاری در سینما حرفه ای تر شود می توانیم در آینده شاهد فلیم هایی باشیم که کارگران قهرمانان و شخصیت های آنها باشند. این برمی گردد به این که تهیه کنند گان ما به دنبال این هستند که یک فیلم را ارزان تمام کنند. آنها فیلم هایشان را در یک مجتمع آپارتمانی یا در یک خانه قدیمی و دو کوچه در اطرافش می سازند. یا داستان فیلم هایشان در یک آپارتمان می گذرد. فیلم ساختن درباره کارگران نیاز به امکانات و سرمایه بیشتر دارد دنگ و فنگش هم زیاد است. تا حدودی هم نامطمئن است. چرا که ممکن است فیلمساز یا تهیه کننده انگ بخورد .

منبع: سایت دوات‌آنلاین

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها