تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۶/۰۷ - ۰۲:۱۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 107225

سینماسینما، غلامرضا کتال 

سال ۷۶، ۷۷ از طریق یک مقاله و گفت‌وگو با توران خانم آشنا شدم. خوشحال بودم که چنین اتفاقی در ایران رخ داده است. خوش بختانه در همان مقاله آدرس منابع و کارهای او نوشته شده بود. سال ۸۰ با شورای کتاب کودک آشنا شدم و گاه گداری در جلسات شورا شرکت می کردم. سال ۸۲ تصمیم گرفتم این اتفاقات را ثبت کنم، اما توران میرهادی به راحتی نمی پذیرفت جلوی دوربین حاضر شود. قبل و بعد از آن‌که من به او پیشنهاد بدهم، پیشنهادات دیگری هم برای ساخت مستند داشت، اما وقتی حاضر شد جلوی دوربین ما بیاید، از همه چیز گفت. بخشی از کار مستند پرتره مبتنی بر مصاحبه های حضوری است. راش های ما آن‌قدر جذاب بود که نمی دانستیم چطور از آن‌‌ها در فیلم استفاده کنیم. به عنوان مثال می توانستیم صحنه سیل و تلخی هایی را که برای او اتفاق افتاده بود، برجسته کنیم. سعی کردیم اطلاعات را به صورت کدوار ارائه کنیم و بقیه را به عهده مخاطب بگذاریم. نمی شود در یک فیلم مستند تمام سرگذشت و اتفاق ‎های زندگی پر فراز و نشیب یک شخصیت چند بعدی را مطرح کرد.

ما نمی خواستیم فقط یک بیوگرافی ارائه بدهیم و وارد بخش خصوصی زندگی او شویم. فکرم این بود که مستند ما مخاطب خاص دارد و اصولا این مخاطبان چنین موضوعاتی را تحمل می کنند. سعی کردم با دو دوربین اتفاقات را ثبت کنم و توران خانم رو به دوربین حرف نزند. این موضوع به هم ذات پنداری مخاطب کمک می کند. سعی کردم یک مستند پرتره بسازم که در آن درام غلبه نکند. ما در انتخاب صحبت های میرهادی به این نتیجه رسیدیم که عقاید او را از نزدیک ارائه کنیم.

فرهنگ نامه هایی که توران میرهادی به راه انداخت، یک مرجع کتاب خانه‌ ای و تحقیقی است. توران خانم از زمان تاسیس شورای کتاب کودک تاثیر زیادی در انجمن ها و موسسات و فرزندانشان داشته، اما این تاثیر غیرمستقیم بوده است. ما در این فیلم از ارائه اطلاعات زیاد و مستقیم پرهیز کردیم. ما بخشی از کار را به مخاطب می سپاریم تا اگر درگیر موضوع شد، آن را دنبال کند.

از مدرسه فرهاد و شورای کتاب کودک ویدیوهای زیادی وجود ندارد و ما عملا تصویری از مدرسه فرهاد نداریم. تصویر کوتاهی از نمایشگاه کتاب مدرسه به دست آوردیم. سعی کردیم وارد فضاهای امروزی نشویم و از مدرسه هاجر که پس از انقلاب جایگزین مدرسه فرهاد شد، تصویری ارائه ندهیم. می خواستیم فضای فیلم متعلق به گذشته باشد و آن حس را منتقل کند.در واقع تصاویر امروزی بافت تصاویر را به‌هم می‌ زد.

شخصیت توران میرهادی یک اقیانوس عظیم است که ما در آن گم می شویم. تلاش داشتیم بخش‌ هایی از کارهای او را نشان دهیم. مستند« توران خانم» مجتبی میرتهماسب بخش‌های دیگری از زندگی او را نشان داد و البته موفق بود و ما جنبه های دیگری را به تصویر کشیدیم، اما تاثیری روی کار ما نداشت. مستند «یکی بود، یکی نبود» قصه یک راه طی شده ‌است. قصه زندگی و کارهای توران میرهادی از زبان خودش. برای نهاد کودکی. قصه تاسیس کودکستان و مدرسه تجربی فرهاد.  قصه پایه گذاری و امتداد شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان.

کارگردان «یکی بود یکی نبود»، مستندی درباره توران میرهادی

 

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها