جواد نوائیان رودسری در روزنامه خراسان نوشت : «جیران» سریالی در ژانر عاشقانه تاریخی است که برای نخستینبار، یکی از عشقهای پرتعداد و البته مهم ناصرالدینشاه قاجار را، دستمایه بررسی وقایع تاریخی شش سال از دهه اول و دوم سلطنت او قرار داده است. کارگردانی حسن فتحی و البته، فیلمنامهای که با دقت در متون تاریخی و توسط احسان جوانمرد به رشته تحریر درآمده، همچنین بازی خوب و قابل قبول بازیگران اصلی سریال، با وجود نقدهایی که به تشابه ظاهری آنها با شخصیتهای تاریخی وارد شدهاست، کیفیت محتوای این سریال را در حد قابل قبولی نگه داشته است؛ البته برای قضاوت نهایی درباره این کار، باید منتظر ماند و قسمتهای بعدی سریال را هم دید. دوره حکومت ناصرالدینشاه قاجار، اولاً به دلیل مدت طولانی، ثانیاً به دلیل در دسترس بودن یادداشتها و مستندات و ثالثاً به خاطر تعدد شخصیتها و حوادث، همیشه دستمایه خوبی برای تولید آثار هنری بودهاست و «جیران» با تکیه بر همین موارد، میتواند هم یک روایت عاشقانه را حکایت کند و هم، چشماندازی از وقایع دوره قاجار را به نمایش بگذارد. یکی از نکاتی که در روند شکل گرفتن سریال، به درستی و با دقت مورد توجه قرار گرفته، تقابل میان جیران، به عنوان همسر سوگلی ناصرالدینشاه با مادر وی، مهدعلیاست؛ زنی سیاستمدار که برای بقا در عرصه قدرت، حتی به داماد خودش امیرکبیر نیز، رحم نکرد و در دسیسه به شهادت رساندن او، نقشی مهم و تأثیرگذار داشت.
چهره واقعی مهدعلیا
شخصیت تاریخی جیران تاکنون در سینما و تلویزیون ایران، کمتر بازتاب داشتهاست و خیلیها، آشنایی چندانی با او ندارند؛ اما مهدعلیا چنین نیست و در تاریخ تولید فیلم و سریال بعد از انقلاب، تاکنون دستکم سه بار و در سه اثر پرمخاطب، شخصیت او مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و بازیگران مشهوری، به ایفای نقش مهدعلیا پرداختهاند؛ خانمها فخری خوروش(در سریال امیرکبیر به کارگردانی سعید نیکپور و محصول ۱۳۶۴)، آزیتا حاجیان(در سریال سالهای مشروطه به کارگردانی محمدرضا ورزی و محصول ۱۳۸۸) و مریلا زارعی(در سریال جیران به کارگردانی حسن فتحی و محصول ۱۴۰۰). جالب اینجاست که هر سه اثر، دورهای تقریباً مشابه از زندگی مادر ناصرالدینشاه را به تصویر کشیدهاند؛ یعنی دورانی بین سالهای ۱۲۲۷ تا ۱۲۴۷؛ زمانی که مهدعلیا طعم مادرِ شاه بودن را میچشد و در بازیهای سیاسی، نقش بسیار فعالی دارد. مهدعلیا متولد سال ۱۱۸۴ش بود و در این دوره تاریخی، بین ۴۳ تا ۶۳ سال داشت؛ با چنین توصیفی، باید نقشآفرینی خانم خوروش را با گریم سریال «امیرکبیر»، نزدیکترین حالت ممکن به مهدعلیا بدانیم؛ اما واقعیت تنها در سن و سال مهدعلیا خلاصه نمیشود. متأسفانه در هیچکدام از این سریالها، شاهد حضور گسترده مهدعلیا در فعالیتهای سیاسی دوره خودش نیستیم؛ در دو سریال قبل و احیاناً فیلمهایی که در آنها مهدعلیا به صورت حاشیهای موردتوجه قرار گرفتهاست، مادر ناصرالدینشاه با ماجرای دسیسه علیه امیرکبیر و شهادت او، محل و جایگاه پیدا میکند. درواقع، مهدعلیا در آثار سینمایی ژانر تاریخی، همیشه زیر سایه میرزاتقیخان حرکت کردهاست و این، مانع از معرفی وجوه مختلف شخصیت او میشود. «جیران» این فرصت را به مخاطب میدهد که به دور از درگیری ذهنی درباره امیرکبیر و حوادث تاریخی دوران وی، به تماشای چهره خاص و تاریخی مهدعلیا بنشیند. او، با نام اصلی ملکجهانخانم، نوه دختری فتحعلیشاه قاجار بود که در سال ۱۲۰۰ش، در ۱۶ سالگی، به عقد محمدشاه قاجار درآمد. مهدعلیا، در دوران همسری محمدشاه، خطرات متعددی را از سر گذراند که عمدتاً مربوط به فعالیتهای دیگر همسران شاه و تلاش برای از بین بردن جایگاه وی به عنوان مادر ولیعهد بود. این مسئله در ماجرای دسیسه درباریان برای کنار گذاشتن فرزندش ناصرالدینمیرزا از ولیعهدی و جایگزین کردن آن با عباسمیرزا، فرزند دیگر محمدشاه از همسرش خدیجه کردستانی، به اوج خودش رسید. مهدعلیا با مهارت و تکیه بر لابیهای سیاسی و نفوذ در دربار قاجار، توانست شاه را از این کار منصرف کند. او با مرگ محمدشاه در سال ۱۲۲۷ش، برای جلوگیری از هرج و مرج و ساقط شدن ناصرالدینمیرزا که حالا ناصرالدینشاه شدهبود، اداره پایتخت و دربار را تا ورود شاه جدید از تبریز به تهران، در دست گرفت و عملاً ۴۰ روز فرمانروای ایران بود. نفوذ کلمه او در این مدت و فرونشاندن شورشهای برخی شاهزادگان قاجار، حکایت از توانمندیهای سیاسی و تیزهوشی او در عرصه فرمانروایی دارد. مهدعلیا، بعد از شروع سلطنت ناصرالدینشاه، توقع داشت بیشتر در بازیهای سیاسی مورد توجه و مشورت قرار گیرد، اما شخصیت فوقالعاده امیرکبیر او را به حاشیه راند و این سرخوردگی در عرصه قدرت، مهدعلیا را به ورطه دسیسهچینی علیه امیرکبیر و درنهایت عزل و قتل دامادش کشاند. او بعد از شهادت امیرکبیر، قدرت از دست رفته را در دربار و حرم شاهی بازیافت و به جز دوران حضور و حیات جیران در دربار، تقریباً تا پایان عمر، موقعیت خود را حفظ کرد. مهدعلیا در ۱۳ خرداد ۱۲۵۲ در تهران درگذشت و او را در آرامگاه محمدشاه، در شهر قم، به خاک سپردند. مهدعلیا ۶۸ سال عُمر کرد.
مروری بر دوگانه جذاب جیران – مهدعلیا
دوگانه جیران – مهدعلیا، دوگانهای جذاب و خواندنی در تاریخ معاصر ماست؛ دوگانهای که تصویری روشن از حوادث سیاسی و ماجراهای پشتپرده نیمه نخست دوران سلطنت ناصرالدینشاه قاجار به دست میدهد و آشوب و تنشهای ناشی از جدال بر سر قدرت را، در دربار شاه قاجار به تصویر میکشد. خوب است بدانید که جیران، فقط همسر محبوب و سوگلی ناصرالدینشاه نیست که به دلیل عشق بیش از حد وی، جایگاه و موقعیتی ممتاز در دربار پیدا میکند؛ او را باید نسخه جوان مهدعلیا بدانیم. جیران هم مانند مهدعلیا، اهل هیجان و خطرکردن است. دوستعلیخان معیرالممالک، درباره مهارت وی در تیراندازی و سوارکاری حکایتهایی جذاب را در خاطراتش نقل میکند. جیران یا همان خدیجهخانم تجریشی که روزی روزگاری، شاهِ جوان او را بالای درخت دید و مفتون چهره او شد، با ورود به دربار و تولد نخستین پسرش، مادر ولیعهد ایران میشود و شاید، با الگو گرفتن از رفتار مهدعلیا، به این فکر میافتد که نقش خود را در این کسوت، با وجود جوانی و کمتجربگی ایفا کند. برخلاف مهدعلیا، جیران از طبقه بالای اجتماع نیست و به دلیل نداشتن نسب قاجاری، برای ولیعهد ماندن پسرش، تنها به عشق پاینده ناصرالدینشاه تکیه میکند و بازی او با این قدرت بادآورده، یک بازی حرفهای و حسابشده است؛ آنگونه که حتی مهدعلیا را به وحشت میاندازد و جدال میان عروس و مادرشوهر را به یک نبرد تمام عیار سیاسی مبدل میکند. گزارشهای تاریخی، خبر از ارتباط جیران با سفیر انگلیس، «مورِی» میدهد؛ سفیر برای جیران نامه محبتآمیز میفرستد و شیرینیهای تزیینشده فرانسوی را که موردعلاقه اوست، به جیران تقدیم میکند. همسر سوگلی شاه، حتی با همسر کنت گوبینو، سفیر فرانسه در ایران نیز، وارد روابط دوستانه و به احتمال زیاد اطلاعاتی میشود. او با آنکه در ابتدای کار، روابط خوبی را با میرزاآقاخان نوری، صدراعظم ناصرالدینشاه و قاتل امیرکبیر برقرار کردهاست، اما وقتی درمییابد که وی به دنبال افزایش قدرت خود است و میخواهد فرزند جیران، ملک قاسم میرزا را از ولیعهدی کنار بزند، به لابیهای سیاسی رو میآورد و در جناح مقابل صدراعظم قرار میگیرد. میرزاآقاخان در نامهای به امینالملک، از این موضوع مینالد که با وجود دادن ۱۰ هزارتومان به جیران، نتوانستهاست نظر مساعد او را برای حمایت از صدراعظمی خودش جلب کند. هرچند میرزاآقاخان معتقد است که جیران، تحت تأثیر و به اغوای اطرافیانش به مخالفت با وی رو آورده؛ اما جیران، خود را اهل معامله نشان میدهد، بیپرده قدرتطلبیاش را عیان میکند و با وجود تجربه اندکی که در حرم شاهی دارد، به دلیل عشق وافر ناصرالدینشاه، دور برمیدارد، گرد و خاک میکند و جناح خاص خودش را تشکیل میدهد و این، به معنای اعلام جنگ رسمی به مهدعلیاست. شاه ظاهراً از این رویکرد جیران بَدَش نمیآید، شاید ترجیح میدهد برای یکهتازیهای مادرش که گاه و بیگاه دردسرآفرین است، یک آلترناتیو جذاب و جوان بتراشد؛ اما احتمال دیگری هم هست و آن اینکه شاه فارغ از بازیهای خطرناک درون حرم، حوصله درگیرشدن در نزاعهای زنانه را ندارد و چون سخنش، مانند قانون قابل اجراست و بازی میان سفارتخانهها را هم خوب میداند، از بابت این درگیریها بیمناک نیست. البته، همانطور که اشاره کردیم، جیران در نزاع سنگین با مهدعلیا، خود را بیمایه نشان نمیدهد و تنها به عشق شاه تکیه ندارد. اگر مهدعلیا بر ادبیات فارسی و عربی مسلط است، دستگاههای موسیقی را خوب میشناسد و البته، شکسته بسته میتواند به زبان فرانسوی حرف بزند، جیران هم در فنون رزم و هنرهای ظریفه و زنانه، بسیار قَدَرتر از مادرشوهر است و ظاهراً این ویژگیها، در کنار زیبایی خیرهکننده او، باعث عقب راندن مهدعلیا که میکوشد چهره نچسب خود را زیر نسب قاجاریاش پنهان کند، میشود. در جریان این جدال، وضعیت جناحهای حاکم بر حرم و دربار، همواره در تغییر است و این وضعیت، از دید سیاستمداران کهنهکار درباری و نیز، سفارتخانههای فرصتطلب، دور نمیماند. آنها به خوبی از این نزاع برای حفظ منافع و توازن قدرت استفاده میکنند. مرگ ناگهانی جیران در سال ۱۲۳۸ش، درحالی که مهدعلیا در آستانه ۵۴ سالگی قرار دارد، به مادر مقتدر ناصرالدینشاه این فرصت را میدهد که بیتوجه به آه و ناله پسر و حسرتهای عاشقانه و شعرهایی که در وصف معشوق از دست رفته میسراید، دوباره موقعیت خود را در دربار بازیابد و حرم شاهی را به عنوان یکی از کانونهای قدرت، در قبضه قدرت خود نگه دارد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- هفت اثر جدید در راه شبکه نمایش خانگی
- اکران «مست عشق» در ۱۰ کشور اروپایی
- آغاز اکران جهانی «مست عشق» از پاییز
- واکنش نماوا به اظهارات حسن فتحی؛ کلیه تعهدات سریال «ازازیل» انجام شده/به دنبال ایجاد وفاق بین تهیهکننده و کارگردان هستیم
- ای مرگ بیا که زندگی کشت مرا؛ سریال «ازازیل» و آغازی بر یک پایان
- با انتشار یک متن گلایهآمیز؛ حسن فتحی از «ازازیل» خداحافظی کرد
- واکنش حسن فتحی به جنجال تبلیغاتی «ازازیل»
- بررسی «ازازیل» و «انجمن اشباح» در شورای صدور مجوز ساترا
- ساختار زدایی جنگ و صلح فتحی؛ انسان مست عشق/ نگاهی به فیلم «مست عشق»
- حسن فتحی: جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاهتر نکنیم
- به مناسبت عید سعید فطر؛ شهاب حسینی، پارسا پیروزفر، بهرام افشاری و هانده اَرچل روی پرده سینماها
- از سوی معاون اول رئیس جمهور؛ اعضای شورای سینما منصوب شدند
- نگاهی به چند مجموعه ماندگار مذهبی؛ چرا این سریالها مدام تکرار میشوند؟
- بازیگران سریال «آهوی من مارال» بیانیه منتشر کردند/ اعلام برائت از حواشی
- ماجرای خدیجه خانم تجریشی/ مروری بر نقاط قوت و ضعف مجموعه «جیران»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- از استعفای اعتراضی جعفر پناهی تا تقابل با هیاتمدیره؛ پشت پرده اختلافات صنفی سینماگران
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- یک جایزه و دو تقدیر برای فیلمسازان ایرانی در جشنواره الیمپیای یونان





