تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۶/۰۷ - ۰۳:۱۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 107293

سینماسینما، علی ظهوری‌راد

«تالان» مستندی با یک موضوع آشنا یعنی خشک‌سالی و کم‌آبی است، اما فیلم‌ساز به جای پریدن از این شاخه به آن شاخه و کلی‌گویی، سعی کرده با بررسی همه‌جانبه این موضوع در یک جغرافیا یعنی استان خراسان که هم جمعیت شهری و هم جمعیت کشاورز دارد، تاثیر مخرب این مسئله را به‌خوبی نشان دهد و تا حد زیادی هم در این کار موفق بوده است.

«تالان» ساختار ساده‌ای دارد. کارشناسانی که رو به دوربین در مورد کم‌آبی، دلایل و پیامدهای آن صحبت می‌کنند، تصاویری از کشاورزان که از تاثیر بی‌آبی بر زندگی خود می‌گویند، تعدادی تصویر آرشیوی و گفتار متنی با صدای گرم مسعود رایگان که هر جا لازم است، اطلاعات لازم را به ما برای فهم بیشتر موضوع فیلم می‌دهد. اما قدرت «تالان» این‌جاست که با این ساختار ساده تبدیل به مستندی حوصله‌سربر نمی‌شود. استفاده به‌جا و به‌اندازه از هر یک از این عوامل و استفاده از یک تدوین خوب و منطقی باعث جذاب شدن آن شده است تا اگر کسی واقعا دغدغه بی‌آبی را دارد، برای فهمیدن ریشه‌های آن تا انتها این مستند را ببیند.

کارگردان «تالان» خواسته مستندش را به زنگ خطری برای بحران آب و فراتر از آن، باقی ماندن کشور ایران به عنوان یک کشور که گویا همه ساکنانش در خواب هستند (و چند بار در مستند به این مضمون اشاره می‌شود) تبدیل کند. ایرانیانی که نمی‌دانند ممکن است نسل بعدی آن‌ها مجبور باشند به عنوان شهروند درجه دوم در کشور دیگری زندگی کنند. در خلال مستند صدای دو گوینده را می‌شنویم که اخبار مربوط به کم‌آبی، چاه‌های غیرمجاز، خشک‌سالی و مشکلات کشاورزان را با لحنی خالی از احساس درست مثل گویندگان خبر می‌خوانند. این بی‌احساسی شبیه ناقوسی توخالی است که گویا قرار نیست هیچ‌ کسی را از خواب غفلت بیدار کند. انگار کارگردان با گذاشتن این صداهای بی‌احساس در مستند خواسته طعنه‌ای به وجدان خواب شهروندانی بزند که پایداری این سرزمین را که در گرو حل مشکل آب است، از دولت‌مردان خود مطالبه نمی‌کنند.

مهم‌ترین نقطه قوت «تالان» بخش تحقیقی آن است. همان‌گونه که گفته شد، این مستند تنها کم‌آبی را در استان خراسان بررسی می‌کند و در این بررسی هم نمی‌خواهد با کلی‌گویی و زدن حرف‌های تکراری، تنها با بیان مسائل آب‌وهوایی سر و ته قضیه را هم بیاورد. «تالان» با بررسی وضعیت کشاورزی در دشت مشهد از سال ۴۵ تا حال حاضر و هم‌چنین بررسی بیشتر نظریه‌های مربوط به بحران آب، تمام تلاشش را برای ارائه یک تصویر تمام‌عیار از این بحران انجام داده. انتخاب کارشناسان هم به شکلی بوده که به‌اصطلاح کسی یک طرفه به قاضی نرود و همین مسئله باعث شده ما با تنوع دیدگاه‌ها در این زمینه آشنا شویم و جالب این‌جاست که همه این دیدگاه‌ها درنهایت یک حرف را می‌زنند؛ این‌که نابودی ایران به دلیل خشک‌سالی امری حتمی است.

در «تالان» سعی شده مخاطب نه‌تنها از نظر علمی این مسئله، بلکه از نظر احساسی هم درگیر ماجرا شود. صحنه پر کردن چاه غیرمجاز کشاورزی که او از سر استیصال خود را در آن می‌اندازد تا در آن دفن شود، اما نجاتش می‌دهند، در کنار چند صحنه دیگر از صحبت‌ها و گلایه‌های این کشاورزان، یا صحنه‌هایی که از حاشیه‌نشین‌های مشهد فیلم‌برداری شده، همه از نظر احساسی مخاطب را درگیر خود می‌کند، اما این هوشمندی هم وجود داشته که «تالان» به ورطه احساسات نیفتد. این صحنه‌ها با تدوین خوب فیلم در طول آن پخش شده‌اند تا هر جا لازم است، شاخک‌های احساسی مخاطب تحریک شود.

«تالان» سعی دارد ریشه‌های کم‌آبی، دلایل تداوم آن، راه‌حل‌های برون‌رفت از این بحران و عواقب ماندن در این وضعیت را بیان کند. بیان تمام این‌ها در یک زمان کوتاه کار راحتی نیست، اما تالان سعی کرده این کار را بکند و تا حد زیادی موفق هم بوده است. ساخت مستند‌هایی هشداردهنده که بو و خاصیتی داشته باشند و بتوانند توجه‌ها را به خود جلب کنند، اصلا آسان نیست. مستند‌هایی که به شکل تولید انبوه و تنها برای صرف بودجه ساخته می‌شوند، این روزها همه جا پیدا می‌شوند و قطعا تولید آن‌ها عرصه را بر امثال «تالان» تنگ کرده، اما ناامید نشدن و تلاش برای رساندن پیامی مهم به همه ایرانیان، قطعا چراغ راه تیم سازنده «تالان» برای تولید این اثر بوده.

در آغاز و پایان فیلم با تصویر پیرمردی روبه‌روییم که در یکی از کهن‌ترین قنات‌های ایران که در یونسکو هم ثبت شده، قدم می‌زند. این قدم در پایان فیلم به پایان قنات و محلی که قنات به روی زمین می‌رسد، ختم می‌شود و پس از آن تونل سیاه، نور چشمان بیننده را کور می‌کند. شاید این پیام فیلم‌ساز است که می‌خواهد

بگوید این تاریکی‌هایی که به خاطر کم‌آبی در راه آینده کشور ما وجود دارد، با هوشیاری و اندیشیدن به راه‌حل‌ها می‌تواند حل شود. هر چند آن‌چه در طول مستند می‌بینیم، این امید را کم‌رنگ می‌کند، اما همیشه امیدوار بودن بهترین انگیزه برای ادامه مسیرهای سخت است و «تالان» هم از ما می‌خواهد امیدوار باشیم.

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها