تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۲/۲۰ - ۱۶:۳۶ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 48726

فیلم خاطرات اسب سیاه«خاطرات اسب سیاه» فیلمی جذاب از حیث فیلم‌برداری و انتخاب لوکیشن‌های بکر است.

سینماسینما، محمد تقی‌زاده:

به یمن وجود گروه هنر و تجربه، دومین فیلم شهرام علیدی پس از «زمزمه با باد»، برای اولین بار در سینماهای ایران روی پرده رفت. فارغ از جوایز متعددی که فیلم دریافت کرده، «خاطرات اسب سیاه» فیلمی به‌شدت برای مخاطب خاص و مخاطبانی است که از سینما چیزی ورای سرگرمی و وقت‌گذرانی طلب می‌کنند. سینما و دنیایی که شهرام علیدی در فیلم‌هایش دنبال آن است، دنیایی است که به‌شدت مورد علاقه جشنواره‌های هنری اروپایی است. جوایزی که دو فیلم بلند سینمایی علیدی دریافت کرده، به‌خوبی موید این مطلب است که او علاقه و سیاست‌های جشنواره‌های هنری را شناخته و کاملا بر طول موج آن‌ها حرکت می‌کند.

مفاهیمی چون تولد و مرگ، جنگ و صلح، پیوند انسان با طبیعت و عشق ازجمله مهم‌ترین مفاهیمی است که علیدی در سینمایش قصد تصویر کردن آن‌ها را دارد. جوایزی که این دو فیلم کسب کرده، اکثرا از جشنواره‌های درجه دو و سه اروپایی است و تنها فیلم اول علیدی در بخش نوعی نگاه کن به نمایش در آمده است. به‌طوری‌که کلا می‌توان شهرام علیدی را یکی از مهم‌ترین علاقه‌مندان جشنواره‌های هنری مانند ونیز، کن و لوکارنو دانست که به‌شدت فیلم‌هایش الهام‌گرفته و متاثر از آن نوع فیلم‌ها به حساب می‌آید.

«خاطرات اسب سیاه» به‌عنوان دومین فیلم علیدی داستان یک گروه چند نفره در کردنشین ترکیه را روایت می‌کند که دغدغه یادگیری زبان کردی مردم آن سرزمین را دارند و بدین سان مخفیانه و با وجود جو دیکتاتوری آن منطقه، به‌طور مخفی به تبلیغ زبان مادری آن سرزمین اهتمام می‌ورزند. این خط داستانی که فیلم با آن آغاز می‌شود، اگرچه شاید تا حدی ناآشنا و غریب برای مخاطب به نظر برسد، ولی همان‌قدر هم جذاب است که چرا یک گروه با چنین خطراتی دسته‌وپنجه نرم می‌کنند و با چه پشتوانه مالی و معنوی به این کار خطیر و مهم ادامه می‌دهند.

پس از مدتی فیلم وارد فضای دختربچه‌ای می‌شود که در اثر مبارزات برای ترویج زبان کردی به شهادت رسیده و آن گروه چند نفره که پیش‌تر ذکر شد، سعی دارند وصیت این دخترک نوجوان به نام ئاسکه را اجرا کنند. از این‌رو به سراغ اسبی می‌روند که از بچگی دخترک با آن مانوس بوده و فیلم قرار است واکنش‌های این اسب را که حامله هم هست، به مرگ صاحب و دوست دیرینه‌اش نمایان کند. نماهای بسته از صورت اسب سیاه و اشک‌هایی که در چشمانش جمع می‌شود، بیش از آن‌که ایده‌ای جدید برای ارتباط انسان و حیوان و انس و دوستی این دو باشد، فیلم «اسب تورین» ساخته بلاتار را به یاد می‌آورد که خیلی قبل‌تر این ایده درخشان و بکر را در قالب رنج انسان معاصر از زیست در این دنیا نشان داده بود.

از ارتباط اسب و دخترک که بگذریم- که البته قطعا می‌توانست تاثیرگذارتر باشد و با تمرکز بیشتر روی ارتباط آن‌ها نمود و جلوه بیشتری داشته باشد- ادامه فیلم به نمایش مصایب جنگ در این منطقه کردنشین و مردم مجروح می‌پردازد که دیگر فیلم‌ساز خودش دست به کار شده و مستقیما وارد عمل می‌شود و جلوی دوربین می‌آید و نقاب از چهره برمی‌دارد تا صورت خود به‌عنوان یکی از آسیب‌دیدگان جنگ در این منطقه از کره زمین و مصایب و بلاهای این مردم بخت‌برگشته را به تصویر بکشد.

با مرور همین چند بند از داستان می‌توان به این نتیجه رسید که حجم مفاهیم و داستانک‌هایی که فیلم‌ساز برای نمایش یک ساعت و اندی دقیقه روی پرده انتخاب کرده، آن‌قدر بالاست که عملا هیچ‌کدام به فرجام خوبی نمی‌رسد و همه در حد یک ایده ناب و حتی شعار و ادعای نژادپرستانه تلف می‌شود. داستان احیای زبان کردی توسط یک گروه داوطلب چند نفره، رابطه انسان و حیوان و به‌طور کلی طبیعت و در آخر مصایب جنگ و بلایای آن بر سر مردم مفلوک کردنشین ترکیه همه می‌توانست خودش ایده مرکزی نگارش یک فیلم بلند داستانی باشد که این‌جا فیلم‌ساز با دست‌مایه کردن همه به‌طور یک‌جا نه توانسته هرکدام را به‌خوبی تشریح و تبیین کند و نه توانسته پیوند مناسبی بینشان برقرار کند. بهترین مثالی که خود فیلم‌ساز در فیلمش از آن استفاده کرده است، نقش سینما و نمایش فیلم به‌عنوان یک عمل تشریفاتی برای سرگرم کردن مردم روستا و انجام عملیات نجات دختر است. گویی کارکرد اصلی سینما برای فیلم‌ساز درواقع  همین است و او فیلم را به‌عنوان ابزاری برای نمایش و مطرح کردن ایده‌ها و ایدئولوژی‌هایش که تا حد زیادی نیز نژادپرستانه به نظر می‌رسد، انتخاب کرده و اصالت سینما و فیلم برایش به خودی خود در اولویت نبوده و نیست.

گروه بازیگران و پشت صحنه فیلم از دیگر موارد قابل اشاره فیلم‌های علیدی است. حضور ‌هایده صفی‌یاری، محمدرضا دلپاک و کیهان کلهر به ترتیب به‌عنوان تدوین‌گر، صدابردار و آهنگ‌ساز فیلم  به همراه فیلم‌برداری درخشان «خاطرات اسب سیاه» و قاب‌بندی‌های چشم‌نواز و تماشایی فیلم، از «خاطرات اسب سیاه» با وجود ایرادهایی که در نگارش فیلمنامه داشته است، فیلمی جذاب و دیدنی از حیث فیلم‌برداری و انتخاب لوکیشن‌های بکر و دیده‌نشده، به وجود آورده است. فیلم‌برداری در شهر ماردین ترکیه که از شهرهای تاریخی این کشور است، انجام شده و بازیگران فیلم نیز اکثرا ترک و از هنرپیشه‌های اصلی سریال‌های ترکی مانند «حریم سلطان» و «ایزل» انتخاب شده‌اند.

ماهنامه هنر و تجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها