سینماسینما، علیرضا نراقی:
«لیلا» ساخته داریوش مهرجویی حتی در زمان ساخت خود هم داستانی پیشپاافتاده و دمدستی داشت؛ روایت تکراری بچهدار نشدن یک زن در یک ساختار سنتی و واپسمانده. اما آنچه «لیلا» را به فیلمی محبوب بدل کرده، فضاسازی و لحن اثر است. فیلم با ایجاد یک لایه بصری متفاوت بر مبنای یک داستان غیر بدیع، موفق میشود که شکلی را ایجاد کند که داستان فیلم را قابل تعقیب و ساختار کلی آن را قابل تامل میکند. چینش فضا که حاصل ترکیب طراحی صحنه، نورپردازی، فیلمبرداری و حرکت دوربین و… همچنین گفتار روی متن با صدای محزون لیلا حاتمی است، از موقعیت تکراری فیلم تجربهای بدیع میسازد. «لیلا» فیلم کارگردان است. گویی مهرجویی میخواسته بر پایه سادهترین داستان ممکن چیرگی خود را در ایجاد یک ساختار متفاوت بهتمامی به ظهور برساند.
فیلم درنهایت مبتنی بر یک دوگانه خیر و شر است. دوگانهای که میان لیلا و مادرشوهرش و بهطور کلیتر میان لیلا و همیارانش و مادرشوهر و همراهان او ایجاد میشود. دوگانهای که در تصاویر و شکل معرفی آدمها و مکانها کاملا آشکار است. در همان ابتدای فیلم، در شکل معرفی خانواده رضا و سپس لیلا این دوگانه عیان میشود. خانواده رضا روبهروی دوربین میایستند و به شکل مستقیم با تماشاچی حرف میزنند. این تمهید به معنای فاصلهگذاری آنگونه که در تئاتر برشتی سراغ داریم، نیست، بلکه به معنای ایجاد یک دوگانه داستانی خیر و شر است که به دلیل پرداخته شدنش در فرم اثر متفاوت و جذاب جلوه میکند و بیشتر یادآور ساختار تعزیه است. در مقابل بیان مستقیم و بیظرافت مادر رضا و خواهرانش، خانواده لیلا مدام در حال گفتوگوهای گرم و پرمحبت هستند، آواز میخوانند و سرشار از فضای همدلیاند. آنها خود را به عکس خانواده رضا با آواز و فضای زندگی خود معرفی میکنند، نه با مستقیمگویی. رنگهای خانه آنها گرم است، درحالیکه خانه پدری رضا با وجود زرقوبرق بیشتر فاقد این گرماست. فضاسازی و مقابله این دوگانه با هم به مهرجویی این امکان را بخشیده است که با یک نگاه سینمایی و مدرن در شخصیتپردازی و فضاسازی بصری، در کنار ساختاری سنتگرا، پوششی آشناییزداشده را بر پیکر پیشپاافتاده فیلمنامه خود بپوشاند و نتیجه را تبدیل به گوهری خواستنی کند.
اما نکته دیگری که دگرگونکننده این پیشپاافتادگی است و تماشای فیلم را تبدیل به تجربهای جذاب و محبوب میکند، همان تکنیک آشنای مهرجویی در آثار آن دوران فیلمسازیاش همچون «هامون»، «بانو»، «سارا»، «پری»، «درخت گلابی» و… است. مهرجویی به واسطه تکگویی شخصیت و روحیات درونگرای او تجربهای قابل رویت را در ساحت انفسی (subjective) آن نشان میدهد. مهرجویی با حاکم کردن ذهن لیلا بر روایت ماجرای نخنما و دستمالیشده درحقیقت یک تجربه واقعیت جامعه سنتی را تبدیل به تجربهای انفسی و فردی در درون انسان میکند و همین باعث میشود تجربه رخداد «ناتوانی در فرزندآوری» و مدیریت آن در یک زندگی عاطفی و مستقل، تبدیل به مسئلهای هویتی و وسواسی درونی شود. مهرجویی همواره تلاش کرده تا داستانی را که در اختیار دارد، با توجه به علاقهاش به فلسفههای وجودی (ontological) و ساحات درونی و انسانشناسانه درام با مایههای فلسفی به فرآوردهای برساند که نه از نظر روایی، بلکه از همان ابتدا به دلیل عمق مسئله در شخصیت پیگیری شود. بخشی از جاذبه این آثار مهرجویی در مقایسه با آثار ضعیف اخیر او را میتوان در تحلیل رفتن همین توانایی دانست. کارگردانی که روزی سوژه دمدستی و شبهتلویزیونی بحران ناباروری را تبدیل به داستانی عمیق در باب شناخت خود و رویارویی توانایی درونی انسان در مواجهه با موقعیت خردکننده بیرونی کرده بود، دیگر توان عمق بخشیدن حتی به اقتباسی از درام عمیق «اشباح» نوشته هنریک ایبسن را ندارد و این انقطاع و گسست بازنگری فیلمی چون «لیلا» را تبدیل به یک ناباوری میکند؛ ناباوری از شناختن فیلمسازش.
مسئله انقطاع در حوزه فرهنگ و هنر ایران امری تازه نیست. دگردیسی آدمها و دست برداشتن از روند کاری خود و گم شدن در میان تجربیات پراکنده، چیزی است که بارها در سینمای ایران دیده شده و اتفاقا نسل فیلمسازان موج نوی سینمای ایران نمونه خوبی از گمشدگی حاصل از این انقطاع هستند. تمرکز در تجربهگرایی سبب شد که مهرجویی از پایان دهه ۶۰ تا ابتدای دهه ۸۰ شکلی از شخصیتپردازی و نگاه به موقعیتهای دراماتیک را به سینمای ایران پیشنهاد کند که میان داستانگویی سرراست و پیچیدگی ساختاری فلسفی در فضای فیلم پل بزند. تمرکز بر داستانها و آثار ادبی برای بازتعریف آنها در شکلی سینمایی، یک فیلمساز تجربهگرا از مهرجویی ساخته بود که راهی تازه را به سینمای ایران نشان داد؛ راهی برای اینکه داستانهای محدود خود را در فضای محدود سیاسی اجتماعی بتواند به طریقی شخصی و قابل درک بیان کند و در عین حال از متن اولیه ابتذالزدایی کند. هنر مهرجویی در «لیلا» قابل خلاصه شدن در همین توانایی است؛ ابتذالزدایی از دردسر نخنمای ناباروری آن هم در فضایی سنتی که باروری و ناباروری را در پیوند با مسئله نسل و بقای خون میبیند؛ یعنی به نوعی در برتریطلبی خودپرستانه و بیمنطق. مهرجویی توانسته با استفاده از ساختار سنتی خیر و شر تعزیه، بهره بردن از شیوههای مدرن داستانگویی و روایت اول شخص، نورپردازی و ایجاد فضای بصری استیلیزه و درنهایت نمایش آدمهایی متفاوت در بستری مشترک این مضمون را به شکلی انتقادی نمایش دهد. اما حاصلش را بهجای اینکه در بیرون و نتایج بیرونی ببیند، در درون و شناختی درونی تصویر میکند و اینجا باروری تبدیل به مسئلهای خودشناسانه میشود که گویی لیلا را از خود متولد میکند؛ فرزندی بالغ از درون کودکی آسیبپذیر و در خود فرومانده.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- «لیلا» در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- یادداشتی بر کتاب «سینماگر متفکر: گفتوگو با داریوش مهرجویی»/ فراتر از تصویر؛ از جهان فلسفه تا زبان سینما
- درباره فیلم «پیر پسر»؛ پدر خانه را ویران کرد
- محسن امیریوسفی: روزی در این مملکت دادگاه رسیدگی به جنایات فرهنگی تشکیل میشود
- به یاد دو استاد موج نو سینمای ایران؛ آرامش در درود بیکران
- از خانه تا شهر؛ تداوم فلسفهی زیستن در سینمای مهرجویی
- اولیای دم مرحوم مهرجویی و محمدیفر از حکم قصاص گذشت کردند
- نمایش آثار مهرجویی، بیضایی و فرهادی در جشنواره مطرح ایتالیایی
- همصدایی چهرههای مهم فرهنگی و اجتماعی با فرزندان مهرجویی
- پیوستن علی مصفا، صابر ابر و شمس لنگرودی به «چشمهایش»
- واکنش مونا مهرجویی به حکم پرونده قتل والدینش؛ ما درخواست اعدام نداریم
- رییس کل دادگستری استان البرز اعلام کرد: تایید حکم قصاص برای قاتل مهرجویی و محمدیفر
- درنگی بر خارج از متنِ «هامون»/ مهم است این چیزها را بدانیم؟
- وکیل مادر وحیده محمدیفر: پرونده قتل مهرجویی و محمدیفر بسته نشده/ حکم صادره قطعی نیست
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- دربارهی نمایش «زنی که فقط سیگار میکشد»؛ ای کاش که جای آرمیدن بودی
- «تاجی» به اسکار رفت/ «آمیگدال» آماده نمایش شد
- نخستین نشست هیئت مدیره انجمن منتقدان برگزار و رئیس انجمن انتخاب شد
- ماجرایِ ظریفِ وزارت خارجهی سوئیس
- فیلم-کنسرت «هری پاتر»و «ارباب حلقهها» به آخرین اجرای پاییزی رسیدند
- پوستر «باد زرد – ونگوگ» رونمایی شد
- مولف بودن در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد





