تاریخ انتشار:1400/10/29 - 09:37 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 167927

 

مهدی امیدی در کیهان نوشت :
«مرد نقره‌ای» فیلمی است که هم مخاطب کودک و نوجوان و هم تماشاگر بزرگسال می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند اما محوریت کاراکترهای نوجوان باعث می‌شود تا پیام و محتوای فیلم، برای این گره سنی جاذبه بیشتری پیدا کند. تجربه نشان داده که نوجوانان بیشتر تحت تأثیر قهرمانانی همسن و سال خودشان قرار می‌گیرند. آن هم نوجوانانی که قهرمان ورزشی هستند و جزو نخبگان و شخصیت‌های تراز از نظر اجتماعی محسوب می‌شوند. در فیلم «مرد نقره‌ای» تیم ملی تکواندوی نوجوانان ایران راهی مسابقات جهانی می‌شود. تیم تکواندوی آمریکا، رقیب اصلی آنهاست و بین بچه‌های ایرانی و آمریکایی در محل اقامت آنها برخوردها و تنش‌هایی هم ایجاد می‌شود. رفتار تکواندوکاران آمریکایی غیراخلاقی است اما ورزشکاران ایرانی تصمیم می‌گیرند که پاسخ آنها را در میدان مسابقه بدهند. با این حال یک حادثه تروریستی، مشکلاتی را برای حاضران در این تورنمنت به وجود می‌آورند. باز هم این بچه‌های ایران هستند که در این درگیری خوش می‌درخشند و در نقش منجی ظاهر می‌شوند، باز هم این پرچم ایران است که برافراشته می‌شود.
همان‌طور که از این توضیح مشخص است، «مرد نقره‌ای» چند مفهوم مهم و بزرگ را به مخاطب کودک و نوجوان منتقل می‌کند. محور اصلی این فیلم، ارزش پرچم مقدس کشورمان است؛ موضوعی که سال‌هاست در سینمای آمریکا مورد توجه بوده است؛ کمتر فیلم‌هالیوودی را می‌توان یافت که در آن تصویری از پرچم آن کشور دیده نشود. چون می‌دانند با این کار می‌توانند هویت ملی مردم کشورشان را غنی‌تر بسازند. اما در سینمای ایران به پرچم کم‌توجهی شده است. در فیلم «مرد نقره‌ای» شخصیت‌ها و حتی ورزشکاران خارجی، در نهایت زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران گرد هم می‌آیند و به آن ادای احترام می‌کنند. یکی از روایت‌های این فیلم، ماجرای ورزشکار پیشکسوتی است که در جنگ تحمیلی هم به عنوان سرباز حضور داشته؛ او نیز یکی از قهرمانان و شخصیت‌های دوستداشتنی این فیلم است که مخاطب با او همذات‌پنداری می‌کند. ارزش خانواده نیز در فیلم «مرد نقره‌ای» برجسته‌‌سازی شده است. در این فیلم، همه کاراکترها به نوعی وابستگی عاطفی به اعضای خانواده خودشان دارند. یکی از کاراکترها هم در طول فیلم، پس از سال‌ها با مادرش که بخاطر جدایی از پدرش و سفر به خارج از کشور مواجه می‌شود و ارتباط تازه‌ای با او می‌یابد. فیلم «مرد نقره‌ای» وطن، پرچم، هویت ملی، خانواده و قهرمانان را ستایش می‌کند. قطعا اثبات این ارزش‌ها و انتقال آنها به نسل جدید با ابزارهای غیرهنری بسیار دشوار است، اما فیلم «مرد نقره‌ای» با یک روایت هنرمندانه و سرگرم‌کننده و پرجاذبه، طی مدت حدود ۱۰۰ دقیقه می‌تواند همه این موارد را به بچه‌ها آموزش دهد و فرهنگ‌سازی کند.
در حالی که کمپانی‌های تولید‌کننده فیلم و سریال در دنیا از طریق قهرمان‌پردازی سعی در به دست گرفتن نبض بازارهای جهانی دارند اما هنوز هم حتی بسیاری از مراکز تولید فیلم و انیمیشن و سریال برای نسل جدید، از این مهم غفلت می‌ورزند. این درحالی است که یکی از راه‌های جذب مخاطب در یک فیلم یا داستان، وجود یک قهرمان است. به این معنی که مخاطب به‌خاطر علاقه‌مند شدن به قهرمان، ماجراهای فیلم را تا آخر با ‌اشتیاق دنبال کنند. یکی از دلایل اینکه ‌هالیوود توانسته جهان را تصرف کند، توجه به همین عنصر مهم در روایت است. چرا که قهرمان‌پردازی یا قهرمان‌‌سازی، یکی از شاخص‌های دراماتیک سینمای آمریکاست که کارکرد ایدئولوژیک هم دارد، اما در سینمای ایران بسیار کمرنگ است. در واقع شخصیت‌هایی که با شمایل قهرمان در فیلم‌های ‌هالیوودی ظهور می‌کنند، سفیران فرهنگی آمریکا در بین «مردم» کشورهای مختلف هستند. سفیرانی که در قالب اسطوره، در ناخودآگاه و ضمیر کودکان و نوجوانان نفوذ می‌کنند و اخلاق و سبک زندگی و ایدئولوژی لیبرال سرمایه‌داری را به آنها می‌آموزند.
آن‌ها حتی گاهی از درون فیلم‌ها فراتر رفته و تبدیل به ماشین‌هایی برای ساخت تاریخ و هویت و باز‌سازی روحیه و انگیزه مردم آمریکا عمل می‌کنند. از این رو، تلاش برای خلق قهرمان‌ در سینما صرفاً دلیل دراماتیک ندارد، بلکه یک نوع کوشش برای تأمین نیاز جامعه هم هست.
متأسفانه به رغم همه تأکیدات دلسوزان و کارشناسان فرهنگی مبنی بر لزوم جایگزینی قهرمانان وطنی، اما هنوز هم دستگاه فرهنگی ما در خواب غفلت به سر می‌برد. در این میان فیلمی سینمایی با همین احساس مسئولیت و دغدغه تولید شده است؛ «مرد نقره‌ای» تازه‌ترین ساخته محمدحسین لطیفی، فیلمساز نام‌آشنای کشورمان است که این بار و در اثر جدیدش به درامی قهرمان محور پرداخته است.
جای جای این فیلم، عطر و بوی قهرمان به مشام می‌رسد. حتی در یکی از صحنه‌های فیلم، تصویری از ابرقهرمان این دوران ملت ایران، یعنی شهید قاسم سلیمانی در پس زمینه فیلم دیده می‌شود. «مرد نقره‌ای» ضمن توجه دادن مخاطب نونهال به قهرمانانی از نسل گذشته که درخشان‌ترین کارنامه را در دوران دفاع مقدس بجا گذاشتند، به نسل جدید آموزش می‌دهد که می‌تواند در زمینه‌ها و مسیرهای دیگر قهرمان باشد. مهدی سلطانی بازیگر توانا و محبوبی است که این بار در شمایل یک کهنه سرباز و نماینده نسل جنگ در این فیلم حضور دارد. شخصیتی کاریزماتیک و پرجاذبه که هم همدلی و همذات‌پنداری مخاطب بزرگسال و هم بیننده خردسال فیلم را بر‌می‌انگیزد. نام فیلم نیز اشاره به این اسطوره جنگ و مرد صلح دارد که در این دوران نیز می‌درخشد. اما محور اصلی داستان فیلم که می‌تواند مخاطب کودک و نوجوان را با خودش درگیر سازد، کاراکتر ورزشکار فیلم است که با توانمندی خودش می‌تواند ضدقهرمانان فیلم را از سر راهش بردارد و عاملی برای رهایی و نجات از بحران شود. قرار دادن این ورزشکار در مقابل نماینده‌ای از دشمن سنتی ایران یعنی آمریکا، به هیجان و ضرباهنگ روایی فیلم کمک کرده است. حتی پدر این ورزشکار نیز قهرمانی در عرصه‌ای‌ دیگر بوده. با انتخاب یکی از آتش‌نشانانی که در حادثه پلاسکو به شهادت رسیده‌اند، این فیلم به آن عزیزان هم ادای دین می‌کند و یادشان را گرامی می‌دارد. درواقع در فیلم «مرد نقره‌ای» طیف‌های مختلفی از قهرمانان ملی را می‌بینیم که هر یک به نوعی روح مخاطب نوجوان را جلا می‌دهند. به همین دلیل هم این گروه سنی پس از تماشای فیلم، با روحیه‌ای متفاوت و روانی پر از انگیزه و شوق برآمده از غرور و افتخار ملی، از سالن سینما خارج می‌شود. شاید بزرگ‌ترین کارکرد فرهنگی فیلمی چون «مرد نقره‌ای» این باشد که می‌تواند احساس واقعی اعتماد به نفس و افتخار به هویت و ملیت را به نسل جدید ایرانی اعطا کند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها