جلسه نقد و بررسی مستند «خوان بی خان» به کارگردانی هادی معصوم دوست عصر روز گذشته با حضور کارگردان و رضا زمانی (منتقد سینما) در پردیس سینمایی گلستان شیراز برگزار شد.
به گزارش سینماسینما، رضا زمانی (منتقد سینما) درابتدا گفت: مستند«خوان بی خان» از نوع «خود بیانگر» است یعنی در این نوع مستندها، فیلمساز بخشهایی از زندگی خود را به امخاطب نشان میدهد تا به هدفی بالاتر از بازگویی خاطرات شخصی برسد.
وی با بیان اینکه استراتژی کارگردان در بازگو کردن داستان بسیار مناسب بود، افزود: اینکه در روزهای هفته اعضای خانواده برای مراقبت از مادر میآمدند و هر کدام حرف های خود را به مادر میزدند، بسیار خوب بود و نکته جالب دیگری که در این فیلم توجه من را جلب کرد، رعایت فاصله گذاری به شکل مناسب بود.
این منتقد سینما ادامه داد: این نکته تنها در یک قسمت رعایت نشده بود و بیشتر در سکانسهایی بود که شما با برادرتان دیدار کردید و ما اصلا صدای ایشان را نشنیدیم. شما قبلا مستندی درباره پدرتان ساختهاید و در آن مستند از طریق زندگی پدر به عنوان یک نویسنده ، به زندگی نویسندگان دیگری هم پرداخته بودید. شاید دلیل کمرنگ بودن حضور پدر و اینکه درباره او صحبتی نشد، همین بوده است.
هادی معصوم دوست کارگردان فیلم نیز در ادامه این صحبت ها گفت: دلیل کمرنگ بودن پدر در فیلم، این بود که در واقع کارکردی نداشت، چون داستان فیلم پس از مرگ پدراتفاق می افتد.این مستند، داستان آدمها و خانوادههایی است که پس از مرگ پدر از هم پاشیده میشوند. در این مستند خانواده ای روایت می شود، که بار مسئولیت همیشه روی دوش پدر بوده که خان بود و بعد از فوت پدر و پاره شدن نخ اصلی تسبیح، هر کدام از اعضای خانواده به خانهای کوچکی تبدیل شدند که هرکدام میخواهند برای خانواده تصمیم بگیرد و نمیتوانند خانواده را سرپا نگه دارند.
معصوم دوست درباره طرح فیلم نیز عنوان کرد: این مستند از معدود کارهای من بود که طرح فیلم از ابتدا کامل بود، تنها چیزی که نمیدانستم این بود که افراد در جلوی دوربین چه حرفهایی میزنند و به همین دلیل که طرح کلی فیلم را می دانستم، راش اضافی نداشتم.
زمانی ادامه داد: نکته دیگر در «خوان بی خان» این است که افراد در جلوی دوربین، راحت بودند و خودشان را سانسور نمیکردند. دلیل راحت بودن آنها این بود که شما پشت دوربین بودید و آیا از اول فیلمبرداری همین اندازه راحت بودند یا مدت زمانی طول کشید؟ سوال دیگر این که آیا این مساله حقیقت دارد که صدا و سیما قصد خرید این مستند و نمایش آن را داشته است؟
معصوم دوست پاسخ داد: چون دائما آنجا حضورداشتم، من را پذیرفته بودند و دلیل دیگر این بود که من را زیاد ندیده بودند و کلا همه آنها با من رابطه خوبی دارند و با من به راحتی صحبت می کردند . هر کدام سعی می کردند خود را تبرئه کنند. دلیل دیگر این بود که جای دوربین را زیاد تغییر نمیدادم و از یک جای به بعد حضور دوربین برای آنها مثل یکی از اسباب منزل، عادی شد و انگار دوربین را نادیده میگرفتند. اوایل فیلم برداری یک جاهایی با نگاه به سمت من سعی می کردند از من تائید بگیرند، که در آنجا من بودم که باید آنها را نادیده میگرفتم . به همین ترتیب از یک جایی به بعد جلوی دوربین خودشان بودند.
وی درباره خرید مستند توسط صدا و سیما نیز گفت: بله حقیقت دارد. شبکه مستند قصد خرید این مستند را داشت، اما من احساس کردم از لحاظ اخلاقی نمایش چنین مستندی در صداو سیما، با حجم مخاطب بالا و برای مخاطب عام، کار درستی نیست. به این دلیل افراد زیادی خانواده من را میشناسند و ممکن بود که پس از دیدن فیلم، با آنها برخورد مناسبی نداشته باشند. من حتی در تدوین فیلم، سعی کردم مسائل خانوادگی جزئی را که به داستان و طرح کلی فیلم ربطی نداشت، حذف کنم.
معصوم دوست با بیان اییینکه هیچ فیلمی وظیفه ندارد همه حقیقت را نمایش دهد، گفت: من ادعایی ندارم که همه خانواده ها همین طور هستند. من روی مفهوم تعارف تاکید کردم، به عنوان مثال، بسیاری از خانواده ها از روی تعارف با هم رفت و آمد میکنند و بسیاری از ما اگر تعارف را کنار بگذاریم خیلی کارها را انجام نمیدهیم. این مسائل در بسیاری از خانوادهها اتفاق می افتد. این فیلم ناراحت کننده و مثل یک سیلی روی صورت مخاطب است و مفهوم تلخی دارد. البته نکات مثبتی هم در آن دیده می شود، مثلا این که میتوانستند به راحتی مادر خود را در خانه سالمندان بگذارند. درست است که اعضای خانواده با هم بر مسائلی اختلاف دارند، اما مادر را دوست دارند و رسالت مشترک آنها، مراقبت از مادر خانواده است.
وی با اشاره به نوع نگاهش ادامه داد: درباره نوع نگاه من که از نظر بعضی مخاطبان منفی به نظر می رسد، نگاه من نه مثبت بود و نه منفی. حتی زاویه دوربین بالا یا پایین نمی رود و من فقط به عنوان نسل سومی که آنجا نشسته، نگاه میکردم و حتی هیچ سوالی که سمت و سوی خاصی به صحبت های افراد بدهد، نپرسیدم.
کارگردان «خوان بی خان» در مورد عدم حضور یکی از دایی ها در فیلم نیز گفت: مهم ترین دلیل این بود که ایشان تمایلی به حضور جلوی دوربین نداشتند، دوم این که صحبت نکردن ایشان چیزی از فیلم کم نمیکرد، چون احتمالا حرف هایی مشابه بقیه میزد.
زمانی منتقد جلسه نیز در پایان گفت: در طول تاریخ سینما، در مورد این که در یک فیلم مستند، فیلمساز چقدر باید در روند اتفاقات دخالت کند و با این که میتواند بازسازی کند، هیچوقت کسی به جواب قاطعی نرسیده است. به نظر من بهترین سکانس فیلم جایی بود که دو برادر تقریبا با هم دعوا کردند، انگار شما اصلا حضور نداشتید و یا این که دوربین روشن نبود و این سکانس بدون دخالت شما به راحتی برگزار گرفته شد. اینکه شما افراد را قضاوت نکردید و زاویه دید خودتان را در برخورد با آدم ها اعمال نکردید و در مجموع بی طرفی شما، باعث شد که افراد به جایی برسند که شما را نبینند. فاصله گذاری در اینجا به اوج می رسد که این مساله توانمندی شما را نشان می دهد.
مستند «خوان بی خان» به کارگردانی هادی معصوم دوست و تهیه کنندگی محسن استادعلی در سینماهای هنر و تجربه در حال اکران است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نگاهی به دو مستند؛ از ماجرای صداهای پررنج تا خاطرهبازی با سینما
- جریان نوی مستندهای کره جنوبی؛ فراتر از ملتها، فراتر از سیاست
- بنیاد ایرانشناسی برگزار میکند؛ نشست تخصصی روایت وطن در سینمای ایران
- برای آرش کوردسالی/ «نفت» از آن سوی «دیوار»
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- امروز، روز ملی سینما نیست!
- جشن مستقل سینمای مستند افتتاح شد؛ سینمای مستند از جامعه عقب نیست/ مراقب باشید جشن، جشنواره نشود
- با حکم رئیس سازمان سینمایی؛ اعضای شورای سیاستگذاری شانزدهمین جشنواره سینماحقیقت معرفی شدند
- دو فیلم از اردوان زینی سوق در روسیه/ سه مستند ایرانی در جشنواره یکاترینبرگ نمایش داده میشود
- بازگشت جوایز فنی به بخش مسابقه ملی سینماحقیقت
- چاقوکشی برای رسیدن به حق!/ درباره لزوم فاصلهگذاری بین هنرمند و انسان خوب
- سینمای ایران از نفس افتاده است
- از تاریکی گفتن موجب روشنایی نمیشود/ سینمای ایران نیازمند فیلمهایی است با تم امید و جسارت
- نسخه تصویری مسترکلاس هانا پولاک منتشر شد/ در فیلمسازی کرامت انسانی را حفظ کنید
- آقای خاص سینمای مستند به «نردبان» آمد
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- «ایرانم» علیرضا قربانی به تبریز رسید
- در رثای مردی که از فرهنگ ایران نوشید/ بیضایی؛ دلباخته شاهنامه
- بیضایی در بزنگاه ادبیات کهن و مدرن
- توجه ویژه لوموند به درگذشت بهرام بیضایی
- ایران را می شناخت/یادداشت احمد مسجد جامعی درباره بهرام بیضایی
- به یاد استاد بیضایی؛ صدایی که نه فریاد بود، نه خطابه
- برای بهرام بیضایی/ اسطوره همیشه زنده
- زبان بهمثابه مقاومت؛ در یادِ بهرام بیضایی
- در اندوه فقدان چهره شاخص موج نو سینمای ایران؛ بازتاب جهانی درگذشت بهرام بیضایی
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ پروانه ساخت سینمایی برای ۷ فیلمنامه صادر شد
- در پاسداشت استاد بیبدیل هنرهای نمایشی ایران/ بیضایی، تاریخ و علامت تعجب
- در سوک سیاوش که از شاهنامه رفت
- یادبود بهرام بیضایی؛ ایرانی بودن بار بزرگی است بر دوش ما
- بریژیت باردو درگذشت
- برای رفتن غریبانه شیرین یزدانبخش؛ وصیتی به مثابه گلایه
- «کفایت مذاکرات» و خندههایی که از دل موقعیت میآیند
- «پرهیجان: نبرد برای اوبر»؛ چطور میتوانیم آرزوی شکستِ نجاتبخشمان را داشته باشیم؟
- درباره بازیگران زن مولف سینمای ایران/ ترانه علیدوستی؛ آخرین بازیگر زن مولف
- درباره اهمیت خواندن فیلمنامه اشغال بیضایی پس از جنگ ۱۲ روزه /بیگانه آزادی نمی آورد
- بهرام بیضایی درگذشت
- «موبهمو»؛ خط به خط، نفس به نفس، چهره به چهره
- در بیست و چهارمین دوره جشنواره؛ ۱۴ اثر از سینماگران ایرانی در داکا نمایش داده میشود
- از ۱۰ دیماه؛ «مرد خاموش» به سینماها میآید
- «بامداد خمار»؛ در منزلت فرودستی
- در ستایش سینمای بیچیز؛ همه چیز داشتن در عین بی چیزی
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره





