تاریخ انتشار:1397/08/06 - 16:58 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 99007

سینماسینما، مینو خانی:

 

حتما داگر آن روز که اولین عکس خود را ظاهر کرد، به ذهنش خطور نمی کرد ابداع او یک روز اینقدر با همه وجوه زندگی انسان گره بخورد که تصور زندگی بدون عکس امکان پذیر نباشد. از نیمه های قرن نوزدهم تاکنون اسامی بسیاری به عنوان عکاس در تاریخِ زندگی و هنر جهان ثبت شده است؛ هنری کارتیه برسون، رابرت کاپا، آنسل آدامز، استیو مک کاری، ریچارد اودون و ده ها نام برجسته دیگر.

این افراد ژانرهای مختلفی را در آثار خود به ثبت رساندند و حیطه عکاسی را آنقدر وسیع کردند که دهه های زیادی است که از هر چه در زندگی انسان صحبت می شود، عکاسی آن نیز مطرح است: عکاسی پزشکی، عکاسی ورزشی، عکاسی سینمایی، عکاسی خبری، عکاسی مستند، عکاسی مستند- اجتماعی و … هر کدام از این ژانرها، بسترها، ویژگی ها و اقتضائات خود را دارد و عکاس متخصص در آن زمینه را می طلبد. چه بسیار شنیده شده است که مثلا در زمینه عکاسی پزشکی، برخی پزشکان علاقه مند به عکاسی، عکس های موفق تری در این زمینه به ثبت رسانده اند، یا عکاسی که سواد پزشکی خود را بالا می برد، توفیق بیشتری در حوزه تخصصی خود کسب می کند. در این میان، یکی از ژانرهای مهم عکاسی، عکاسی خبری است؛ حیطه ای با جذابیت ها و سختی های خاص خود که همچون هر زمینه تخصصی دیگر عکاسی متخصصان امر در آن موفق ترند.

عکاسِ خبری اولین وظیفه ای که برای خود تعریف می کند، انتشار خبر به زبان تصویر است. کار یک عکاس خبری همچون یک خبرنگار، سرعت عمل، دقت و سوژه سنجی است. در بسیاری از موارد عکس های خبری ساده تر و سریع تر از متن خبر، محتوا را به مخاطب منتقل می کنند؛ خصوصیتی که روز به روز با پیشرفت تکنولوژی و گسترش راه های ارتباطی پررنگ تر می شود.

مستند «شرح یک عکس» بیان همین خصوصیات و ویژگی هاست. ساتیار امامی، کارگردان این مستند که خود سابقه سالها فعالیت در عرصه عکاسی خبری دارد، با یک رخداد مهم و استراتژیک یعنی حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی ایران و حرم مطهر امام(ره) در سال ۱۳۹۶ بستری فراهم کرده تا مسائل مبتلا به این حرفه شناخته شود؛ چیزی که احتمالا مخاطب عام از پیچیدگی های آن اطلاع زیادی ندارد. امامی موضوع عکاسی از روز حادثه را با یک موضوع عاطفی که در یکی از عکس ها ثبت شده و بازتاب جهانی هم پیدا کرده است، پیوند می زند: حضور یک کودک (عماد) در مجلس و نجات جان او؛ سوژه یکی از عکس های آن روز که توسط امید وهاب زاده، عکاس خبرگزاری فارس، ثبت و منتشر می شود. عکسی که بسیاری از سایت ها و روزنامه های داخلی و خارجی نیز برای بازتاب خبر حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی ایران همان را منتشر می کنند.

«شرح یک عکس»یک مستند گفت و گو محور است و همه آنچه را که از چنین مستندی انتظار می رود، دارد. از آنجا که موضوع این مستند تجربه زیستی کارگردان است، دقت و شفافیتی در طرح سوال درگفت و گو با عکاسان خبری وجود دارد، که شاید اگر کس دیگری این مستند را می ساخت، محورهای گفت و گو با این وضوح طرح نمی شد؛ خصوصا که امامی تلاش کرده عکاسانی را که آن روز در صحنه حضور داشتند، پیدا کند و با آنها به گفت و گو بنشیند، تا هم از خاطرات خود از عکاسی در آن روز بگویند و هم از مشکلاتی که به عنوان عکاس خبری با آنها مواجه اند، حرف بزنند. پدر و مادر عماد یکی دیگر از محورهای این مستند است. آنها از دلیل حضور خود در مجلس شورای اسلامی و بیماری پسرشان و مشکلاتی که برای درمان او داشتند، تا بازتابی که عکس عماد در زندگی شان داشت، صحبت می کنند. یکی دو نفر از کارمندان مجلس شورای اسلامی که آن روز شاهد و درگیر نجات عماد بودند نیز روایت آن روز را کامل می کنند. چند تن از پیشکسوتان مطبوعات همچون دکتر حسین انتظامی، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیف الله صمدیان، از پیشکسوتان عکاسی، دکتر یونس شکرخواه، از اساتید مسلم مطبوعاتی، و احمد غلامی، نویسنده و سردبیر روزنامه شرق، از تاثیر عکس در مطبوعات، خصوصا عکس هایی که وجه عاطفی دارند، می گویند. دکتر شکرخواه می گوید: «نقطه طلایی این عکس بچه است و باعث می شود که حتی نیروی امنیتی هم این عکس را به خانواده اش نشان بدهد، چون سند افتخارش است. تلاش ما این است که مردم را به حقیقت نزدیک کنیم. یادمان باشد روزنامه نگار مشکلات را حل نمی کند، بلکه آنها را بازتاب می دهد و تبیین می کند.»

ریتم تدوین گفت و گوها در برخی موارد اینقدر سریع است که یک جمله از یک عکاس به جمله عکاس دیگر کات می خورد، بدون اینکه رشته کلام از دست برود. انگار هر کدام جمله فرد قبلی را تکمیل می کند. به نظر می رسد امامی خواسته ماهیت کار مطبوعاتی، یعنی سرعت عمل، را در تدوین ایجاد کند تا هماهنگی در فرم و محتوای «شرح یک عکس» رعایت شده باشد.

کارگردان همچنین تلاش کرده در بین گفت و گوها، از دوربین های داخلی مجلس که تصاویری از آن روز را ثبت کرده بودند، استفاده کند تا آنچه از زبان شاهدان بازگو می شود، عمق بیشتری یابد. همچنین عکس ها و تصاویر ویدیویی از فضای بیرونی مجلس نیز لا به لای گفت و گوها تدوین می شود تا بدین ترتیب وجه بصری این مستند گفت و گو محور تکمیل شود.

صحنه هایی از حمایت ها از سوی وزارت بهداشت و درمان و رئیس مجلس شورای اسلامی برای درمان عماد که به بیماری ای مبتلاست که در ایران از بین هر ۷۰ میلیون نفر، ۷ نفر به آن مبتلا می شوند و بالاخره تصویری از جشنواره ای که عکس مورد بحث در آن توفیق می یابد، بخش پایانی این مستند را تشکیل می دهد، تا هم سرانجام عماد را روایت کرده باشد و هم سرنوشت این عکس را. اما همه اینها بهانه ای است تا تاثیر عکس در مطبوعات یا بهتر عکاسیِ خبری و حساسیت کار عکاسِ خبری گفته شود.

همه اینها «شرح یک عکس» را جذاب می کند، خصوصا چون به مخاطب امروز که با توجه به پیشرفت تکنولوژی بیش از هر وقت دیگری، خود درگیر عکس و عکاسی است، می گوید یک عکس چه تاثیری می تواند در زندگی داشته باشد. با همه اینها، «شرح یک عکس» در حد یک مستند گزارشی تلویزیونی باقی می ماند که البته یک سر و گردن بالاتر از مستند گزارشی های سردستی تلویزیون ایران است. درست است که تلویزیون اساسا مهمترین محل پخش مستند است و امیدواریم به زودی شاهد پخش آن از تلویزیون باشیم، اما نمی توان از «شرح یک عکس» به عنوان یک مستند سینمایی یاد کرد، شاید چون خلأ لحظه های ناب یک اثر مستند در آن حس می شود و به نظر می رسد ساتیار امامی که عکاس موفقی است، باید همچنان برای خلق این لحظه ها به کسب تجربه بپردازد.

منبع: ماهنامه هنر و تجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها