شهروند نوشت :«آقای عبدی چرا شخصیت و جایگاه خودتونو حفظ نکردین؟ ما از شبکه نسیم خسته شدیم! هر کی میاد میخواد مجری و برنامهساز بشه. شما در قالب یک هنرپیشه عزیز بودین. بسه دیگه. چقدر تکرار. همهش کپی.» این کامنت، چکیده اغلب بازخوردهای «شبی با عبدی» در فضای مجازی است؛ برنامهای که از روز نخست و عنوانش نشان داد که میخواهد با نام و جایگاه «اکبر عبدی» به سر منزل مقصود برسد و مخاطب -و در اصل اسپانسر- جذب کند. در ادامه به ۵ دلیل اشاره کردهایم که باعث میشود این جُنگ ترکیبی را نبینیم!
۱ با همه محبوبیتش «مجری» نیست
حضور عبدی در قامت مجری این سوالها را ایجاد میکند که آیا هر بازیگری میتواند مجری باشد؟! این موقعیت تا چه اندازه تخصصی است؟ مجریگری به چه تواناییهایی نیاز دارد؟ صرف اینکه فردی محبوب است، برای این جایگاه کافی است؟ شاید واکنش کاربران در شبکههای اجتماعی زیر ویدیوهای این برنامه پاسخ مناسبی برای سوالها باشد: «آقای عبدی یکبار به مجریهای خندوانه و دورهمی انتقاد کرد و گفت اینا اجرا بلد نیستن. ولی حالا خودش خیلی ضعیف عمل کرد.» اشاره این کاربر به صحبتهای اکبر عبدی در برنامه «فرمول یک» است؛ جایی که درباره رامبد جوان گفت: «آقای جوان از جایی به بعد از سینما بریده و مجری شده است و ما در تلویزیون مجری زیاد داریم، جدیدا رامبد جوان در برنامه خندوانه کنار تماشاچی مینشیند و این کار به اندازه او نیست و خیلی بیشتر از اینهاست.» در ادامه واکنشهای کاربران، فرد دیگری هم نوشته: «متاسفم چرا کسی به آقای عبدی مشاوره نمیده. ایشون در عرصه هنرپیشگی خوب هستن، اما دلیل نمیشه مجری توانمندی هم باشن.»
۲ فیک است آقا، فیک!
با اینکه محمدحسین لطیفی، کارگردان گفته تا امروز برنامهای مثل «شبی با عبدی» در دنیا ندیدهام، اما همچنان کاربران معتقدند این برنامه کپی از خندوانه و دورهمی است. هرجا که پستی از «شبی با عبدی» گذاشته شده باشد، سیل پیامهای «کپی از دورهمی» راه میافتد: «با خودش گفته چیش از رامبد جوان و مدیری کمتره… منم میسازم. خیلی مسخره بود»، «خواسته شبیه خندوانه و دورهمی درست کنه و از اونا کم نیاره، ولی نتونسته. برنامهسازی هنر میخواد. » در اتاق فکر این برنامه نام محمدرضا شهیدىفرد دیده میشود؛ فردی که گفته میشد همواره در پشت صحنه خندوانه حضور داشته و ایدهپردازی میکرده. پس کاربران حق دارند از شباهتها بگویند و نام «خندوانه» و «دورهمی» را به میان آورند. از طرف دیگر، در بخش هایی از «شبی با عبدی» شخصیتی حضور پیدا میکند که یادآور کاراکتر «قیمت» در برنامه دورهمی است. برای همین کاربران نوشتهاند: «یک کپی بسیار ضعیف از دورهمی است.»
۳ این مهمانهای تکراری
یکی دیگر از مواردی که باعث میشود رویت «شبی با عبدی» جذابیتی نداشته باشد، حضور مهمانهای تکراری است؛ آدمها همانهاییاند که در خندوانه و دورهمی حضور داشتهاند.
۴ خاطرهبازی با بدن خسته
عبدی خسته است. این را میشود از نفسنفسزدنهایش فهمید. در برخی موارد حتی صدای او به وضوح شنیده نمیشود. از صحبتهای تهیهکننده این برنامه به ۳ دلیل برای انتخاب آقای عبدی میرسیم: او سرمایه ملی است؛ او آدم منحصربهفردی است؛ او در ذهن همه ما در مقاطع مختلف خاطرههایی برجای گذاشته. اما آیا این موارد کافی است؟ اکبر عبدی فعلی میتواند به تنهایی نجاتگر باشد؟ پاسخ این پرسشها «نه» است. شاید تنها موردی که بتوان روی آن شرط بست، جذب اسپانسر باشد! جذب اسپانسر درواقع معامله تلویزیون با چهرههای محبوب است! در این میان اما خاطرهها قربانی میشوند و میشوند و میشوند.
۵ شوخیها تازه نیست
تنها وجه تمایز «شبی با عبدی» این است که گروههای تئاتری از شهرهای مختلف به برنامه میآیند و اجرای خود را انجام میدهند. این قالب تئاتری اما زمینهساز خنده قابل توجه از طرف مخاطبان در خانه و تماشاچیان در صحنه نمیشود. انتظارهای مردم با توجه به رویت برنامههایی مثل دورهمی و خندوانه بالا رفته. آنها به این راحتیها نمیخندند. شوخیهای «شبی با عبدی» تازه و خلاقانه نیست. برای همین مدام با این کامنت در شبکههای اجتماعی روبهرو میشویم که «چقدر برنامه اعصابخردکن و بی نمکیه»
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود





