تاریخ انتشار:1395/06/08 - 02:20 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 25469

<a href=کیوان کثیریان" />کیوان کثیریان

غائله اخیر که این بار در انتقاد از خانه سینما و جشن سالانه آن درگرفته است، نشانه ای آشکار بر لزوم شفاف شدن نقش صنفی خانه سینما و تفکیک قواعد آن از قوانین رسمی وزارت ارشاد است. خانه سینما یک نهاد صنفی است که باید قواعد خود را داشته باشد و از محافظه کاری ها و مصلحت اندیشی های مزاحم بر حذر بماند.
کنار ماندن تعدادی از فیلم ها از جشن خانه سینما و مشکلی که به دلیل قواعد اخیر وضع شده برای جشن هجدهم خانه بروز کرده است، ریشه در چند نکته ساده و بدیهی دارد.

+ پروانه سینمایی، پروانه ویدیویی
بارها گفته شده و نگارنده نیز پیشتر، حداقل دو نوبت بر این نکته تاکید کرده است که با پیشرفت چشمگیر تکنولوژی در سال های اخیر، عملا تفکیک فیلم ویدیویی و سینمایی، بی معناست و در شرایطی که با یک موبایل هم می توان فیلم سینمایی حرفه ای ساخت، سختگیری روی نوع پروانه ساخت و نمایش و ایجاد محدودیت برای فیلم ها با قید پروانه سینمایی و ویدیویی چه محلی از اعراب دارد؟ فیلم فیلم است. آنچه می تواند فیلم ها را از هم متمایز کند، کیفیت آنهاست. چه بسا یک فیلم کوچک تجربی جمع و جور که با یک دوربین موبایل ساخته شده به مراتب از یک فیلم بزرگ و پرخرج و پردبدبه، فیلم بهتری باشد!
نکته دیگر اینکه مگر دیگر فیلمسازی سی و پنج میلیمتری هم داریم که بخواهیم ویدیویی و سینمایی جدا کنیم؟
دیگر زمان اینکه میان فیلم ها تبعیض ماهوی قایل شویم گذشته است. یعنی چه که یک تکه کاغذ که نه به ساختار فیلم مرتبط است، نه به کیفیت و نه به امور فنی، به هر فیلم الصاق کنیم و بگوییم مطابق آن تکه کاغذ، این فیلم ها از آن فیلم ها «فیلم تر» اند؟
فکر کنید فیلم «ممیرو» در بیش از ده جشنواره جهانی پذیرفته می شود، در جشنواره ای مثل بوسان جایزه بهترین فیلم می گیرد و اینجا به دلیل «پروانه ساخت ویدیویی» از حضور در جشن باز می ماند، چون اساسا به عنوان یک فیلم به رسمیت شناخته نمی شود!
بعد این وسط اتفاقات بامزه ای می افتد. فیلمسازی مثل وحید وکیلی فر بعد از ساخت سه فیلم که دوتایش در گروه هنروتجربه اکران شده الان اگر بتواند پروانه ساخت سینمایی بگیرد، فیلم اولی محسوب می شود! لابد فیلمهای پیشین اش صفرم، منفی یک و منفی دو به حساب می آیند! اتفاقی که برای فیلمسازانی مثل کاوه سجادی حسینی، کیارش اسدی زاده، مرتضی فرشباف، عادل یراقی، علی کریم و … نیز افتاده است.
کاش به جای مقاومت های بی اثر و قواعد دست و پاگیر و هراس از حضور فیلمسازان جوان و خلاق، از تحولات تکنولولوژیک و ورود هوای تازه به سینما استقبال کنیم، همگی خود را به روز نگه داریم و با سرعت و شتاب پیشرفت سینما در ساحت تکنولوژی، ساخت و مضمون، هماهنگ شویم.

+اکران عمومی
معنای ساده اکران عمومی یک فیلم چیست؟ یک فیلم با کسب مجوز رسمی لازم، در سالن تاریک روی پرده به نمایش درآید و مردم با خرید بلیت فیلم را بر پرده ببینند.
حالا اینکه اکران در فلان سالن با اکران در بهمان سالن تفاوت دارد دیگر از آن حرف هاست.
وزارت ارشاد رسما به فیلم های مخاطب خاص مجوز می دهد و تازه در اکران، حمایتشان هم می کند، بعد خانه سینما اکران این فیلم ها را اکران عمومی نمی داند!

از طرفی پروانه نمایش ارشاد را ملاک قرار می دهیم و از طرف دیگر پروانه نمایش ارشاد را قبول نداریم! آخر تناقض.
حالا فهرست نامزدهای جشن هجدهم اعلام شده است. نام دو فیلم که در گروه هنروتجربه اکران شده، در میان نامزدها دیده می شود؛ فیلم های «دو» و «احتمال باران اسیدی». سال گدشته هم «ماهی و گربه» و… در چنین موقعیتی بودند. لابد به دلیل آنکه پروانه نمایش سینمایی داشته اند. خب پس فعلا نتیجه ساده ماجرا این است که اکران در گروه هنروتجربه، برای این چند فیلم، «اکران عمومی» محسوب شده ولی برای فیلم های دیگری که دقبقا در همین سالن ها اکران شده، اکران عمومی به حساب نمی آید!

+پروانه ساخت، پروانه نمایش
نگارنده در دوره های ۱۵، ۱۶ و ۱۷ جشن خانه سینما عضو شورای سیاستگذاری جشن خانه سینما بوده ام و چند دوره نیز از داوران نهایی جشن. آیین نامه ها را هم خوانده ام.
اگر اشتباه نکنم از دوره ۱۶ به دبیری محمد بزرگ نیا شرط داشتن پروانه نمایش به آیین نامه اضافه شد و این محدودیت البته بیشتر به خاطر در امان ماندن از حواشی دو فیلم «عصبانی نیستم» و «آشغالهای دوست داشتنی» وضع شد. پیش از آن تنها داشتن پروانه ساخت برای نمایش داده شدن و شرکت در رقابت جشن خانه کفایت می کرد. من فیلم های زیادی را در داوری دوره های پیش جشن دیده ام که یا سال ها بعد اکران شدند؛ مثل “دونده زمین” ساخته کمال تبریزی دبیر جشن هجدهم که تازه امسال در گروه هنروتجربه اکران شد(و طبعا آن روزها پروانه نمایش نداشت) و یا فیلم هایی که هنوز هم پس از سال ها اکران نشده اند مثل برخی فیلم های محمد رسولف و یا «صدسال به این سال ها» و کلی فیلم دیگر که نه تنها نامزد جایزه بودند بلکه صاحب تندیس هم شدند.

دلیل این مساله آن بود که آن وقت ها برای جشن خانه سینما، کارکرد صنفی از هرچیز دیگر بیشتر اهمیت داشت و بنا نبود این جشن نعل به نعل قواعد جشنواره فجر را مراعات کند یا پیرو بی گفت و گوی تصمیمات شوراهای ارشاد باشد. پروانه نمایش چون تابع حواشی و مسایل غیر فنی و غیرحرفه ای زیادی بود، جشن خانه سینما خود را ملزم به تاسی از سلایق رنگ به رنگ ممیزی ارشاد نمی دانست، ترجیح می داد از صنف حمایت کند و اطاعت کامل از قواعد ارشاد را به ادارات تابعه ان وزارتخانه وابگذارد.

+رابطه دولت و خانه سینما

همانطور که مواجهه و رودررویی دولت با خانه سینما، آنگونه که در دولت دهم بود، تبعات منفی دارد، نزدیکی بیش از اندازه به دولت نیز آسیب زاست و استقلال خانه را به خطر می اندازد. نمی دانم این همه محافظه کاری و الزام برای انطباق کامل با تصمیمات نظارتی دولت از کجا می آید ولی هرچه هست، نتیجه کار در نهایت به نفع خانه و جشن آن نیست. خانه سینما زیرمجموعه ارشاد نیست که تا این حد خود را موظف به رعایت آیین نامه های آن بداند. وجود یک خانه سینمای پیشرو، واقعگرا، شجاع، مستقل و روراست برای همه بهتر است.
خانه سینما باید زاویه اش را با سینمای مستقل و خلاق کم کند و اجماع مسالمت آمیزی میان تمام سینما پدید آورد. خانه سینما باید خانه همه اهالی فعال و خلاق سینما باشد.
اینگونه که حالا هست، مسیر حرکت خانه هر روز با اهداف پایه ای این نهاد صنفی فاصله بیشتری پیدا می کند و عملا راه به ترکستان خواهیم برد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها