سینماسینما، سارا کنعانی:
اولین چیزی که در همان دقایق نخست تماشای «مرگ فیدل» دستگیرت میشود، یک ایده درخشان است: بازتعریف شدن تاریخ توسط اجنه؛ اما متأسفانه خوشی این کشف دیری نمیپاید.
آرش سنجابی، نویسنده و کارگردان اثر، در هیاهوی پرفورمنسرهای متعدد و طراحی قابل قبول گریمهای آنها (در غیبت چشمگیر طراحی صحنه) از یک خوانش جذاب صحنهای برای ایده خاص و بکر خود که روی کاغذ کمنظیر است، باز میماند و البته شاید نتوان بر او خرده گرفت اگر بدانی یک عمر در دنیای ترجمه و ادبیات غرق بوده و حتی وقتی فیلم مستند ساخته، سوژهاش چهرههای شاخص ادبی بودهاند. شاید اصلا همه چیز تقصیر همین ویژگی خوب کارنامه ادبی آرش سنجابی باشد که روی صحنه تئاتر جواب نداده و کارگر نیفتاده است. البته ایشان نمایش دیگری با عنوان «تمام زنان اجنه شیخ محمود» را سال قبل همین روزها روی صحنه داشته که نگارنده آن را تماشا نکرده اما از آنجا که صحیح نیست یادداشت درباره یک اثر مستقل را معطوف به کار قبلی خالقش کرد، از این نکته میگذرم و تنها اشاره میدارم که گویا موقعیتهای سوررئال، مورد علاقه سنجابی و در آن تجربهمند است اما در تمام طول تماشای اثر احساس میکنی چیزی کم است و به نظر میرسد این کمبود، نخ تسبیح محکم تری باشد که بتواند همه اتفاقات را به یکدیگر ربط بدهد.
نام نمایش «مرگ فیدل» است و در خلاصه داستانی که رسانهای شده آمده است: «ریش، سیگار برگ، لباس نظامی سبز زیتونی!». بدیهی است که در مواجهه اول یاد فیدل کاسترو میافتیم و قبل از ورود به سالن این آمادگی را داریم که درباره تاریخ آمریکای جنوبی چیزی ببینیم اما از آنجا که به قول کاراکترهای خود نمایش گاهی هم باید تاریخ را به قلم اجنهها خواند، باید بپذیری که باتیستا، (دیکتاتور کشور کوبا) نه یک شخصیت سیاسی، که فردی مرتبط با عالم هنر بوده است! این ایده را قبلا اریک ایمانوئل اشمیت در کتاب «هیلتر دو زندگی» پیاده کرده بود و ما یک فصل در میان، داستان زندگی هیتلر واقعی و هیلتری خیالی را که از دانشگاه هنر اخراج نمیشد و نقاش باقی میماند، میخوانیم و حیرت میکنیم اما چرا در موقعیت مشابهی که «مرگ فیدل» برایمان رقم زده به آن لذت دست پیدا نمیکنیم؟ شاید برای آن که کارگردان، مقهور و مغرور اجراهای خوب بدنِ بازیگران خود شده و بیاختیار از سایر وجوه اثرش غافل شده است.
ما یک نویسنده به تمام معنا روی صحنه داریم(پویا امینی) که تفاوت چشمگیر او با سایر بازیگران روی صحنه، لباسهای عادی اوست و در حقیقت خدای صحنه است اما چرا این خدا کمکاری میکند و ما در یک کلام به قصه منسجمی نمیرسیم؟ در واقع در کشاکش خردهداستانها و اطلاعات تاریخی که به صورت بازتعریف شده (بخوانید جنی شده) از زبان شخصیتها میشنویم از لذت داستان شنیدن محروم میشویم و البته یک سوال مهم در ذهنمان شکل میگیرد؛ آیا مولف اثر با تکیه بر دانش حداقلی مخاطب، این نمایش را روی صحنه آورده است؟ تکلیف کسی که علاقهای به خواندن تاریخ نداشته چه بوده است؟ در این صورت، چنین مخاطبی تنها پرفورمنس زیبایی از بیش از ده بازیگر را شاهد است و دیگر هیچ! هیچ، چون نمیتواند بین مونولوگهایی که از زبان اجنه مختلف میشنود ربطی برقرار کند و در نتیجه خسته میشود.
در پایان اما باید به جسارت آرش سنجابی بابت دعوت از چهرههای کمتر بازی کرده در تئاتر مثل مهنوش صادقی (نویسنده) یا نیلوفر لاریپور(شاعر و نویسنده) تبریک گفت، به خصوص وقتی بازی قابل قبولی نیز از خود نشان دادهاند.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- واکنش کمال تبریزی به انتقادها از حضورش در تئاتر/ جای کسی را تنگ نمیکنم
- شروع اجرای «یک زن و یک مرد» از ۲۰ خرداد/ انتشار پوستر نمایش
- ابراز تعجب مهدی پاکدل از «خشونت بیش از حد جوانان»
- بازگشت رابعه اسکویی به صحنه نمایش
- «ملاقات» پارسا پیروزفر در تئاتر شهر روی صحنه رفت
- نخستین تجربه کارگردانی مهتاب نصیرپور پس از سه دهه بازیگری
- قصه زندگی تختی پس از سینما، سر از صحنه تئاتر درمیآورد
- بیانیه معاونت امور هنری درباره انتشار تصاویری از چند تئاتر قدیمی
- اجرای نمایشی با بازی فاطمه معتمدآریا به یاد دانشآموزان جانباخته در آتشسوزی
- فیلم/ نمایشی از تنهایی انسان مدرن در «هتل کوهستانی»
- «عشق من: حامد بهداد» با حضور مسعود کیمیایی افتتاح شد + عکس
- مسعود کیمیایی تئاتر «شب بیستویکم» را افتتاح میکند
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی





