تاریخ انتشار:1400/09/27 - 10:03 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 166249

سینماسینما: الهه زواره‌ئیان با کیوان کثیریان، روزنامه‌نگار گفت‌وگو کرده که در خبرگزاری دانشجو منتشر شده است. بخش دوم و پایانی این گفتگو را می‌خوانید:

پس از روی کار آمدن وزیر جدید ارشاد و ریاست جدید سازمان سینمایی، دوباره چرخه همیشگی بر سرِ نظارت بر پلتفرم‌ها و نمایش خانگی مورد بحث قرار گرفت و زمزمه‌هایی پیرامون بازگشت این بستر ذیل نظارت ارشاد توسط مسئولین مطرح شد. مشخص نبودن نهاد ناظر بر پلتفرم‌ها به چالش‌های متعددی انجامیده؛ از جمله اینکه هنرمندان در تولید آثار خود با بلاتکلیفی مواجه می‌شوند و از طرف دیگر حمایت مشخصی از حقوق کاربران در برابر پلتفرم‌ها صورت نمی‌گیرد؛ ضمن اینکه در طی هفته‌های اخیر ارشاد ترکیب‌های جدیدِ شورای پروانه نمایش و ساخت را معرفی کرد؛ به همین بهانه‌ با کیوان کثیریان، منتقد و کارشناس سینما، به گفتگو نشستیم.

خبرگزاری دانشجو: با توجه به وابسته بودن ساترا به صدا‌و‌سیما و مستقل نبودن آن، دو مسئله مطرح می‌شود. اولی حد و مرز تنظیم‌گری و دوم، رعایت حقوق کاربران در این پلتفرم‌ها. اگر نگاهی به فعالیت‌های چند ماه اخیر ساترا بیندازیم، می‌بینیم که سعی بر نظارت محتوایی بر سریال‌ها دارد؛ در حال حاضر سوالی که پیش می‌آید این است که آیا یک تنظیم‌گر می‌تواند و باید به محتوای سریال‌ها وارد شود یا خیر؟

کثیریان: ما معمولا در جایی که نظارت خشونت‌آمیز و  از بالا به پایین و دستوری داشتیم، نتیجه نگرفتیم؛ مثلا دستور می‌دهیم قیمت‌ها پایین بیاد یا همه حجاب‌شان را رعایت کنند. در حالی که این اتفاق نمی‌افتد. در حوزه نظارت نیز این نگاه دستوری وجود دارد که باعث می‌شود فیلم زیرزمینی ساخته شود و مجوز نگیرد اما به جشنواره برود و جایزه هم بگیرد. نظارت را باید بر اساس اصولی که تغییر نمی‌کند، طراحی کرد در حالی که شاخه و برگ آن قابل تغییر باشد. ریشه جبر و اختیار نیز همین است که در یک محوطه وسیع مجبور باشیم و در داخل آن محوطه مختار باشیم. در واقع دستوری‌شدنِ همه چیز معنا ندارد و تنظیم‌گر باید شما را در این محوطه آزاد بگذارد تا کلیشه اتفاق نیفتد و هنر و خلاقیت به وجود آید. کار تنظیم‌گر باید یک قاعده کلی به اسم خط قرمز داشته باشد و این خطوط قرمز بر اساس مبانی اولیه دینی، عرفی و قانونی، کم باشد. ضمن اینکه هر کس بر کرسی نظارت نشست، بر اساس همان قواعد نظارت کند نه اینکه مدیری سخت‌گیر، خط قرمزهای بیشتری اعمال کند.

خبرگزاری دانشجو: در رابطه با رعایت حقوق کاربر توسط پلتفرم‌ها نیز مسئله وجود دارد از جمله بی‌اعتمادی مخاطب نسبت به آنان؛ نارضایتی از هزینه‌های بالا و نحوه‌ی ارائه‌ محصول؛ برای احقاقِ حقوق کاربران چه مواردی باید در نظر گرفته شود؟

کثیریان: این همان نگاه از بالا به پایین است. شما احساس نمی‌کنید که باید به مردم خدمت کنید. احساس می‌کنید هر چه تشخیص دادید، درست است چون رئیس هستید و بقیه مردم هستند. شما باید از حقوق کاربر دفاع کنید نه اینکه هزینه‌ای که کاربر پرداخت می‌کند را نادیده بگیرید و بگویید این قسمت از سریال پخش نمی‌شود. باید به کاربر، محصول با کیفیت بالا ارائه دهند و این یک وظیفه است. نهادهای نظارتی باید کسی را که به کاربر کم‌فروشی می‌کند، مجازات کند. ممیزی‌ها باید چارچوب داشته باشد و تکلیفش را از اول کار روشن کند. این‌ها همه به مدون‌بودن برمی‌گردد و باید یک ساز و کارِ یک‌دست و متحد پیدا کنند.

خبرگزاری دانشجو: آیا برای نظارت نیاز به نهاد جداگانه‌ی دیگری هست؟

کثیریان: مشکل، تعدد مراکز تصمیم‌گیری است. به جای درست کردن مشکلات، یک نهاد بالاتر را شکل می‌دهند. یک قانون و نهاد نظارتی باید وجود داشته باشد تا سریالِ زیرکیفیت پخش نشود. در حال حاضر چند سریال زیر ضعیف در حال پخش است و سوال اینجاست که چه کسی بر این مسئله نظارت می‌کند.

خبرگزاری دانشجو: تهیه کننده‌ی آثار نیز اینگونه عنوان می‌کنند که اگر سریال یا فیلم ما ضعیف است چرا از آن استقبال می‌شود!

کثیریان: ما باید استقبال را تعریف کنیم. بعضا از فیلم‌های درجه چندم یا حتی از اکران فیلم‌های سانسور‌نشده خارجی هم استقبال می‌شود! مگر از هر چیزی که استقبال می‌شود، آن اثر خوب است؟ شما با شوخی‌های سطح پایین و یا کپی از فیلم‌های قبل از انقلاب، سطح سلیقه مخاطب را تنزل می‌دهید. حتی فیلم قبل از انقلاب تبدیل به فیلمنامه می‌شود و بعد از دیدن فیلم احساس می‌کنید برایتان آشناست و چهل و پنج سال قبل آن را دیده‌ای. چند صحنه رقص و آواز هم می‌گذارند و عده‌ای خوششان می‌آید. با ساختن فیلم خوب و تبدیل آن به یک روند، می‌توان فهمید استقبال واقعا چقدر است. ضمن آنکه سینمای ما مگر چقدر مخاطب دارد؟ در حال حاضر سالن‌ها خالی است. در پلتفرم‌ها نیز همین است. ضمن اینکه اصلا استقبال مخاطب، میزان کاملی برای خوب بودن یک اثر نیست. در حال حاضر پخش فیلم مستهجن در سینما نیز با استقبال مواجه می‌شود. در اینجا نیز با ایرانیزه کردن قصه، فیلم پخش می‌شود و با استقبال هم مواجه می‌شود. در نبود فیلم‌های خوب، مخاطب برای تفریح بین بد و بدتر یکی را انتخاب می‌کند و از چنین کارهایی استقبال می‌شود. در سینمای دنیا نیز فیلم‌های تجاری وجود دارند اما بر جریان اصلی سینما مسلط نمی‌شوند. اتفاقا خوب است کمدی خوب و سرگرم‌کننده ساخته شود اما یک کمدی به معنی استاندارد و ژانر کمدی؛ نه اینکه مخاطب را با چند کلمه زشت بخندانیم و خیال کنیم کمدی ساختیم.

خبرگزاری دانشجو: چه معیار‌هایی جدای از استقبال مخاطب، خوب یا بد بودن یک اثر را مشخص می‌کند؟

کثیریان: استقبال، یک معیار بعد از ساخته‌شدن یک اثر و یک استاندارد در فیلم‌نامه و محتوا است. شوخی‌نویسی یک مهارت است و با در آوردن پیراهن، با سر زمین‌خوردن‌ یا گفتن فلان حرف که مخاطب را می‌خنداند، تفاوت دارد. مخاطب سینما در تمام دنیا سلیقه‌های مختلفی مانند ترسناک، ورزشی، کمدی و …دارد و این‌ها باید تامین شود. در مملکت ما ژانر وجود ندارد و ژانر اجتماعی را خودمان از همین اتفاقات کوچه و خیابان ساختیم. در حالی که استاندارد یک فیلم یا یک سریال تعریف دارد. ملاک و معیار‌هایی در نقد وجود دارد که فیلم با آن‌ها سنجیده می‌شود. بخشی از آن نیز سلیقه‌ای و حسی است. در حالی که یک فیلم خوب، قبل از اکران هم خوب است. ممکن است اکران نشود و مخاطبی هم برایش صف نکشد. یک اثر باید یک‌سری استانداردهای کیفی لازم را داشته باشد که به مخاطب ربطی ندارد. شما اگر هزار‌دستان را با سریال‌های امروزی مقایسه کنید می‌بینید که شاید مخاطب کمتری داشته باشد ولی این سریال‌ها کجا و آن‌ها کجا؛ چون سطح سلیقه مخاطب پایین آمده و بعضی از این سریال‌ها نیز از نظر کیفی بد است. مردم هم این سریال‌ها را می‌بینند تا فقط وقت‌شان را پر کنند.

در این بین پول، حرف اصلی را می‌زند و برای اینکه پول زودتر نقد شود، مراحل تولید کوتاه‌تر می‌شود. هر پلتفرمی باید یک ساز و کار نظارت کیفی داشته باشد؛ نه اینکه برای جذب مخاطب، هر کاری را پخش کند. باید سطح کیفی آثار، چه در تلویزیون چه سینما و چه پلتفرم‌ها بالا رود. در حال حاضر رئیس سازمان سینمایی عنوان کرده که به فیلم‌های مبتذل، مجوز نمی‌دهد. به این دلیل که طی سال‌های گذشته، حمایت بی‌جهت از فیلم‌سازانی که گیشه داشتند صورت گرفته و فیلم‌های خوب، سرکوب شدند. دلیل اینکه امروز سینمای کودک نداریم این است که تمام حمایت‌ها از فیلم‌هایی است که می‌گویند گیشه داریم تا پول وارد سینما شود. شما از سمت دیگر حمایت کنید آن وقت می‌بینید که می‌توانید مردم را به سینما بکشانید. در غیر این صورت، عده‌ای بی‌ذوق که خلاقیتی ندارند، با رقص و آواز خیلی بهتر این کار را انجام می‌دهند.

خبرگزاری دانشجو: یکی از دلایلی که بابت اتفاقات این روزهای نمایش خانگی بیان می‌شود، خصوصی‌شدن و خارج شدن آن‌ها از بستر نظارت سازمان سینمایی و ارشاد است. شما این خصوصی‌شدن را چطور ارزیابی می‌کنید؟

کثیریان: سازمان سینمایی و ارشاد باید خودشان را کوچک کنند. تاکید اصل ۴۴ نیز بر سپردن کارها به دست مردم و بخش خصوصی بود. ضمن اینکه نباید با بخش خصوصی رقابت شود و انحلال موسسه هنر‌های تصویری ارشاد نیز کار درستی بود. واگذاری به بخش خصوصی و رقابت در بازار صورت گرفت. اتفاقی که برای فارابی نیز باید بیفتد اما باید از اکران، حمایت شود. در شرایط عمومی، سرمایه‌گذار احتمال می‌دهد که این فیلم در اکران حمایت نمی‌شود چون امنیتِ سرمایه‌گذاری در سینما، صفر است. سرمایه‌گذار اگر تمایل هم داشته باشد به دلیل مشخص نبودن اوضاع، ترجیح می‌دهد در آپارتمان‌سازی سرمایه‌گذاری کند. علاوه بر آن با آمدن شخص دیگری که مدل دیگری از فیلم‌ها را می‌پسندد، فیلم متوقف می‌شود. غالب فیلم‌های موجود در سینمای ایران، بدون داشتن عقیده‌ای توسط فیلمساز و صرفا به خاطر پول ساخته می‌شوند. مثلا اگر فیلمساز تا پیش از این فیلم کودک می‌ساخته و حمایت نمی‌شد، حالا فیلمی بی‌مایه می‌سازد و حمایت می‌شود. در اکران باید از فیلمی حمایت شود که به عنوان شورای پروانه نمایش و نه ممیزی، بر آن نظارت کیفی شده و این ساز و کار مدام با شوراهای زیاد بی نتیجه مانده. به طور کلی هنر دستوری نیست و هنرمند باید بتواند در یک فضای باز خیالش را پرواز بدهد و خلاقیتش شکوفا شود تا اتفاقات جدیدی در هنر بیفتد. با روند کنونی، مدام از این می‌ترسیم که هنرمند به جایی متلک بگوید یا ضربه بزند. در حالی که هنرمند در همین مملکت زندگی می‌کند، کارش را بلد است و نمی‌خواهد برای خودش دردسر درست کند. همه باید در فضای رسمی کار کنند تا هر آنچه نیاز به اصلاح دارد با گفت‌و‌گو حل شود. با بخش‌نامه نیز تا به حال اتفاقی نیفتاده و موثر واقع نشده است.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها