سینماسینما، عزیزالله حاجی مشهدی
نگارش و انتشار کتاب «رئالیسم شاعرانهی ژان رنوار»، بی هیچ گفت و گویی، برگ زرّین دیگری برکارنامهی پُرافتخار دکتر بهمن مقصودلو -نویسنده، پژوهشگر، فیلمساز و مدرّسِ نام آشنای سینما- در عرصهی ادبیات سینمایی و نظریه پردازی و نقد و بررسی و معرفی فیلمسازان و نظریه پردازان بزرگ سینمای جهان افزوده است. تا آنجا که به یاد دارم تا امروز فراتر از نقد و بررسی معمول برخی از فیلم های شاخص رنوار و یادداشت های پراکنده و مقاله های اندک شمار -آن هم به بهانه ی پرداختن به جریان موج نو (French New Wave ) در سینمای فرانسه- کمتر کسی در بارهی فیلم های ژان رنوار (۱۸۹۴-۱۹۷۹ Jean Renoir) فرزند دوم پیر آگوست رنوار، نقاش امپرسیونیست پُرآوازه ی فرانسوی و زندگی هنری این «کارگردان مولّف» بررسی جامع و همه جانبهای انجام داده است. به همین روی، این کتاب می تواند مرجعی مهم و اطمینانبخش برای دانشجویان و علاقهمندانی باشد که بخواهند با رنوار به عنوان فیلمساز و سینماگر مولف بیشتر آشنا شوند و دربارهی نقش و تاثیر حضور او در سینمای فرانسه پژوهشی جدی و کارشناسانه داشته باشند و از دریچهی نگاه برخی از فیلمسازان و صاحب نظران و نظریه پردازان برجستهی سینمای فرانسه از جمله آندره بازن (Andre Bazin) فرانسوا تروفو (Francios Truffaut) و همچنین اورسن ولز (Orson Welles) کارگردان، فیلمنامه نویس، بازیگر و تهیه کنندهی مشهور آمریکایی، به زندگی و جهان بینی رنوار به عنوان فیلمسازی بی همتا نزدیک شوند.
خواندن این کتاب به ما کمک می کند تا دریابیم که رنوار چگونه میکوشید در فیلم های خود از زندگی انسان ها و شرایط و وضعیت بشری تصویری به راستی متفاوت از دیگر فیلم هایی که در سینمای فرانسه یا در کار دیگر سینماگران اروپایی رواج داشته، ارائه دهد. برای او، جامعه ی انسانی و شرایط حاکم بر زندگی آدم ها، همواره بنیادی ترین مسئلهی قابل توجه بوده است. به همین روی در فیلم های رنوار بیش از دیگر فیلم های ساخته شده توسط فیلمسازان معاصر وی، از دیدگاه روانشناسی اجتماعی به موضوع ها و درونمایه های مردم شناختی توجه می شود. شاید بتوان به گونهای ادعا کرد که در آینهی فیلم های رنوار به روشنی می توان از یک سو بازتاب همهی تضادها و تناقض های اجتماعی و از سوی دیگر تصویری روشن از همهی تعارضهای آشکار میان طبیعت و جامعه را نیز به تماشا نشست.
رنوار به آدم های یک جامعهی انسانی نگاهی مطلق گرا و صفر و صدی ندارد. به دلیل نگاه واقع گرایانه او به جامعه ی انسانی، به طور طبیعی، آدم ها و شخصیت های فیلم هایش نیز خاکستری به نظر می رسند. به بیانی دیگر، رنوار با پرهیز از نگاه مطلق گرا، می کوشد تا در دام تفکیک شخصیت های فیلم هایش به دو طبقهی مشخص «قهرمان» (Hero) و «ضد قهرمان» (Anti Hero) گرفتار نشود.
مولف کتاب در ارائهی شناختنامهی دقیقی از ژان رنوار، تنها به نوع نگاه و جهان بینی او نمی پردازد، بلکه بسیاری از ویژگی های فنی و شگردهای استادانهی رنوار در فیلمسازی را نیز موشکافانه زیر ذره بین قرار می دهد. به همین روی است که در این کتاب، چه از طریق بازگویی گفت وگوهایی که رنوار با دیگران داشته است و چه از طریق نقد و بررسی هایی که دیگران دربارهی فیلم های رنوار انجام داده اند، در می یابیم که برای مثال رنوار در جریان فیلمبرداری از یک فضای بسته و در صحنه های داخلی، از فیلمبردار خود چه حرکت های دوربینی را طلب می کرده است و یا چگونه با همفکری فیلمبردارش به میزانسن و رنگ و نور دلخواه خود دست می یافت. همان فضای دلخواهی که بی تردید از پیش در ذهنش طراحی کرده بود.
وقتی منتقد و نظریهپرداز صاحب نامی چون آندره بازن فرانسوی، نمودار روشنی از حرکت دوربین ژان رنوار را برای فیلم «جنایتِ آقای لانژ» (The Crime of Monsieur Lange-1936) در نقد فیلم خود به شیوایی بازنمایی می کند، درواقع به ما نشان می دهد که به سادگی می توان از تجربه های عملی چنین استادانی در کارهای آموزشی سینما سود جُست.
در این نوشتار، شاید نیازی به بازگویی و برشمردن آثار قلمی دکتر بهمن مقصودلو نباشد چرا که با کمترین جُستوجو، به سادگی می توان با جزئیات دقیق، به سیاههی آثار قلمی وی دست یافت. با این همه تنها به عنوان یادآوری گذرا، دریغ است که اگر از مجموعه ی بسیار درخشان ویژه نامه هایی که با عنوان «ویژهی سینما تئاتر» در فاصلهی سال های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۳ در ۶ شماره از سوی انتشارات بابک چاپ و نشر یافته است، یادی نکنم. چرا که برای من و برای بسیاری از هم سن و سال های من که در آن سال ها، در فضای سینمای آزاد و ساخت فیلم های ۸ میلی متری، شور و شوقی داشتیم، خریدن و خواندن این مجموعه ی پُربار به راستی سودمند و آموزنده بود. شاید بی دلیل نبود که در بهمن سال ۱۳۵۳ به خاطر ویراستاری و همهی کوشش های بهمن مقصودلو در انتشار این مجموعه، جایزهی ادبی فروغ فرخزاد به او تعلق می گیرد.
با خواندن کتاب رئالیسم شاعرانهی ژان رنوار، به خوبی می توان تصویری روشن از مجموعه ی آثار سینمایی رنوار از دورهی کارهای صامت تا آثار ناطق او به عنوان یک «سینماگرِ مولّف» به دست آورد. لطف دیگر این کتاب در آن است که در کنار بررسی فیلم ها و برشمردن ویژگی های سبک شناختی کارهای رنوار با شیرینی و ظرافت هرچه تمام تر خوانندهی سینمادوست را با گوشههایی از خُلق و خوی و کنشها و واکنشهای فردی این هنرمند صاحب نام در رویارویی با بسیاری از پدیده های سیاسی و اجتماعی دهههای میانی سدهی ۲۰ میلادی نیز آشنا می کند. با خواندن این کتاب به دلایل سفر رنوار به کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا، آمریکا و به ویژه به کشور رنگین کمانی هندوستان -برای ساختن فیلم معروف «رودخانه» (The River- 1951)- پی می بریم و در می یابیم که چگونه ساتیاجیت رای (Satyajit Ray) با رنوار آشنا می شود و روزهای زیادی، با دلشیفتگی فراوان در پشت صحنهی فیلم رودخانه به تماشای کار رنوار میایستد و در مقام حقشناسی از این استاد بزرگ سینما، با گشادهرویی راهنمای محلی ژان رنوار در شهر کلکته و جاهای دیدنی اطراف آن می شود.
از نگاه رنوار، هنرمند و فیلمساز نباید تنها به درونمایه های سیاسی و اجتماعی بسنده کند، چرا که در این صورت، در کارنامه ی هنریاش، بخش عمدهای از مضامین و درونمایههای قابل اعتنا و ارزشمند -از جمله طبیعت با همه تنوع و رنگارنگی و پیچیدگی هایش- از نگاه فیلمساز دور می ماند و همچنین بخش عمدهای از جذابیت های مربوط به جوامع انسانی که به ویژگی های پُرآب و رنگِ ملیت ها و انواع ساختارهای سیاسی- اجتماعی آنان پیوسته است، ناخواسته نادیده گرفته می شود. درست به همین دلیل است که در مجموعهی آثار رنوار با نوعی جامع نگری، به همهی این پدیدههای طبیعی و اجتماعی به خوبی توجه می شود. یعنی از یک سو، انسان و جامعهی انسانی و از سوی دیگر، طبیعت و عناصر موجود در آن – از جمله آب به عنوان سر چشمه ی زندگی – در مرکز توجه او قرار می گیرد.
در تمام مدتی که سرگرم خواندن این کتاب ۴۸۰ صفحهای بودم، به دلیل وجود همین ظرایف و نکتههای شیرین و باریک اندیشی ها در معرفی خُلق وخوی و مسایل سبک شناختی یک فیلمساز بزرگ، احساس می کردم که با اشتیاق فراوان در حال خواندن یک رُمان جذّاب و پُرکشش هستم. چرا که کتاب رئالیسم شاعرانه… درست مثل یک رُمانِ پُرجاذبه، خواندنی و سرگرم کننده است و فراتر از این وجه بسیار جذاب و پُر کششِ خود در بخش هایی که به شیوه ها و شگردهای کار رنوار در رویارویی با بازیگران فیلم هایش اشاره می کند، شگفت زده می شویم که چگونه رنوار با نوعی روحیهی دل به دریا زدن و خطر گرایی و بی پروایی در جریان تولید فیلم هایش که گاهی او را تا مرز ورشکستگی مالی و حتی پریشانحالی نیز پیش بُرده است، فیلم می سازد!
باید صادقانه اعتراف کرد که تا پیش از تالیف چنین اثری، آشنایی ما با رنوار در حد و اندازه ی یک شناخت کُلی و گذرا بوده است. این کتاب برای ما فرصت تازهای فراهم می سازد تا با نگاهی دقیق تر و از فاصلهای نزدیک تر به کار و زندگی و نوع نگرش و همه ی دگرگونیهای فکری و هستیشناسانهی رنوار نگاه کنیم و در فیلم هایش با تصاویری روبهرو شویم که از آنها می توان به عنوان نمونههای زنده و تعمیم پذیر در جامعهای که در فیلم هایش به تصویر کشیده شده است، یاد کرد. افزون بر اینها با خواندن این کتاب در می یابیم که در چه فیلم هایی و چگونه، ژان رنوار بزرگ توانسته است استادانه آمیزهی مناسبی از نگاه فلسفی، نگرشی شاعرانه همراه با واقع گرایی با استفاده از تصاویر خیال انگیز و نمادهای بسیار زیبا و متناسب با دنیای شاعرانه را با بیان سینمایی و زبان تصویر، در کنار هم قرار دهد و اثری بدیع پدید آورد. با مرور بسیاری از فیلم های این فیلمساز صاحب سبک و این سینماگر مولّف است که در می یابیم، رنوار چگونه توانسته است همزمان با توجه به فرم و شکل بدیع آثارش -از فیلمبرداری و نورپردازی درست و دقیق گرفته تا میزانسن های استادانه و هوشمندانه – در شخصیت پردازی آدم های فیلم هایش نیز چنان عمل کند که تماشاگر فیلم هایش به شناختی تازه و متفاوت از این فیلمساز برسد. به ویژه که دکتر بهمن مقصودلو در جایگاه یک استاد و مدرّس سینما، فیلم «توهم بزرگ» (The Grand Illusion) ژان رنوار را درست همانند کالبدشکافی یک موجود زنده در اتاقِ تشریح دانشکده های پزشکی، به خوبی و به درستی و جزئینگرانه، تجزیه و تحلیل می کند و ضمن تاکید بر درونمایه ی معنای آزادی و انسان گرایی در این فیلم، یک انگارهی بسیار آموزنده برای نقد و تحلیل دانشگاهی (Academic Criticism) در برابر نقد و بررسی های شتابزده و کُلّی نگرانهیِ روزنامهای (Journalistic Criticism) ارائه می دهد که می تواند برای دانشجویان رشتهی سینما به طور خاص و برای دیگر سینمادوستان و علاقهمندان نقد و بررسی آثار سینمایی، بسیار سودمند باشد.
شاید بخشی از جذابیت ها و پُرکشش بودن چنین اثری را باید در این نکتهی بسیار کلیدی و مهم جُستوجو کرد که مولّف کتاب به ژان رنوار به عنوان یک نمونهی پژوهشی بی روح و یک پدیدهی جامد و ایستا همانند برخی اشیاء و آثار تاریخی موجود در گنجه های یک موزه ی آثار تاریخی، نگاه نمی کند، بلکه به رنوار درست همانند جریان یک رودخانهی خروشان، در مسیرهای پُرفراز و نشیب و پُرپیچ وخمِ زندگی اش می نگرد و به عنوان یک موجود زنده و نه یک اثر تاریخی غبار گرفته، در موزه نگاه می کند. به همین روی، به ما این فرصت را می دهد تا با رشد و تکامل و همهی دگرگونیهای روحی، فکری و دیدگاهی و نوع نگرش او در بازه های زمانی مختلف بهتر آشنا شویم و بدانیم که طی نزدیک به پنجاه سال کار در عرصهی سینما، چگونه از کارگردانی با گرایش های تند و چپ گرایانه در نگرش های سیاسی در دههی ۳۰ میلادی، در میانه دههی ۴۰ میلادی به کلی دچار دگرگونی می شود و در دههی ۵۰ میلادی تمامی تلاش های خود را صرف دستیابی شناختی تازه از هنر و نظریه پردازی های هنری می کند.
در ترکیب بندی و برگ آرایی کتاب ۴۸۰ صفحهای رئالیسم شاعرانه… (نشرحکمت کلمه، چاپ اول، سال ۱۴۰۰ خورشیدی، در اندازه ی رُقعی) بیش از ۱۲۰ قطعه عکس از پشت صحنهی برخی فیلم ها، عکس های خانوادگی، نامه ها، اعلان دیواری فیلم ها و نمودارها و جدول ها و… در بخش های مختلف، جای گرفته است که آشکارا بر میزان تاثیر گذاری و گویایی مطالب افزوده است. بی تردید، بخش مربوط به تحلیل و بررسی فنی-محتوایی فیلم درخشان «توهم بزرگ» با توجه به بررسی ۱۱ نمای اول از حلقهی دوم این فیلم (دربرگیرندهی تنها دو صحنهی داخلی و خارجی در یک اردوگاه نظامی) به ویژه برای منتقدان فیلم و دانشجویان رشتهی سینما، در مقایسه با مخاطبان عام چنین کتابی، می تواند بسیار جذاب تر باشد، چرا که بهمن مقصودلو درست به شیوهی یک مدرس سینما، برای تشریح یک نما از فیلم، با اشارهی دقیق به جای دوربین فیلمبرداری، نوع حرکت، طول نما، شرایط نوری و نحوهی چینش اشیاء در صحنه و میزانسن کلی، به همهی جزییات کار رنوار در صحنهی فیلمبرداری اشاره می کند. استفاده از عکس ها در کتاب به هیچ روی جنبهی تزیینی ندارد و همجواری هر تصویر با متن و مطالب هر بخش از کتاب، باهدف تکمیل نوشته ها و محتوای کتاب بوده است. اگر در کتاب به نام منتقد یا نظریه پردازبزرگ سینما، برای مثال به آندره بازن و مرگ او اشاره می شود، بیان این موضوع به ظاهر فرعی و حاشیهای، برای پُرشمارترشدن صفحات کتاب نبوده و آگاهانه با هدف معرفی هرچه دقیق تر و درعین حال فراگیرتر ژان رنوار شکل می گیرد تا نشان داده شود که چگونه زمانی که رنوار در سفر است و نمی تواند در مراسم خاک سپاری دوست دیرینه اش(آندره) حضور یابد، به راستی دچار افسردگی می شود!
رسم خط و شیوهی نگارش کتاب در مجموع مناسب و کم نقص است. اگرچه، همچنان که در عنوان روی جلد کتاب «رئالیسمِ شاعرانهی ژان رنوار» آمده است، درمتن کتاب نیز به جای «رئالیسم شاعرانه ژان رنوار» همان ویرایش نگارشی روی جلد می توانست حفظ شود و در برخی موارد جزئی همچون پیوند نشانه صفت برتر – یعنی پسوند «تر»- در همهی صفت ها، یکسان و همگون نگاشته می شد. صد البته این نکته های جزئی هرگز چیزی از اهمیت و ارزش این کتاب نمی کاهد و بی تردید انتشار این کتاب ارزنده -به زبان فارسی- می تواند برای بسیاری از دانشجویان سینما و دیگر سینمادوستان علاقهمند به تجزیه و تحلیل آثار سینمایی و شناخت سینماگران صاحب سبک، دلشادکننده باشد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- اختصاصی سینماسینما/ سعید راد؛ طلوع و غروب یک ستاره
- کالبد شکافی کارنامهی سینمایی بهرام بیضایی/ نگاهی به کتاب «موزاییک استعارهها»
- بهمن مقصودلو: مردی برای ثبت سند/ به بهانه انتشار کتاب «افسون پرده نقرهای»
- کارنامهی درخشانِ یک پژوهشگرِ دلشیفتهی سینما/ نگاهی به کتاب «افسون پردهی نقرهیی»
- داستانِ شیفتگی/ معرفی کتاب «افسون پردهی نقرهای»
- جایزه آندره بازن به «جاده خاکی» تعلق گرفت
- یک سند ماندگار از یک شاهکار/ درباره مستند «داریوش مهرجویی، ساختن فیلم گاو»
- نقد فیلم مستند “عباس کیارستمی، یک گزارش” (ساختهی دکتر بهمن مقصودلو)/ گزارشِ یک زخم کهنه، یک دردِ مشترک
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با بهمن مقصودلو/ سهراب شهیدثالث فرزند خلف برسون است
- گفتگو با بهمن مقصودلو درباره امیر نادری/ نادری یک فیلمساز یاغی است
- پردهخوانیِ شیرینِ رنجهای ناشنیده و ناگفته!
- حکایت مرد دانا
- بهرام بیضایی با کابوسهای خود چه میکند؟!
- ماجرای جمله معروف ژان لوک گدار درباره عباس کیارستمی چه بود؟ + ویدئو
- بازتابهای انتشار ویدئوی صحبتهای بهمن مقصودلو درباره عباس کیارستمی/ گدار جمله معروف خود را اصلاح کرده بود
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران