سینماسینما، علی پاکزاد
بازی های مستقل و شخصیت محور در دو فیلم، «مسخره باز»و «جاندار» فارغ از کلیت داستانها موضوعی است که با بررسی نقش بابک حمیدیان و علی شادمان به آن می پردازم. اولی از فیلم جلوتر است و دومی فرصت مناسبی برای پایان یک فیلم است.
شاپور با بازی بابک حمیدیان به ما نشان می دهد که چگونه در یک جامعه با کوچکترین ارجاعات می شود از سطح به عمق رفت. او اخبار سیاسی خوان و حبس کشیده است. هر روز در پی مویی است و تنها کاری که می کند اعتراض از طریق تلفن است. غافل از اینکه مو در محیطی پرمو اجتناب ناپذیر است. اعتراض اینگونه جواب نمی دهد و او برای ادامه حیات محتاج یک نظام طبقاتی است.
حمیدیان نقش یک معترض بی دردسر و یک مرید طرفدار مرادی سمبلیک و یک دشمن ناآگاه به هنر و یک مصالحهکار در برابر قدرت و نیروی امنیتی و یک چپ وراج که رازی را نمی تواند پنهان کند را خوب بازی می کند. در این میان تنها چیزی که او را نرم و شاعرانه و خوشبین می کند یک هم آغوشی شبانه است.
حمیدیان یک نمونه از جامعه روشنفکری است که در سطح مانده است و او با این سطحی نشان دادن، جامعه ما را به عمق می برد. عصبیت ها و لجبازی ها و مراوده ها و عدم درکش از هنر و ناراحتی اش از طبقه فرادست دیدنی و لمس کردنی است. او نقشی را بازی می کند که در اطرافیان و هواداران خود بارها و بارها دیده و تحلیل کرده و همین امر و همین تجربه شاید او را در بیرون از این نقش و در جامعه یک گام جلوتر می نشاند و وقتی هنرمندی معترض می شود پای حرفش می ماند. حمیدیان چه در تئاتر و چه در سینما همچون مسیحی است که در «مسیح بازمصلوب» بازی می کند. این توانایی را نباید دست کم گرفت. موضوع او نقش بازی کردن نیست. موضوع او درک از نقش بازی کردن و انتقال آن به مخاطب است.
علی شادمان هم توانسته است برای پایان یک روایت غیراخلاقی در جامعه یک نقطه گذاری اخلاقی باشد. او در «جاندار »با نشان دادن یک بازی در خور توجه توانسته از تفاوتهای خانواده های ترکیبی از یک پدر و چند همسر پرده بردارد و نمونه جوانی باشد از زیستن در چنین خانواده ای. کسی که به حساب نمی آید اما به حساب خواهد آمد.
درهم تنیدگی روابط در این خانواده و دوهمسره بودن پدر و ناتنی بودن وحید (با بازی او) و اسماء (باران کوثری) و تفاوت رفتار این دو و مقایسه این رفتار توسط بیننده در ارتباط با ثریا (فاطمه معتمدآریا) که اسماء او را مادر خود میداند و به برادر ناتنیاش از هر طریقی احساس انجام وظیفه میکند و نداشتن این احساسات، دیالوگها و انجام رفتارهای دلسرد کننده توسط وحید، موضوع زیرپوستی فیلم در مقابل داستانکهای متعدد آن است که شادمان در این خصوص طرحواره ای موفق را از خود نشان می دهد. ما شاهد تغییر عظیم توسط شادمان در انتهای فیلم هستیم. انتهای فیلم اگر در ایران ساخته نمی شد می توانست پایانی غیر اخلاقی باشد اما چه کسی بهتر از برادر کوچکتر که ایرانی بودن فیلم را به رخ بکشد. او از
اتفاق پیش آمده در طول داستان ناراحت است سعی بر این دارد که خواهر خود را از این مهلکه نجات دهد و نسبت به او ادای دین کند، بنابراین از سعید ( شوهر اسماء) با بازی امیر احمد قزوینی می خواهد که دست خواهرش را بگیرد و بر سر خانه و زندگی خود بروند. به همین آسانی.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- ای مرگ بیا که زندگی کشت مرا؛ سریال «ازازیل» و آغازی بر یک پایان
- «گراز» آماده حضور در فستیوالهای جهانی شد
- نسخه ویژه نابینایان «میم مثل مادر» با صدای علی شادمان منتشر میشود
- چهل سال غریب/ نگاهی به فیلم «غریب»
- متن قربانی اجرا/ نگاهی به فیلم «غریب»
- دو سال پس از رونمایی در جشنواره فجر؛ «شین» از چهارشنبه روی پرده میرود
- قد میکشم، پس هستم/ نگاهی به سریال «یاغی»
- فرصت از دست رفته/ نگاهی به فیلم «مغز استخوان»
- «مغز استخوان»؛ فاقد هسته مرکزی دراماتیک
- فیلمنامهی جزئینگر، اجرای دقیق/ نگاهی به سریال «یاغی»
- «خاتون» و زنده کردن حس وطن پرستی
- بهروز شعیبی: «روز بلوا» در کارگردانی و روایت قصه، تجربهای متفاوت برایم بود
- حامد بهداد و لیلا حاتمی در فیلم سینمایی «پیر پسر» بازی میکنند
- شاهرخ فروتنیان و بابک حمیدیان در سریال «خاتون» بازی میکنند
- اکران آنلاین «شنای پروانه» تمام شد/ فروش بیش از ۵ میلیارد تومان
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی





