تاریخ انتشار:1399/03/05 - 00:53 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 136318

سینماسینما، محسن جعفری‌راد

بهترین منتقدان سینمای ایران. از پرویز دوایی و هوشنگ کاووسی تا خسرو دهقان و هوشنگ گلمکانی. از تهماسب صلح جو و مهرزاد دانش و ایرج کریمی و کامبیز کاهه تا سعید عقیقی و نیما حسنی نسب و سعید قطبی‌زاده و کیوان کثیریان و حسین معززی نیا و شاهین شجری کهن و… شرف دارند. قلم شریفی داشته و دارند. قلمشان را نمی فروشند. بعد می روید در برنامه دورهمی مظلوم نمایی می کنید؟! مهمان بودن هم آدابی دارد. هر چند از میزبانتان انتظار زیادی نبود. ولی به قول عادل فردوسی پور -که باید جای مدیری ها باشد- فقط و کمی فقط، به شعور مخاطبتان رحم کنید. فقط کمی. ما همه چیز را درباره شما می دانیم. از دهه شصت تا الان. به قول اصغر نعیمی نازنین، که در برنامه هفت خطاب به شما گفت: «از فیلم جدایی نادر از سیمین تا ابد و یک روز، از نظر شما فیلم های خیلی بدی هستند و چون کمبود معاش دارید طبعا باید بد بگویید.» (نقل به مضمون) ولی اثر خوب و قلم خوب در تاریخ می ماند. از فیلم هامون تا درباره الی… اما از شما چه مانده؟! از مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی و … تا بازیگری در حد و اندازه سطح محمد رضا گلزار از شما شاکی هستند. اکبر عبدی و پرویز پرستویی و بقیه بماند. شاهکارتان امسال بود که شومنی را به اوج رساندید و مثلا «سرزده» رفتید در جلسه نشست خبری فیلم «روز صفر» سعید ملکان. هر کسی که ذره ای از تحلیل بداند، از جامعه شناسی بداند و از روابط پشت پرده بداند، معنی این حرکت شما را به وضوح خواهد دانست. حالا در همان برنامه‌ای که می گفتید «پرت و پلاست» یعنی دورهمی، مهمان می شوید و خودتان را مظلوم و معصوم و … نشان می‌دهید؟! حداقل در ده یادداشت مختلفی که در چند سال اخیر در جاهای مختلف نوشته ام، تاکید کرده‌ام که شومن مناسبی هستید و میرزا بنویس زرنگی. حتی تیتر آخرین یادداشتم که در همین سایت کار شد و بعد در چند جای دیگر باز نشر، این بود: «جناب فراستی، پایتان را از گلوی سینمای ایران بردارید» ولی طبعا وقتی دیگر گلویی نمانده، شما هر جا که خواستید، پایتان را بگذارید. راحت باشید. می دانیم که آداب پیری را بلد نیستید. می دانیم که آداب روشنفکری را بلد نیستید. حتی آداب «عاشق سینما بودن» را هم بلد نیستید. همه را می دانیم. همه می‌دانند. ولی نمی نویسیم درباره جزییات، چون شما را بیخودی، بزرگ می کنیم چون حتی بردن اسم شما ممکن است یک سانت، بزرگتان کند. ولی راحت باشید. بتازید. دوره، دوره شماست. دوره مسعود فراستی، مهران مدیری و … موفق باشید! ولی حداقل باید دیگران بدانند که تاکنون نه کتابی «نوشته‌اید» و نه «تحلیلی بر پایه فکت و مصداق و مثال درباره فیلمی» فقط حرف های کوچه‌بازاری می زنید اما با ژست سیگار و ….
بهترین حرف ها را درباره شما، بقیه دوستان در این روزها گفته‌اند، ولی وظیفه خودم دانستم که اینها را بنویسم. وظیفه هر کسی است که درباره «فراستیتی ها» بر وزن «تتلیتی‌ها»، روشنگری کند. البته تتلو یک فرق مهم با شما دارد، ظاهر و باطنش یکی است. شما نگاهتان همیشه به پرچم است که باد به کدام سمت می وزد تا سیگارتان را به آن سمت بگیرید. از فیلم اخراجی‌ها تا فیلمی مثل طلا!

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظرات شما

  1. ناشناس
    ۵, خرداد, ۱۳۹۹ ۳:۲۳ ق٫ظ

    احسنت . خیلی خوب نوشتید

  2. فراستیتی
    ۵, خرداد, ۱۳۹۹ ۴:۵۰ ق٫ظ

    اولا با متنتون کاری ندارم و از اطلاعات جامعتون هم که هیچی.اگر برنامه رو کامل ببینید و یک سرچ داخل گوگل بزنید کتاب های فراستی رو براحتی میتونید پیدا کنید.
    بعد هم شما اقای فراستی رو به خاطر دلایلی میکوبید که الان شما خودتون تو این متن دچارش شدید.البته گویا ساده ترین اطلاعات را هم درباره ایشون ندارید.و حتی به دروغ میگویید زندگی ایشان را از دهه ۶۰ میدانید ولی نمیدانید ایشون چندین کتاب دارد
    منتظر پاسخی از شما نمیمانم چرا که احتمالا در پاسختان من را هم بدون پایه و منطق قرار است مسخره کنید.میگویید ایشون بی پایه و منطق و فکت است ..اصلا درست ولی انگار خودتون تو این متن که عقده هاتون رو خالی میکنید هیچ فکت و منطقی نیاوردید و تنها با چیز هایی که در ذهنتون هست (درست و یا غلط)نتیجه گیری میکنید که نه تنها دلیل ندارید بلکه دلایلتان دروغ .اشتباه و بر پایه توهم شخصیتان است.این اقا یک شومن بی اطلاع و نه تنها انسان بدرد نخور بلکه مضر.اگر به گفته شما این ها بد است،پس سعی کنید این ها نباشید و یا حداقل در متنتان این نکات را استفاده نکنید به نظرم باید نام این متن عوض شود و به جای هر اسم ایشون اسم خودتان جایگزین شود.و اگر بنظرتان تتلو بهتر است و حداقل خودش را نشان میدهد شما هم همیانطور باشید و انقدر تناقض در نوشته هایتان نداشته باشید.که چیزی را که نفی میکنید خودتان در حال انجامش هستید.اگر در پاسختان نتوانستید چیزی برای مسخره کردن من پیدا کنید مهم نیست که این درست است یا نه.ولی همانطور که کلا بر اساس توهمتان نظر میدهید مرا فراستیتی بخوانید و خوشحال از شکست من و بردتان که با تمسخرکردن بی پایه حاصل شده عقده هایتان را خالی کنید.
    این کامنت
    به قول خودتتان از طرف یک فراستیتی.

  3. سید احمد هاشمی
    ۶, خرداد, ۱۳۹۹ ۱:۳۳ ق٫ظ

    بله دیگه فراستی بد و شما خوب که مثل دیکتاتورها داد می‌زنید :فراستی برو.
    اگر بخواهیم مثل خودتان بگوییم باید اینطور نوشت:آقا لطفا پایت را از گلوی نقد بردار.
    حرف بزنید با عقل سرد. چرا احساساتی می شوید..

  4. ناشناس
    ۶, خرداد, ۱۳۹۹ ۵:۵۰ ق٫ظ

    شرط اول نقد، نقد فیلم اس نه نقد کارگردان، نقد نقد است نه نقد منتقد. تا وقتی شما فراستی را زیر سوال میبرید نه گفته هایش را، نیت پنداری میکنید نه تحلیل گفته ها ، بجای نقد تفکر، نام یا لباس اورا تمسخر میکنید، ما حق را به فراستی ها میدهیم.

  5. احسان
    ۶, خرداد, ۱۳۹۹ ۱۰:۰۲ ق٫ظ

    چیه میسوزین یه ادم باسواد هست بیسوادی وبی فرهنگی و که پشت ژست های روشنفکری پنهان کردین نمایان میکنه

  6. امیر
    ۶, خرداد, ۱۳۹۹ ۱۱:۵۱ ق٫ظ

    ای کاش نقد بود همش تخریب بود متاسفم

  7. جواد
    ۶, خرداد, ۱۳۹۹ ۶:۵۱ ب٫ظ

    متن از سر ناتوانی نوشته شده، مسعود فراستی یک نفر است چرا کل سینما ایران در ضدیت با او هستند، چون حتی یک نقط ضعیف را هم قبول نمی‌کنند.

  8. حقیقت
    ۸, خرداد, ۱۳۹۹ ۱۰:۴۹ ب٫ظ

    اگر مرد هستید که بعید میدانم باشید این نظر را منتشر کنید،نه به عنوان طرفدار فراستی به عنوان یک آزاداندیش میگویم شما هنوز حتی یکبار کامل به صحبتها به قول خودتان به اراجیف یا هر چه از امثال فراستی و کسانی که مخالفشان هستید گوش نکرده اید به مانند متنی دیگر از تقی زاده در همین سایت که انقدر ناشیانه بود که کاملا معلوم بود دورهمی را فقط یا در حد یک نظر دیده و یا اصلا ندیده و فقط از دیگران شنیده که گفت در آن متن که فراستی بوگارت را قبول ندارد در حالی که فراستی به مدیری گفت که اگر ار بوگارت بدت می آید فیلمهایی را از او معرفی می کنم تا ببینی که عاشقش شوی،شما هم انقدر ناشیانه مخالف خود را می کوبید که حتی نمی دانید۳۰ سال پیش که امسال شما هنوز بویی از نقد نبرده بودید و یا هنوز سنتان قطع نمی داده فراستی کتاب و مقاله و نوشته های به مراتب داغتر از صحبتهای امروزش داشته آنگونه که گفت در دوران قبل از انقلاب در فرانسه در جلسه ای با حضور گدار و تروفو هردو همدیگر را در نقد به مانند رینگ بوکس میکوبیدند ولی در پایان به مانند دو دوست با هم قهوه می خورند
    نقد تعارف برنمی تابد فکلی های روشنفکر مآب سواد فراستی کجا و شما ها کجا

نظر شما


آخرین ها