سینماسینما، کیوان کثیریان – نگاهی به فهرست فیلمهای روی پرده بیندازید. کمدی های دم دستی سینما را تسخیر کردهاند. کمدیهایی بی کیفیت که غالبا سالنهای فراوان را در اختیار دارند ولی نه فیلمهای خوبی اند و نه به فروش قابل توجهی دست یافته اند. مدیران سینمایی و دستاندرکاران اکران نیز به بهانه نیاز جامعه به شادی دارند از این فیلمهای بیکیفیت حمایت میکنند و فضا را برای سینمای جدی و صاحب اندیشه تنگ و تنگ تر میکنند.
معلوم نیست متولیان اکران با چه کار کارشناسی به جای مردم تصمیم میگیرند که فلان فیلم چون کمدی است میفروشد پس سالنهای پرشمار لازم دارد و بهمان فیلم گرچه فیلم خوبی است ولی نمی فروشد و تنها در چند سالن آنهم دوهفته یا چهار هفته اکران شود از سرش هم زیاد است. با همین پیشبینی بی اساس بسیاری از فیلم ها که اتفاقا باید آنها را جریان اصلی سینمای ایران بهحساب آورد، به حاشیه میروند و درست اکران نمیشوند. درحالی که اگر باشرایط مناسب روی پرده بروند مخاطب کافی خواهند داشت. فیلمهای باارزش سینمای ایران که اتفاقا نام همینها در تاریخ سینما باقی میماند، دارمد قربانی سوء مدیریت در اکران و سوء مدیریت کلان سینما میشوند.
فیلمی که با افتخار در تبلیغات مجازی اش خود را اولین فیلم دگرباشانه سینمای ایران میخواند و از این مسیر میخواهد مخاطب جذب کند، در سالنهای پرشمار اکران میشود و فیلمهایی مثل “یک کیلو و بیست و یک گرم” و “ماهورا” و حتی “جاده قدیم” و “عرق سرد” و “شعله ور” با محدودیت های زیاد، به نمایش درآیند. فیلمهایی که یقینا اگر درست و عادلانه به نمایش درآیند بسیار بیشتر دیده میشوند و مخاطبان پرشمارتری پیدا میکنند.
به نظرتان دولت و سازمان سینمایی عریض و طویلش به چه کار سینما میآیند اگر قرار باشد خالتور سازها روی سینما خیمه بزنند؟ نباشند بهتر نیست؟ اگر وظیفه حراست از فیلمهای ارزشمند سینمای ایران را ندارند، چه مسئولیتی احساس میکنند؟ سینمای ایران اگر در جهان اعتبار دارد مطمئنا از بابت فیلمهایی مثل هشتگ و خالتور و لازانیا و کاتیوشا و دم سرخها و هزارپا و… نیست.
اگر قرار است سازمان سینمایی کارمند گوش به فرمان خالتورسازها باشد، واقعا عدمش به ز وجود. درحال حاضر ظاهرا چنین وضعیتی حاکم است. وضعیتی حاکم شده که کارگردانی مثل ابوالحسن داوودی با ساختن آنهمه فیلم خوب به ورطه “هزارپا” کشیده میشود و یا فیلمسازی مثل حسین قناعت با فیلمهای خوبش در حوزه کودک به باتلاق “لازانیا” میافتد. وقتی فیلم خوب بسازی و سازمانسینمایی کوچکترین حمایتی در اکرانش نکند یا بیخود و بیجهت سالها در محاق توقیف بماند، نتیجه جز این میشود؟ آیا حفاظت و حراست از سرمایههای معنوی و انسانی سینما و فرهنگ وظیفه دولت و وزارت ارشاد و سازمان سینمایی نیست؟ وضعیت سینما را به سمتی بردهاند که امسال، کلی فیلم دم دستی نظیر همین ها که حالا روی پرده است، درحال تولید است. نگاه سرمایه سالار رئیس سازمان سینمایی که اتفاقا از هر رویکرد کارشناسی و حرفهای خالیست، دارد سینمای ایران را نابود میکند. خالتورسازان و سازمان سینمایی در یک پروژه مشترک، پا روی خرخره سینمای ایران گذاشتهاند و فشار میدهند.
حالا یک خروش از درون سینما و توسط اهالی دلسوخته سینما لازم است تا جلوی این جریان مخرب را بگیرد و سینمای ایران از فشار این دیکتاتوری خالتوری، رها شود و نفسی تازه کند. بخشی از مخاطبان سینمای ایران دیگر به سینما نمیروند. مسئول این افتضاح، مستقیما رئیس سازمان سینمایی است و قطعا وزیر ارشاد که اجازه استمرار این جریان مسموم را داده است.
منبع: روزنامه اعتماد
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- حقیقتِ حذف/ وقتی حذف، جای گفتوگو را در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی میگیرد
- آغاز شمارش معکوس برای میزبانی فارس از جشنواره جهانی فیلم فجر
- خلف وعده سازمان سینمایی/ خانه سینما از حضور در کمیته انتخاب نماینده ایران برای اسکار کنارهگیری کرد
- بماند به یادگار از دولت وفاق!/ نامه سرگشاده یک مستندساز به رئیس سازمان سینمایی
- خروج کانون کارگردانان سینما از شورای صنفی نمایش/ برای رائد فریدزاده متاسفیم
- بیانیه سازمان سینمایی در پی حمله به صداوسیما
- برگزاری فعالیتهای هنری تا اطلاع ثانوی لغو شد
- جایزهای فراتر از پناهی و فیلمش
- طبقه فرودست، اخلاق و مسالهی انتخاب
- یک یادداشت در هفت پرده
- حرفهای تازه رییس اسبق سازمان سینمایی؛ ایوبی: پشتم را خالی کردند/ دولت باید پایش را عقب بکشد
- آنها که «علت مرگ: نامعلوم» را توقیف کردند باید پاسخگو باشند!
- موتمن: سردر سینماهای کشور شبیه تئاتر بولینگ عبدو شده است/ فارابی را تعطیل کنید
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- مسعود نجفی مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی شد
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





