تاریخ انتشار:1398/01/18 - 08:41 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 109934

سینماسینما، سید سعید هاشم زاده

یک. دیدگاه یک اثر را چگونه باید جست و جو کرد. بی شک راهکارهای متفاوتی برای این جست و جو در طول تاریخ تحلیلی هنر ارائه شده است. نخست بررسی مضامین و تم هاست، که به دیدگاه درون مایه ای در برخورد با اثر شهرت دارد، دیدگاهی که قالبا ایدئولوژیک و کلاسیک است؛ و سپس تحلیل و نقد فرمالیستی می تواند راهگشای بررسی اثر هنری باشد و بعد شاخه های دیگر علوم نظری چون روانکاوی و هرمنوتیک و نشانه شناسی و غیره…. این رویکردهای تحلیلی درباره اثری سینمایی شاید جست و جویی پیچیده را رقم بزند، که بنظر برای فهم اثر سینمایی باید از زمینه فرم آغاز گردد و سپس به درون مایه منتج شود. و اگر قدم به تحلیل های علوم انسانی بگذاریم به عملکردهای میان رشته ای متصل شده ایم و نه صرفا هنری. که از دید هنری فرم همچنان رویکردی یکتاست برای تحلیل و نقد هنر.

دو. وقتی از فرم سخن می گوییم آن چه که می بینیم در اولویت قرار می گیرد. اما آنچه که ما بر روی صفحه تلویزیون دیده ایم، از سپیده تا فریاد، نه یک اثر هنری بلکه اثر رسانه ایست و این نکته اول است. اثر رسانه ای بی شک واجد شرایط تاثیر گذاری و ماندگاری یک اثر هنری نیست و پیش از ایجاد حس به تبلیغات و پیام های روانی پناه می برد. پناه بردن به لحظاتی که قرار است در آن تمی تبلیغاتی را به سوی مخاطب پرتاب کند.در واقع تفاوت بین اثر هنری و رسانه ای در همین نکته نهفته است که اثر رسانه ای به سمت تقلیل دادن مفاهیم انسانی و ساده سازی پیش می رود که البته در نهایت قرار است به یک جناح یا نگاه سیاسی دامن بزند و مسئله اش هنر نیست، و اثر هنری قرار است مفاهیم را گسترش و قابل تاویل سازد و از طریق حس و نه پیام این مفاهیم انسانی را منتقل کند.

سه. از سپیده تا فریاد از منظر فرم یک اثر رسانه ای، ضعیف و قابل پیش بینی است. حذف آن چه مولف می خواهد و چیدن روند تاریخی به سمت و سوی جبهه دلخواه سیاسی؛ ونه جسارت گفتن روند درست تاریخی و تحلیل فراگیری که نقطه نگذارد بلکه بدست مخاطب سپرده شود. در واقع از سپیده تا فریاد پس از دیدن اثر، تمام می شود. زیرا نقطه گذاری اش را شفاف نشان می دهد. قضاوت می کند و راه می بندد، بالعکس آن چیزی که سازنده اثر مدعی آن است. او گمان می کند راه بازکرده، اما او جانبدارانه، حذف و اضافه کرده است و در نهایت نیز تحلیل خود را با نقطه گذاری در بخش پایانی فیلم به مخاطب حقنه می کند.

چهار. اغلب آثار رسانه ای ایران، از هر جناح سیاسی؛ به این نقطه گذاری می رسند. این شاید ترفندی باشد که بحث تبلیغات را یدک می کشد، اما این موضوع در مستندهای تبلیغاتی آن سوی مرزها کمتر به چشم می خورد، در تحلیلی که سالها پیش بر سر مستند انتخاباتی اوباما داشته ام، تاکیداتی از منظر فرم بر روی این آثار را اشاره کردم و اینکه اوباما در یکی از مستندهایش نه جانبدارانه بلکه انسانی به مواضعی باز و قابل تفسیر می پردازد و نقطه گذاری نمی کند.

پنج. تاثیری که اکنون از سپیده تا فریاد را بر سر زبان ها انداخته از دو جهت قابل بررسی است، نخست اینکه سوژه اثر مخاطب را از متن به فرامتن می برد و نام شجریان از اساس حساسیت برانگیز است. و دوم اینکه مخاطب امروز، بخوانید خواننده تیترها، عادت کرده است تا مطالب تیتردار یا پر از تیتر را مورد خواندن، و نه خوانش، قرار دهد. در واقع خواننده امروز دنبال تیترهای جنجالی است و از آن استقبال می کند و فراتر از این نمی رود.

شش. این مستند یک اثر سیاسی پروپاگاندایی است و همچون اغلب این آثار رو به فراموشی می رود اما آنچه که نویسندگان و مولفان اثر در فرامتن به دنبالش می گردند، انتقاد به جناح مقابل و نیز به روند تاریخی برخورد با شجریان البته با حذف مورد دلخواه آنان است. آنها فکر می کنند نگاه موفقیت آمیزی در این مستند را دنبال می کنند، اما از منظر فرمی، جامپ ها و برداشت های شخصی و نیز نحوه سوال پرسیدن از مهمانان و گزینشی کردن رویدادها، بیش از پیش مخاطب را نسبت به هدف مورد نظر این مولفان مشکوک می کند. تردید در این روایت شاید بیشترین حسی است که به مخاطب آگاه دست می دهد و نه اطمینان در روایات تاریخی.

هفت. متاسفانه مولف دست خود را رو می کند و خود را به سمت جناح مشخصی سوق می دهد که بزنگاهش کامل نشان دادن سخنرانی مشهور محمود احمدی نژاد است؛ با این سمت و سو شاید مستند یک دهن کجی نیز به نظر برسد اینکه نشان دادن ساز و آواز و نشان دادن بسیاری از تصاویر که طبق هیچ شرایط دیگر از تلویزیون پخش نخواهد شد فقط از جانب فیلمسازان رسانه ای این جناح پذیرفته است و از دیگران خیر، که این بار که از متن به فرامتن می آید بیش از پیش رویکرد اثر را جناحی و هدف آن را یک جدایی قرار می دهد. جدایی ما و دیگری. ما یی که می توانیم نشان دهیم و بسازیم و دیگری که نمی تواند…

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها