تاریخ انتشار:1400/04/13 - 15:13 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 158420

سینماسینما، حمید عبدالحسینی*

فرار از تله فیلمی‌ست در قالب فیلم هایی که به موج نوی سینما ایران بدل شده اند با این تفاوت که کارگردانش از گروه فیلمسازان آن جریان محسوب نمی شود؛ ولی همواره نگرش و رویکردش به سینما به نوعی موید نگاهی نو در جریان سینمای مرسوم آن دوران به حساب می آمد که هیچ وقت آن‌چنان که باید قدر ندید و حتی در دوران خود با بی‌مهری هایی نیز روبه‌رو شد. جلال مقدم وامدار ادبیات بود و آشنایی‌اش با جلال آل‌احمد هرچند در دوره‌ای محدود، به تاثیراتی بر او انجامید اما تفاوت‌های عقیدتی و مبانی فکری این دو باعث شد این ارتباط دیری نپاید و کمی بعد به دلیل تسلطش بر ادبیات فرانسه ضمن تدریس به ترجمه مقالات نیز روی آورد که منجر به آشنایی و همکاری‌اش با شاملو شد اما نقطه عطف زندگی جلال مقدم و گرایش‌اش به سینما را باید مراوده او با فرخ غفاری به حساب آورد که ماحصل‌اش نگارش فیلمنامه جنوب شهر برای غفاری بود. بعدها این خود مقدم بود که با کارگردانی فیلم هایی چون پنجره، فراراز تله و مستند خانه خدا خود را در قامت فیلمسازی دغدغه‌مند و روشنفکر معرفی و تثبیت کرد اما هیچ‌گاه به جایگاه واقعی‌اش دست نیافت. در سال‌های پس از انقلاب مثل بسیاری از هم‌دوره‌ای‌هایش با موانع و مشکلاتی در تداوم مسیر حرفه‌ای‌اش روبه‌رو شد که به ایجاد شکافی در جریان فیلمسازی‌اش منجر شد و ناگزیر به سمت بازیگری کوچ کرد که جز چند مورد محدود نظیر دندان مار، هامون و دلشدگان آثار شاخصی از آب درنیامدند و کمتر درخاطره ها ماندگار شدند. سرانجام یک تصادف، سینمای ایران را برای همیشه از استعدادی شگرف و فیلمسازی خوش قریحه، خلاق و غریزی محروم کرد. کارگردانی که می شود آثار شاخص‌اش از جمله فرار از تله را بعد از گذشت نیم قرن بار دیگر دید و بر تازگی، جذابیت و تاثیر گذاری اش صحه گذاشت.

*نویسنده و کارگردان

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها