سینماسینما، رومینا روشنبین
با یک مقایسهی تطبیقی کوتاه بین یک سکانس از فصل اول سریال و یک پاراگراف از فصل هفدهم کتاب شهریار این بررسی را شروع میکنم. در سکانسی که کندال قصد توطئه بر علیه پدرش لوگان روی را دارد، در حالی که به دلیل اعتیادش به مواد مخدر در حال خود نیست، دچار سانحهی رانندگی میشود و فردی در این سانحه کشته میشود، لوگان متوجه میشود، از آن به عنوان آتو استفاده میکند، او را میبخشد و در آغوش میکشد همچون چزاره بورجا که در کتاب شهریار به آن اشاره می شود “او آدم سنگدلی بود با این همه سنگدلیاش رومانیا را سامان بخشید و یگانه کرد و آرامش و فرامانبرداری را بدان باز آورد”. از این قیاس تطبیقی میتوان الگوهای قدرت ماکیاولی را در شخصیت لوگان روی پیدا کرد.
از آنجایی که خیلی از آمریکاییها مهاجر بودهاند، مهاجرت یک موضوع خرده فرهنگی مهم است، همچنین یک خرده فرهنگ حائز اهمیت دیگری نیز وجود دارد که نمونهی بارز بیرونی آن در نسل بیت و هیپیها جریان دارد. به اصطلاح، فرهنگ بیرون زدن از خانه، که حتی تاکید آمریکاییها بر خانواده میتواند از این فرهنگ نشات بگیرد. در وراثت ما با کاراکتری به نام لوگان روی طرف هستیم که یک مهاجر است و این خرده فرهنگها در شخصیت او نیز وجود دارد، به طوری که بعد از مرگش و در مراسم خاکسپاریاش، همچنان برادرش از او دلخور است و او را نمیبخشد.
اگر بخواهیم تاثیر این خرده فرهنگها را در شخصت لوگان روی و درام مورد بررسی قرار دهیم، میتوان در وهله اول به سکانس مرگش اشاره کرد. او که گویی همانند هیپیها متعلق به هیچ مکان و خاکی نیست، در نهایت هم در هوا و آسمان میمیرد. در وهلهی دوم این خرده فرهنگ به استقلال فردی منجر میشود که لوگان با شناخت به این موضوع و با سیاستش همواره سعی در محروم کردن فرزندانش از استقلال فردی دارد تا همیشه نوکر حلقه به گوش او بمانند، این یک بازی قدرت در شخصیت اوست. حتی کاراکتر شیو، دختر لوگان، که سعی در تعقیب استقلال فردی خود دارد و در قطب مخالف سیاسی پدرش در حرکت است، گول شگردهای لوگان را میخورد و در کنارش قرار میگیرد هرچند که شیو میدانست استقلالش وابسته به کشتن فیگورفادر است.
در واقع خانوادهی روی ظاهرا هیچ اختلافی با هم ندارند تا زمانی که بحث از امپراطوری و وراثت لوگان روی میشود و او آگاهانه از این تفرقه به امپراطوری خود ادامه میدهد، چرا که تخم این تفرقه را خود میکارد و به قول ماکیاولی یکی از راههای کنترل مردم زور است. او با زورگویی و وعدهها توخالی که به هرکدام از فرزندانش میدهد میتواند امپراطوری خود را حفظ کند در واقع با این وعدهها و تفرقهها همان کاری را میکند که پادشاهان در دوران کهن با از بین بردن بچههای خود میکردند تا اینگونه حکومت خود را از هر گونه خطر و تصاحب کنندهای حفظ کنند. شاید اگر ماکیاولی میخواست جلد دوم شهریار را بنویسد بهترین نمونهی مطالعاتیاش کشور آمریکا بود از سیستم کلان کشور تا خرده سیستمها با ضربالمثل بخور تا خورده نشی از همین رو خودخواهی لوگان روی تا جایی بود که حتی پس از مرگش هم یک دست نوشتهی تفرقهآمیز از خودش به جا گذاشت چرا که چیزی پس از مرگش برایش مهم نبود، دلواپسی وراثت و نگرانی فرزندانش آخرین چیزی بود که به آن فکر میکرد حتی زمانیکه فساد او در رسانهها افشا شد، سعی داشت تا کندال پسرش را قربانی امپراطوری خود کند بنابراین هیچ عشقی بالاتر از عشق به قدرت در وجود لوگان نمیبینیم.
بار دیگر کشتن الگوی فیگورفادر در جایی خودنمایی میکند که کندال با مبارزه با پدرش دوباره زنده میشود و او هم میداند که استقلال فردیاش در مرگ پدرش است. حتی در تحلیل اسطورهشناسی شخصیت لوگان مانند کرونوس میدانست که اگر سرنگون شود به قطع یقین توسط یکی از فرزندانش است از همین باب همچون کرونوس شروع به خوردن فرزندان خود کرد و میدانست که زئوس او کندال است برای همین در خوردن او نه تردید میکرد و نه اشتباه چرا که کرونوس در برابر زئوس شکست خورد و مرتکب اشتباه شد اما لوگان هرگز در برابر زئوسش خطا نمیکند و او را میبلعد.
لوگان از زنهای زندگی کندال هم نفرت دارد چرا که از آگاهسازی و نجات کندال توسط آنها میترسد، همچون رئا در زندگی زئوس. و اما اسم سریال، واژهی وراثت نکتهای دارد حائز اهمیت چرا که لوگان صاحب هیچ ارث و میراثی نبود و گویا میراث برای او معنای ذهنی فرزندانش را نداشت در حالی که برای آنها واژهی وراثت تمام زندگیشان بود حتی نویسنده در موضوع وراثت ایدهی جالبی را مطرح میکند، کندال فرزندی با اختلال اوتیسم حاد دارد، شیو نمیخواهد مادر شود و رومن نمیتواند رابطهی جنسی برقرار کند و در نهایت کسی در آن امپراطوری میماند که فرزندی در شکم داشته باشد، با بچهدار شدن شیو در فصل آخر، نویسنده این کد را به ما میدهد و در جشن تاج گذاری کندال، نویسنده آنها را از خاک آمریکا دور میکند، در خانهی مادر میبرد تا کنار هم پیمانی ببندند و می بندند اما در خاک آمریکا در روز رای گیری پیمانشان را میشکنند و رومن به کنایه رو به کندال میگوید لوگان پدر تو نبوده احتمالا یه کابینت ساز پدرت بوده. نویسنده به این منظور آنها را در خانهی مادر متحد ساخت. ضرب المثلی هست که میگوید زیر درخت بلوط هیچ درختی رشد نمیکند انگار هر کدام از بچهها برای استقلال خود باید از این درخت بلوط فاصله میگرفتند اما نتوانستند.
و من فکر میکنم ماکیاولی اگر زنده بود به جای نوشتن شهریار، وراثت را مینوشت.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- دانههایی که سبز نمیشوند/ درباره اقتباس در «زخم کاری: بازگشت»
- ابراهیم گلستان؛ هنرمندی که خود یک اثر هنری بود
- ادیپ در تروآ/ نگاهی به فیلم «بو میترسد»
- استنساخ سینما/ نگاهی به فیلم «شطرنج باد»
- زمان و هزینه؛ چالشهای اصلی ساخت فیلم کوتاه
- جایزه امی ۲۰۲۲ نامزدهایش را شناخت/ یک سریال و نامزدی در ۲۵ بخش
- بازیگر اسکاری «پیانیست» به سریال «وراثت» پیوست
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟
- با رونمایی احتمالی فیلم در جشنواره کن؛ تام کروز با «ماموریت غیرممکن» خداحافظی میکند
- باید جلوی تصمیمات پشت پرده درباره سینمای ایران گرفته شود/ چه کسی باید مشکل شرعی «قاتل و وحشی» را حل کند؟
- نشان سیف الله داد چه نسبتی با بهرام افشاری و ملیکا شریفی نیا دارد؟
- فانتزیهای سورئال و کمدیهای پیچیده از جنس سروش صحت/نگاهی به فیلم «صبحانه با زرافهها»؛