سینماسینما، محسن جعفریراد
قواعد انتخاب و داوری را همه میدانیم. چند نفر برای انتخاب فیلمها دعوت میشوند و چند نفر برای داوری و طبق سلیقه و تحلیل خودشان به فیلمها رای میدهند. پس از بدیهیات یک جشنواره است که هر چند نفر دیگری ممکن است فیلمهای دیگری انتخاب کنند و فیلمساز حق واکنش و اعتراض ندارد. اما زمانی ماجرا چالش برانگیز میشود که دریابیم چطور و طبق چه مکانیسم و معیاری مستندهای پرمخاطب یک جشنواره تخصصی جایی در بخش مستند جشنواره فجر ندارند. باید توجه داشت که منظور از مخاطب، مخاطب عام سینمای صرفاً تجاری نیست که نمونههای بیشمارش را از چندگانه اخراجیها تا سلام بمبئی شاهد بودهایم. بلکه صحبت از مخاطب خاص سینمای مستند است که یا جزو عوامل فیلم هستند، یا دانشجویان رشتههای هنری و یا علاقه مندان جدی و پیگیر سینمای مستند.
پس سه فیلم مسافران (محمود رحمانی)، زنانگی (محسن استادعلی) و دیپلماسی شکست ناپذیر آقای نادری (بهتاش صناعیها و مریم مقدم) که محبوب این مخاطبان خاص جشنواره بوده اند، طبعاً ویژگیهای قابل توجهی داشتهاند و گرنه چرا از انبوه فیلمهای جشنواره که تعدادشان به بیش از پنجاه فیلم میرسد باید این چند فیلم به سانس فوقالعاده برسند؟!
هر عقل سلیمی گواهی میدهد که حتماً این سه فیلم ویژگیهای متمایزی نسبت به فیلمهای دیگر داشته و دارند، اما سوال این نوشته اینجاست چرا این ویژگیهای متمایز در جشنواره فجر دیده نمیشود؟ هر سه فیلم نگاهی انتقادی به اجتماع دارند، یعنی دچار سانسور و ممیزی شدهاند و صلاح نبوده در جشنواره فجر باشند؟ خب جشنواره سینماحقیقت هم زیر مجموعه همین وزارت ارشاد و خطوط قرمزش هم که یکی است. پس چرا در آن جشنواره به راحتی اکران میشوند و پرمخاطب، اما در جشنواره دیگر اصلاً مجال حضور به آنها داده میشوند. فرصت نقد و تحلیل در این مجال اندک نیست اما اغلب منتقدان ویژگیهای مثبت این سه فیلم را در جشنواره تحسین کردهاند.
فرم بصری فیلم مسافران و موضع صمیمی کارگردان با مسافران ماشینش، واکاوای زیر پوست شهر در فیلم زنانگی و دغدغه های زنانی که شاید برای اولین بار تصویرشان را دیدیم و حرفهایشان را شنیدیم و روایت شوخ و شنگ و گاه ابزورد فیلم دیپلماسی… که به بهانه آرمانخواهی یک مرد، کمیت و کیفیت آرمانخواهی در یک جامعه در حال گذار را مورد واکاوی قرار میدهد.
پس هر سه فیلم کیفیت مطلوب را داشتند نه صرفاً از نظر سلیقه نگارنده بلکه همین ویژگیها در نظر منتقدان دیگر هم موجود بود و دو فیلم مسافران و دیپلماسی… مورد نظر گروه هنرو تجربه قرار گرفت و فیلم زنانگی مورد نظر داوران بخش بینالملل اما به طرز آشکاری، محافظهکاری دبیر جشنواره باعث شد دو فیلم دیگر هیچ جایی در فهرست کاندیداهای بخش ملی نداشته باشند.
این یک نشانه مهم بود و مشخص میکرد که همین نمایش این فیلمهای انتقادی هم قابل توجه است اما چه میشود که این سه فیلم در جشنواره فجر مهر مردودی میخورند؟ یعنی انبوه مخاطبان تخصصی سینمای مستند که ایستاده و گاه به دلیل ازدحام جمعیت نشسته روی زمین این سه فیلم را دیده اند، اشتباه کردهاند؟ آیا همان مخاطبان و نظیرشان قرار نیست که فیلمها را در جشنواره فجر ببینند؟ پس نیاز و دغدغه این مخاطبان کجای این انتخاب ها لحاظ میشود؟
نکته دیگر به مصاحبه مصطفی رزاقکریمی مربوط میشود که از اعضای اصلی سیاستگذاری های جشنواره است. او گفته که فیلمهای پرمخاطب برای حضور در جشنواره فجر در اولویت هستند. خب بدیهی است که حواسها به سمت سه فیلم پرمخاطب جشنواره سینماحقیقت جلب میشود که از لحاظ فنی هم کیفیت مطلوب را داشتند (بازهم با استناد بر نظر منتقدان و داوران بخش هنر و تجربه و بینالملل) پس محافظهکاری دبیر جشنواره بیشتر برجسته میشود. البته بدیهی است که هر دبیری به فکر برگزاری بیحاشیه و به دور از جنجال و بحران جشنوارهاش باشد اما نه به این قیمت که سه فیلم پرمخاطب معتبرترین جشنواره مستند در ایران کنار گذاشته شود.
درایت و شجاعت و جسارت یک دبیر در چنین بزنگاههایی مشخص میشود وگرنه فیلمهای خنثی و بدون موضع که هر ساله در جشنواره به نمایش در میآیند و مشکلی به وجود نمیآمد. در نظر بگیرید اگر دبیر جشنوارهای از آثاری که احتمالاً به دلیل ممیزی پذیرفته نمیشدند، صیانت می کرد یا حداقل با فیلمساز تعامل داشت و امکان نمایش فیلمها را به سهم خود هموار میکرد، از فیلم عیاری گرفته تا همین سه فیلم مستند، آیا در سالهای بعد از او به عنوان یک مدیر و دبیر جسور و حامی سینمای روشنگر یاد نمیشد؟ چطور این سه فیلم تنور جشنواره سینما حقیقت را داغ کردند و مدیران جشنواره پز نانهای داغشان را میدادند، حالا خودشان به کباب داغ تبدیل شدند؟!
قطعاً آیندگان درباره جسارت و ترس دبیر چنین جشنوارههایی قضاوت خواهند کرد. دبیری که در تلویزیون و روی آنتن زنده اعلام میکند که به شخصه جلوی فیلم کیانوش عیاری را گرفته است. از طرفی دیگر چرا از ۱۱ فیلم بخش مسابقه جشنواره فجر، ۷فیلم در ژانر سینمای جنگ ساخته شدهاند؟ یعنی فقط فیلمهای دفاع مقدسی در چنین جشنواره هایی فرصت دیده شدن دارند؟ مگر نه اینکه سینمای اجتماعی هم می تواند به واژه و مفهوم فجر در ترکیب جشنواره فجر ربط داشته باشد؟ آیا این تبعیض آشکار بیعدالتی در حق مستندهایی نیست که سازندگانشان بیشتر به فکر روشنگری و بازتاباندن معضلات جامعهشناختی بودند؟ آیا این رویه نمیتواند نگاه مستندسازهای تازه کار را به سمت فقط یک قالب یعنی مستتد سینمای جنگ سوق دهد؟ آیا هییت انتخاب و دبیر جشنواره به آینده این انتخابها و قوام سینمای مستند و تنوع ژانریک مستندها فکر کردهاند یا نه صرفاً قرار بوده ویترین سینمای جنگ پر شود؟ زمان پاسخ این سوالها را خواهد داد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- بنیاد ایرانشناسی برگزار میکند؛ نشست تخصصی روایت وطن در سینمای ایران
- امروز، روز ملی سینما نیست!
- مهدی شامحمدی: اکران آنلاین تاثیری بر تعداد مخاطبان مستند نداشت/ مستند اجتماعی همیشه پر مخاطب است
- بازخوانی یک قتل از پیش طراحی شده/ نگاهی به مستند «ترور سرچشمه»
- گفت آن گلیم خویش بدر میبرد ز موج/ وین جهد میکند که بگیرد غریق را/ نگاهی به مستند «صبیه»
- آبشخورِ آهوانِ تشنه!/ نگاهی به مستند «مُغیسُف»
- نمایش ۶ فیلم مستند ایرانی در برنامه انجمن آسیایی نیویورک
- چاقوکشی برای رسیدن به حق!/ درباره لزوم فاصلهگذاری بین هنرمند و انسان خوب
- سینمای ایران از نفس افتاده است
- از تاریکی گفتن موجب روشنایی نمیشود/ سینمای ایران نیازمند فیلمهایی است با تم امید و جسارت
- نگاهی به مستند «زیر این چتر باران میبارد»/ چیزی خزنده و مرموز راه پیدا کرده به دفتر مدیری مسئول
- «کاغذپارهها» از اول بهمن اکران عمومی میشود
- خبرهای تازه از «اکران حقیقت»/ نمایش چهار مستند در بهمن ماه
- صنوبرهایِ شیرین، در همنوازیِ عشق
- مستندهای بخش مسابقه اصلی «ایدفا» معرفی شد
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
آخرین ها
- از استعفای اعتراضی جعفر پناهی تا تقابل با هیاتمدیره؛ پشت پرده اختلافات صنفی سینماگران
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- یک جایزه و دو تقدیر برای فیلمسازان ایرانی در جشنواره الیمپیای یونان





