سینماسینما، فرنوش رضائی دُرجی
فیلم «کندو» به کارگردانی و نویسندگی فریدون گُله محصول سال ۱۳۵۴ است.
گُله در این فیلم سعی کرده با اتخاذ نگاهی اجتماعی به نقد مناسبات موجود در تهران آن دوران بپردازد و این خود فیلم «کندو» را به اثری شایان توجه تبدیل می کند؛ اما نکته ای که توجه من را در هنگام مشاهده فیلم به خود جلب کرد، هماهنگی میزانسنی که گُله برای به تصویر کشیدن داستان خود به کار می گیرد با دیدگاه اجتماعی موجود در اثر است.
فیلم با نمایی لانگ شات شروع می شود و ما ابی با بازی بهروز وثوقی و آقا حسینی با بازی مرحوم داود رشیدی را در حین راه رفتن در خیابان و در میان جمع می بینیم.
در اینجا کارگردان برای معرفی شخصیتهای خود از نمای لانگ شات (نمای دور) و گاه اکستریوم لانگ شات (خیلی دور) استفاده کرده است تا بر گم شدن آنها در میان جمع و مناسبات اجتماعی تاکید کند.
من معتقدم که این انتخاب ارتباط مستقیم با نام فیلم و مفهوم کندو پیدا می کند، زیرا زنبور ها هم درون یک کندو فاقد هویت شخصی هستند و در مناسبات موجود در کندو تنها به عنوان یک مهره محسوب می شوند.
گُله با توجه به این نکته برای نمایش شخصیت های اصلی خود از نمای دور بهره می برد و این مسئله منجر به فقدان تاکید دوربین بر شخصیت ها می شود. فقدانی که در خدمت اندیشه گُله و بیان جامعه ای کندو وار است.
دوربین گُله تنها زمانی به شخصیت هایش نزدیک می شود که شخصیتها قصد دارند دست به یک کنش فردی بزنند.
به عنوان مثال در نخستین صحنه ای که در آن ابی وارد کافه ای می شود و نوشیدنی مجانی طلب می کند دوربین گُله به وی نزدیک می شود. از نظر من صحنه فوق را می توان به مثابه حادثه محرک اثر نیز محسوب کرد زیرا این درخواست ابی دراین صحنه است که جرقه پیشنهاد آقا حسینی را مبنی بر خوردن نوشیدنی مفت می زند، و گُله در جایگاه نویسنده و کارگردان در این صحنه زمینه لازم را برای ادامه دراماتیک اثر می چیند.
این شیوه تا پایان اثر هم ادامه می یابد و گُله حتی در صحنه حضور ابی در قهوه خانه نیز بیشتر از نمای دور بهره می برد.
در صحنه ای ابی و آقا حسینی در نزدیکی یکی ازدروازه های شهر از هم جدا می شوند، کارگردان از نمایی اکستریوم لانگ شات استفاده کرده و از طریق استفاده از این نما بر دو نکته مهم تاکید می کند؛ او با استفاده از این نما نه تنها با تاکید بر ابعاد بزرگ دروازه کوچکی و حقارت ابی و آقا حسینی را به رُخ می کشد، بلکه گم شدن آنها در شلوغی جمع را نیز هرچه بیشتر به رُخ مخاطب خود می کشد.
این نکته نشانگر مهارت کارگردان در تبدیل میزانسن به میزانشات و ایجاد یک فُرم درست و معنا دار برای اثر خود است.
دیالوگ های ابی و دوستش در قهوه خانه و تاکید دوست وی بر بازگشتن ابی به زندان نمایشگر جهانی بی رحم است که گویا انسان ها پس از انجام یک خطا دیگر بیرون زندان جایگاه و مامنی ندارند.
گله شهری را به تصویر می کشد که گویی خود به زندانی بزرگ و بی رحم تبدیل شده است.
درام اصلی اثر از آنجا آغاز می شود که آقاحسینی سر تُرنا بازی حُکم می کند که ابی باید از پایین شهر تا پل تجریش در کافه های شهر نوشیدنی نسیه بخورد. این حُکم که در آغاز فیلم و ورود ابی به نخستین کافه و در خواست نوشیدنی مفت پایه آن گذاشته شده بود، درام اصلی اثر را به جریان می اندازد. تاکید حاضران بر ناشدنی بودن این حُکم در این صحنه سختی راهی که در برابر ابی قرار دارد را بیشتر نمایان می سازد.
اما گُله برای اینکه انتخاب ابی از منظر دراماتیک منطقی جلوه کند، صحنه ای را قرار می دهد که ابی در حین استحمام خاطرات گذشته خود و زمانی را که یک کشتی گیر بوده به یاد می آورد. این صحنه در راستای معرفی شخصیت و گسترش محور افقی درام کارکرد خود را به خوبی انجام می دهدو ابی با یاد آوری شکستش در کشتی تصمیم خود را برای تن دادن به حُکم آقا حسینی می گیرد؛ زیرا او دیگر نمی خواهد تبدیل به یک بازنده شود. بازتاب تصویر ابی در آینه شکسته هم از نظر من می تواند تولید معنا کند، زیرا تضاد شکستگی آینه با چهره مصمم ابی می تواند سرنوشت شومی را که در انتظار اوست از پیش باز گو کند. البته باید به بازی خوب بهروز وثوقی در این صحنه اشاره کرد.
نکته قابل توجه اینجاست که از آن هنگام که ابی شروع به اجرای حُکم می گیرد، نماهای گُله از لانگ به مدیوم لانگ و مدیوم تغییر می کند، و تاکید کارگردان بر حضور ابی بیشتر می شود.
این تاکید بسیار هوشمندانه است زیرا از این پس ابی دست به یک کنش دراماتیک زده و کارگردان نیز از طریق فُرم اورا از دیگر افراد جامعه جدا می سازد.
استفاده گُله از مکان ها هم نشان از تفکر پخته وی و شناختش نسبت به اسطوره ها دارد. ابی در هنگام ورود به بسیاری کافه ها مجبور است از پله ها پایین برود و این پایین رفتن را می توان به مثابه ورود به جهان مردگان به شمار آورد؛ سفری که در پایان به قیمت جان وی تمام می شود.
جهانی که گُله به تصویر می کشد جهانی بی رحم است، شهری که گُله در فیلم «کندو» به مخاطب خود معرفی می کند نه تنها نشانگر تمدن و پیشرفت نیست، بلکه بیشتر به جنگلی بی رحم می ماند؛ مکانی متوحش که در زیر لایه دروغینی که از تمدن برای خودش ساخته در لایه های زیرین خود عاری از هرگونه ترحم و رفتار انسانی است.
این مسئله زمانی بیشتر نمود می یابد که هرچقدر ابی به سمت بالاشهر می رود و به کافه های مجلل تری وارد می شود، با رفتار غیر متمدنانه تری هم روبه رو میشود.
در حقیقت می توان اذعان داشت آنتاگونیست اصلی فیلم «کندو» شهر و مناسبات حاکم بر آن هستند.
به اعتقاد من فریدون گُله اثری را ساخته که تنها می توان آن را از منظر فُرم و ساختار مورد بررسی قرار داد، بلکه می توان آن را از لحاظ جامعه شناسانه و درک مناسبات اجتماعی حاکم بر آن برهه تاریخی بررسی کرد و این خود منجر می شود که فیلم «کندو» در نظر من در دسته آثار ماندگار سینمای ایران قرار گیرد.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- فیلم «قاتل»؛ تولدی دوباره
- احترام برومند خبر داد؛ چاپ کتابی درباره داود رشیدی
- کتاب «سینمای فریدون گله» به چاپ پنجم رسید
- پیشبینی ورایتی از پنج نامزد نهایی اسکار بهترین فیلم بینالملل
- چرا کیارستمی جایزهی کوروساوا را به بهروز وثوقی اهدا کرد؟/ مرور یک خاطره از دو سینماگر
- تجلیل منتقد معروف بریتانیایی از فیلم «قیصر»/ فیلمی که اسکورسیزی و تارانتینو دوستش خواهند داشت
- احترام برومند: آقای رشیدی بر تئاترهای خیابانی و اجرا در فضای باز تاکید داشتند/ توصیهای مناسب برای روزهای کرونایی اهالی تئاتر
- واکنش بهروز وثوقی به انتشار اخباری درباره بازگشتش به ایران
- رئیس مرکز خدمات مشاوره ایرانیان خارج از کشور: مانعی برای آمدن بهروز وثوقی به ایران نیست/ بستر برای بازگشت هنرمندان مهیا شده
- قسمت دوم همسفر پس از ۴۵ سال با حضور بازیگران اصلی ساخته می شود
- برشهای کوتاه/ تصاویری از نقشآفرینی بهروز وثوقی در فیلم طوقی
- برترینهای سینمای ایران در صد سال اخیر به انتخاب نویسندگان سینماسینما/ بخش نهم
- برترینهای سینمای ایران در صد سال اخیر به انتخاب نویسندگان سینماسینما/ بخش هشتم
- تدوینگر به مثابه مولف
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- هادی حجازیفر تهیه کننده «صفر پنج» شد/ معرفی بازیگران «بازی استریندبرگ»
- «ساعت ۶ صبح» و «خرچنگ» آنلاین اکران میشوند
- فوت نویسنده سیاسی اهل آفریقای جنوبی؛ آثول فوگارد درگذشت
- نگاهی به فیلم «کندو»/ جهانی بدون ترحم
- اکران نوروزی ۱۴۰۴؛ ترکیب ژانری متنوع و رقابت برای جلب نظر مخاطبان
- گزارش از برلیناله ۲۰۲۵؛ بازتاب چهرهی زنان در سینمای معاصر/ برلیناله، آینهای برای زنان در سینما
- پس از چند سال تعطیلی؛ سینما پارس به فروش گذاشته شد
- آتش و خاکستر؛ توضیحات جیمز کامرون درباره جزئیات «آواتار ۳»
- دریافت اسکار شوقبرانگیز بود/ تصور مردم نسبت به انیمیشن ایران تغییر کرد
- نمایش فیلمهایی به مناسبت ۸ مارس در فرانسه
- وحید آگاه، وکیل دادگستری: اخذ مجوز تولید و پخش از ساترا مبنای قانونی ندارد
- معمای پیچیده یک سریال؛ قسمت چهارم «تاسیان» بدون مجوز، منتشر شده است
- احمد سلگی «یخ بستگی» را در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میبرد
- پس از ۱۵۰ سال؛ نخستین بزرگداشت جناب دماوندی برگزار میشود
- گزارشی از فروش فیلمهای روی پرده؛ یک فیلم کمدی پیشتاز گیشه سینماها/ برنده سیمرغ مردمی ۱۴۰۳ در رده هفتم
- «رها»؛ بازگشت شکوهمند سینمای مستقل اجتماعی
- پس از کسب جایزه بهترین بازیگر زن در اسکار ۲۰۲۵/ پیام مایکی مدیسون ستاره «آنورا»، به دمی مور: «عاشقشم»
- داستان کوتاه/ غلط انداز
- آیا «تاسیان» رفع توقیف شد؟
- نقد «ژن زامبی»، زندگیِ از دسترفته
- ایدههای تازه برای فیلمسازی با بودجههای کم
- سعید آقاخانی و مهدی حسینینیا مقابل دوربین بهنام بهزادی میروند
- در آستانه اکران؛ تیزر و پوستر «کوکتل مولوتف» رونمایی شد
- تاثیر جالب برنامه اکنون سروش صحت بر رونق بازار کتاب
- استیج ۱۴ میزبان آثار تانیا پاکزاد میشود
- با پیشتازی نمایش موزیکال «ویولنزن روی بام»؛ نامزدهای جوایز تئاتر اولیویه معرفی شدند
- آخرین وضعیت انتشار سریال «تاسیان»
- نمایش «پیوتر اوهه»؛ سیلی نهایی بر صورت مخاطب
- کانون پرورش فکری جزییاتی از تولید انیمیشن برنده اسکار اعلام کرد
- کارگردان «ماریا» اثر جدیدش را جلوی دوربین میبرد