سینماسینما، محمدرضا امیر احمدی
«آدمفروش»، فیلم محمود کلاری، خاطره را در عکاسی صحنههای خوش ترکیبش سر و شکل داده. میگوییم عکاسی، چون قابهای عموما ساکن فیلم، حس و حالی عکاسانه را القا میکند. به تابلوهای طبیعت بیجان میماند، یا نوعی کنارِ هم گذاری عکاسانه، با حاکمیت رنگ زرد خردلی بر نماها، که هم حالتی از قدیمی بودن را میرساند، هم باعث درخشش تصاویر شده. یک جور حاکمیت نور بر نماها. مثل این است که این نقطهی روشن تصاویر، گذشتهی به یاد آورده راوی باشد.
فیلم کلاری، به خاطر وسواسش به جزئیات تصویری، کمی وجه نمادین هم پیدا کرده. مثل حضور دخترک با موهای بلند در حالتهای مختلف، خیره به دوربین، در حال لیلی بازی از منظر پسربچهی راوی فیلم که او را از پایین و از زیرزمین خانه تماشا میکند، یا نمایی از بالا از فرو رفتن سر دخترک در آب حوض خانه با موهای بلندش که در آب پخش میشود. این حالت نمادین، البته آمیخته به نوعی رویا و خیال است. میدانیم که خیال تفسیر برنمیدارد، چون وجه معنایی تصویر را محدود به چهارچوب مشخصی میکند.
فیلم کلاری، چنین معنا و نمادی را تاب نمیآورد. چون به وجه زیباییشناسانهی مورد نظرش لطمه میزند. فیلم، به شعر نزدیکتر است. البته این مورد، در تصاویر خیالگونهی فیلم بیشتر نمود دارد، تا در لحظات قصهگویانهی فیلم. حالت اول، وامگیری کلاری از سینمای تارکوفسکی، بیش از همه به چشم میآید. مثلاً در نمای اسلوموشنِ فرو ریختن سقف خانه، که بازسازی صحنهی مشابه رویای راوی در فیلم «آئینه» (۱۹۷۵) است، یا تصویری از فرار مردم در خیابان، در یک آشوب خیابانی، که با نمای آهسته فیلمبرداری شده، و از فضای آخر زمانی صحنهی مشابهی، باز هم از خواب راوی، فیلم «ایثار» (۱۹۸۶) میآید.
کلاری، صیاد چنین تصاویری است. تجربهاش در کار با نور و رنگ او را به طبعآزمایی در این زمینه در فیلمش کشانده. تصویر شلوغی و درگیری خیابانی، که روی شیشهی اتوبوسی، که مادر راوی در آن نشسته، و به خیابان چشم دوخته، یکی از درخشانترین آن است. جالب آنکه، این صحنهی زد و خورد خیابانی، از فیلمهای خبری و مستند در حول و حوش ماجراهای ملی شدن نفت، و کودتای ۱۳۳۲ گرفته شده. به طور مشخص به تصویر مردی با پیراهن سفید، اشاره میکنم، که مردی به زمین افتاده را ضرب و شتم میکند، و از فیلمی خبری در آن سالها وام گرفته شده. نتیجه آنکه، تلفیق تصاویر خبری با حس و حال عکاسانهای، که فیلمساز از طریق آن در پی ثبت خاطره است، به فیلم نوعی سندیت تصویری داده، و در عین حال حالتی شاعرانه به آن بخشیده.
فیلم، در چنین لحظاتی سرپا است. فارغ از تعریف قصه، و خط و ربط شخصیتها به هم. یک جور روایت سینمایی، که با فیلمساز از طریقِ فضاسازی قصهاش را تعریف میکند. بنابراین آنجا که صدای راوی را روی فیلم میشنویم، یا در صحنهی دیدار راوی همراه با پدر در زندان، که این توضیح را میشنویم که واژهی آدمفروش به چه معنا است، از آن سینمای مورد نظر کلاری دور میشویم. در این صحنهها، که فیلم قصهگو میشود، نه اینکه اشکالی در منطق داستانی کار مشاهده شود، فیلم آنطور که در تصاویر رویاگون و بیکلام جلب نظر میکند، به دل نمینشیند. مثل این است که با یک جور دوگانگی طرف باشیم. کلاری البته آنقدر با تجربه هست، که نگذارد چنین چیزی به فیلمش، که یک عاشقانهی تصویری است لطمه بزند.
کلاری اینجا بیشتر یک نقاش است تا قصهگوی سینمایی. نحوهی رویارویی او با خاطره، ثبت آن به صورتی است که انگار با قلممو و رنگ در کار کشیدن تابلویی است. کلاری با نور و رنگ، و نوع چیدن آدمها و اشیا درون قاب، با خاطره ارتباط حسی برقرار میکند. کار او قصهگویی نیست. تصاویر، خود تماشاگر را با خود همراه میبرد. انرژی درون قابهای فیلم است، که بار معنایی و داستانی فیلم را با خود یدک میکشد.
جالب آنکه در زندگی واقعی نیز رویا و خاطره را با تصاویر عموماً صامت، و تابلوهایی معمولاً ساکن یا با صحنههای با تحرک کم به یاد میآوریم. رویا و آنچه از آن به عنوان جوهرهی زندگی یاد میکنیم، به خاطرات متصلاند. سینمای قصهگو، شکل و شمایل داستانی به این خاطرات میدهد. فیلمبردار خبرهای چون کلاری، به چنین زیورآلاتی علاقه ندارد. او خاطراتش را خالص و بیپیرایه به یاد میآورد، و همانطور هم به شیوهی یک نقاش به روی پرده میآورد.
این تابلویی از زندگی است، وقتی خاطرات، با نگاه خیرهی آدمهایش- مثل نگاه دخترک کم حرف فیلم- و در گذر از خیابان، یا وقتی با نوعی تامل هستیشناسانه به زندگی نگاه میکنیم، به یاد آورده می شوند. نوعی بازی با نور و رنگ، که آدمها در آن مهمان تصاویرند. در واقع این همهی چیزی است که از زندگی به یاد آورده میشود؛ خیره به نور پنجره ی زیرزمین خانه ای قدیمی، که دخترک همبازیمان زمانی در آن در کارِ نوعی رقص کودکانه بوده. یک جور رقص سماع خاطرهوار، که با خیال و کودکی و نور زندگی آمیخته شده.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- معرفی داوران چهار بخش جشنواره جهانی فیلم فجر
- داوران ایرانی معرفی شدند؛ افتتاح جشنواره جهانی فیلم فجر با فیلمی از عباس کیارستمی
- هشدار محمود کلاری نسبت به از بین رفتن سینمای جدی
- «غریزه»؛ وقتی همچون تبعیدی از شهر خود میگریزی
- درباره انتخاب نماینده ایران برای معرفی به آکادمی اسکار/ تا خورشیدی بالای سرت، چه وقت دوام بیاورد
- سه جایزه جشنواره سلیمانیه برای هنرمندان ایرانی
- درباره «علت مرگ: نامعلوم»/ کاش نبود پنجرهای، یا چشمهایی که ما را بپاید
- «آدمفروش» و یادآوری سینمایی که از دست رفته/ قصهگویی در برابر شتاب
- «زن و بچه»؛ دوئلی تصویری با چهرههایی خیرهشده به دوربین
- «خانه دوست کجاست؟» یک فیلم صلح طلب است
- افتتاح «سینمای ایران برای وطن» با فیلم «خانه دوست کجاست؟»
- «سلب مسئولیت»؛ کابوسی پنهانشده پشت نور
- از فیلمهای نصحیتگونه و سفارشی تا بازی میخکوبکننده یک بازیگر
- یاداشتهای جشنواره/ هفت فیلم زیر ذرهبین
- درباره سریال «پنگوئن»؛ بهای زنده بودن در کابوسی اکسپرسیونیستی
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- مولف بودن در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد





