تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۴ - ۱۸:۲۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 149753

سینماسینما، محسن جعفری راد


ابلق/ نرگس آبیار

ابلق بدون شک بهترین فیلم کارنامه نرگس آبیار و جزو دو فیلم برتر جشنواره است. آبیار در ابلق این بار سراغ یک تابو بزرگ در جامعه و به خصوص در یک محله دور از شهر و میان زنان و دختران رفته است. یک ایده مرکزی پر ریسک و روشنگرانه که پتانسیل یک روایت سانتی مانتال را داشت اما کارگردان مرز میان واقع گرایی و تلخی و شیرینی روایت را به خوبی رعایت کرده است.
می توان نگاهی جهان شمول هم به فیلم داشت. اینکه در چند سال اخیر جنبشی در همین راستا یعنی افشاگری تعرض و تجاوز رخ داده و فیلم آبیار رگه هایی از این حال و هوا را هم دارد.
فیلمی که همان نگاه نشانه شناسانه آبیار باز هم در آن قابل تشخیص است که با رعایت ایجاز توسط او، مخاطب می تواند از طریق پیوند دادن این نشانه ها، به مفهوم اصلی فیلم برسد. از کبوترهایی که در آسمان رها شده اند و نماهای هلی شات انگار زاویه دید آنها هستند تا شیشه ای که دو بار می شکند و می توانند قرینه هم باشند و ….
آبیار مختصات یک روستا را با طراحی صحنه غنی و فرم بصری مناسب به خوبی در آورده و میزانسن های پر از هنروری دارد که به خوبی از پس کنترل آنها برآمده است، به خصوص در جغرافیای روستایی که پستی و بلندی های زیادی دارد و کار را برای عوامل فنی سخت می کند.
معمولا بازیگران فیلم های آبیار، یکی از برگ های برنده کارهایش هستند و سیمرغ گرفته اند. از مریلا زارعی گرفته تا هوتن شکیبا و این بار هم این شانش را دارند. چه بهرام رادان که اثری از شمایل شیک و آراسته اغلب کارهایش نیست و به کمک چهره پردازی، نقشی متفاوت را بازی کرده، چه بازی در سکوت شاکردوست که بیشتر به عنوان بازیگری برونگرا شناخته می‌شود اما به خوبی توانسته با میمیک صورتش درونیات خود را القا کند و به خصوص استفاده ای که از چادر در فیلم می کند، نمونه ای مثال زدنی از استفاده خلاقانه بازیگر از اشیای صحنه است و انعطاف عالی هوتن شکیبا که شاید او را یک بار دیگر شایسته سیمرغ کند.

بی همه چیز/ محسن قرایی

یک فضاسازی ماهرانه، فیلمنامه ای که با همه ضعف های اندکش، هم سرگرم کننده و هم تاویل‌پذیر است. میزانسن های حساب شده و در راستای پیشرفت فیلمسازی محسن قرایی؛ از همه مهمتر رویکردی روشنگرایانه درباره مردمانی که حزب باد هستند و فیلمساز به خوبی این نقاب ها و دو رویی ها را نشان می دهد.

زالاوا/ ارسلان امیری

در سینمایی که نیاز به تنوع ژانر دارد، ساخت اتمسفر یک روستا که مردمانش به جن و جن گیری اعتقاد دارند یک ریسک بزرگ است که عوامل فیلم به خوبی از عهده اش برآمده اند. به خصوص کارگردانی با دکوپاژهای متنوع و بازی بازیگران به خصوص پوریا رحیمی سام با فن بیانی عالی و نوید پور فرج که انگار نه انگار در مغزهای کوچک زنگ زده بازی به شدت برون گرایانه داشت و اینجا فقط از طریق چشم ها و میمیک صورت، درونیاتش را به خوبی منتقل می کند و می توانند کاندید سیمرغ شوند.

ستاره بازی/ هاتف علیمردانی

یک فیلم غافلگیرکننده در کارنامه هاتف علیمردانی. خلق یک فضای مالیخولیایی و اجرای فیلمی که در آمریکا فیلمبرداری شده، نشان از درایت علیمردانی دارد و در کنار کوچه بی نام، جزو فیلم های اثرگذار کارنامه اش قرار می گیرد. فیلم یک برگ برنده مهم هم دارد. ملیسا ذاکری که معمولا نقش های مکمل و فرعی بازی می کرد، در اینجا قهرمان داستان است و به خوبی از زبان بدن و فن بیانش استفاده کرده و می تواند نامزد سیمرغ شود.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها