سینماسینما، مرسده مقیمی
«شادروان» به گفته فیلمسازش فیلمی کمدی نیست و احتمالا بناست فیلمی باشد درباره فقر و بدبختی که میانهاش از مخاطب تلخند هم بگیرد اما ابدا چنین چیزی نیست؛ شوخیهای «شادروان» نه به قصد تلخند و نه حتی به قصد کمدی سیاه نوشته نشدهاند که اتفاقا دقیقا قصد دارند از مخاطب خنده بگیرند؛ حالا مشکل کجاست؟ مگر کمدی بودن یک فیلم ایرادی دارد؟ خیر! مشکل این است که فیلمساز کمدی بودن کارش را گردن نگرفته است، نه حالا و بعد از ساخت فیلم که در طول ساخت آن؛ برای همین است که فیلم با کلی دغدغههای مثلا گریهدار مثل مرگ و فقر تا حدی که نتوانی مردهات را خاک کنی تا مشکلات مهاجران افغان و… بدل شده به بستری کاملا نامتناسب برای چند شوخی کمرمق اما گاهی موفق.
نمازی که تکلیفاش را با ژانر فیلماش نمیداند به سودای ساختن فیلمی جمع و جور و بیتکلف، مدیومی که برای آن فیلم ساخته را هم فراموش کرده؛ «شادروان» در بهترین حالت میتواند فیلمی باشد که برای مخاطب تلویزیونی آماده شده تا یک عصر جمعه را پای آن سپری کند و بیهیچ توقع و انتظاری به دو سه تا شوخی بامزه بخندد اما برای مخاطبی که هزینه میکند و راهی سینما میشود زیادی کوچک است و کممایه؛ طبعا فیلمساز تفاوت فیلم ساده با قصهای جمع و جور را با فیلمی تلویزیونی و کممایه میداند.
حالا اگر بپذیریم داریم فیلمی تلویزیونی میبینیم که بی آنکه قصد داشته باشد کمدی باشد، دائما کاراکترهایش اصرار دارند مزه بریزند؛ با چه مواجهیم؟ با تعدادی شخصیتِ در نیامده که هیچ پیشینهای از هیچ کدامشان نداریم؛ اگر دلیلی ندارد از مهمانان مراسم عزاداری عقبهای بدانیم اما قطعا لازم است که شخصیتهای اصلی را بشناسیم و مثلا بفهمیم آدمهایی از آن طبقه چرا بزرگترهایشان را به نام کوچک صدا میکنند؟ یا مثلا بدون داشتن حتی یک قِران پول اصلا پیش از این چطور زندگی میکردند؟! چون اینها اصلا مسئلهشان مشکلات خاکسپاری نیست واقعا پول خرید نان هم ندارند! آن دختر افغان با یک فرزند بزرگ در خانه خانوادهای که نان شب هم ندارند چه میکند؟! با پسر بزرگشان عشق و عاشقی میکند (آن هم در آن جغرافیا و طبقه اجتماعی) و سر آخر فردینوار به شوهر سابقاش عودت داده میشود؟!
اصلا در «شادروان» دقیقا چه خبر است؟ قرار است چند تینایجر و فنپیج را راضی کند یا بناست این دورهمی ما را یاد «میهمان مامان» داریوش مهرجویی بیندازد؟! راستاش شاید بشود با حمام رفتن پسر مجرد و دم به ساعت توالت رفتن خان دایی شوخی کرد اما سینما اینقدرها هم شوخی دم دستیای نیست!
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- فراخوان جشنواره فیلم فجر ۴۴ منتشر شد
- با صدور احکامی از سوی رائد فریدزاده؛ دبیران جشنوارههای ملی و جهانی فیلم فجر معرفی شدند
- مهدی مسعودشاهی درگذشت
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- جشنواره علیه جشنواره
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- به بهانه نامساعد بودن شرایط جوی جنوب کشور؛ اختتامیه تجلی اراده ملی فیلم فجر ۴۳ در پردیس ملت برگزار میشود
- پاسخهای آشتیانیپور به شبهات رأیگیری مردمی جشنواره فیلم فجر
- درباره متن و حاشیه داوری جشنواره فیلم فجر؛ کمال تبریزی: حس کردم جلسات داوری شنود میشود/ فشار از بیرون مانع پخش «قاتل و وحشی»
- یک یادداشت در هفت پرده
- فرهیختگان ادعا کرد: شعبدهبازی در آرای مردمی؟/ ابهام در انتخاب فیلم برگزیده تماشاگران جشنواره فجر
- پیام حسن پورشیرازی به مصطفی زمانی؛ از تو آیین و رسم جوانمردی آموختم
- واکنش شهاب حسینی به جوایز جشنواره فجر؛ میلی بودن جشنواره به یقین همگان رسیده است
- «خدای جنگ» سیمرغ ویژه جشنواره فجر را نپذیرفت
- برگزیدگان جشنواره فیلم فجر معرفی شدند؛ سعید خانی: «قاتل و وحشی» را اکران کنید/ مصطفی زمانی سیمرغش را با حسن پورشیرازی تقسیم کرد
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»





