سینماسینما، عباس نصراللهی
پاول پاولیکوفسکی در فیلم اسکاریاش، یعنی «آیدا» و فیلمی پس از آن یعنی «جنگ سرد» به یک بیان استتیکی در فرم بصری رسیده بود که در آن قابهای فیلم در فرمت مربع و با وسواس و تاکیدی عجیب دارای ارتفاع زیادی بودند (هیدر Headerآنها بسیار زیاد بود) و دلیل زیباشناختی این کار هم صرفا برای نمایش بهتر جغرافیا و درک بهتر محیط از سوی مخاطب بود. هر دو فیلم با توجه به محیطی که در آن روایت میشدند نیازمند این بیان و نزدیک کردن مخاطب به جغرافیا بودند. پس این وسواس و تاکید در آن دو فیلم نه تنها حالتی از شوآف و کار بیهوده را به خود نمیگرفت، بلکه به درک بهتر فیلمها نیز کمک میکرد. به عنوان مثال در فصلی از فیلم «جنگ سرد» که در پاریس میگذرد، کارکرد این شکل از قابها و نمایش افراطی جغرافیا و نگاهداشتن سوژهها در قاب با نمایش بخشی از بدن آنها و حل کردن آنها در این جغرافیا، به دریافت تم عاشقانهی فیلم کمک شایانی میکرد. و در آن آثار جغرافیا آنقدر روی زندگی شخصیتها تاثیرگذار بود که فیلمساز بخواهد چنین عمل کند و سوژههایش را در آن حل نماید. کاری که فریدون جیرانی در سینمای ایران بعد از «آیدا» در فیلم «خفهگی» تلاش کرد تا انجام دهد، اما به هیچوجه در هماهنگ کردن این قابها با موضوع، مضمون و شخصیتهای فیلمش موفق نبود. حالا نیما اقلیما در فیلم «امیر» تلاشی افراطی داشته تا از لنزی خاص برای ثبت قابهایی با Header بسیار زیاد استفاده کند. از همان ابتدای فیلم میتوان متوجه شد که لنز دوربین و قابهای فیلم حالتی خاص دارند و مانند قابهای معمول فیلمها دیگر نیستند. در فیلم ما با پسری به نام امیر (میلاد کیمرام) همراه هستیم که در موقعیتهای مختلفی قرار میگیرد و چالشهای زیادی در زندگی دارد. پسری آرام و تودار که علیالظاهر بسیار جدی است و باید حلال مشکلات همهی اطرافیانش باشد. حضور دوست او، علی (مصطفی قدیری) برای یافتن فرزندش و بازپسگیری او از همسر خود، اتفاقات جدیدی را برای امیر رقم میزند. همین دو خط تمام پیرنگ فیلم را تشکیل میدهد و سایر چیزهایی که در اثر هستند نه حکم خردهپیرنگ را دارند و نه به همین پیرنگ دوخطی کمک میکنند. بلکه تنها و تنها موقعیتهایی هستند برای حضور امیر در مکانهای مختلف و برخورد او با آدمهای مختلف. از خواهر و مادر و پدرش گرفته تا همسر دوستش و دختری که در همسایگی او کار میکند، همگی بخشی از برخوردها و مشکلات امیر را شکل میدهند. تاکید فیلمساز پیش از توجه به فیلمنامه و قصه، بر ثبت قابهایی با ویژگیهایی که گفته شد، بوده است. قابهایی که در این فیلم با توجه به عدم کارکرد جغرافیا و تاثیرگذاری آن روی روند پیشرفت پیرنگ و یا حتی درک بهتر حالتهای مختلف شخصیت اصلی، طبیعتا کاراییای در اثر نخواهند داشت و از جایی به بعد این موضوع به وضوح خود را نشان خواهد داد. اولین حضور امیر در خانهی پدری با حضور در اتاق خواهرش همراه میشود، قاب بلند فیلم، بخش زیادی از فضای بالای اتاق را در بر میگیرد، اتاقی که با رنگ سفید و شکل خاصی تزیین شده، بیننده این تصویر را میبیند اما هرچه بگردد، ارتباطی بین این تصویر و حالات روحی و روانی خواهر امیر پیدا نخواهد کرد. این که او مشکل روحی دارد و یا نقاشی میکشد، به هیچوجه ارتباطی به این شکل از بیان تصویری پیدا نمیکند. در فیلم بچهای وجود دارد که ظاهرا پیدا کردن او ایدهی محرک اصلی پیرنگ است، بچهای که به دلیل کوتاهی قدش هربار که در صحنهای حضور دارد، در قاب تصویر دیده نمیشود، ابتدا به نظر میرسد که فیلمساز قصد داشته تا او را به عنوان بخش مهمی از پیرنگ از دید ما پنهان نگاه دارد تا تعلیق اثر را بیشتر نمایان کند، اما وقتی چند سکانس میگذرد به ناگاه با تغییر ارتفاع دوربین و اندازهی قاب، کودک به طور کامل در فیلم نمایان میشود. به نظر میرسد همین کافی باشد تا ما بدانیم فیلمساز هیچگونه درک درستی از کارکرد این شکل از قابها نداشته و حضور سوژه در این قابها به خواست او بوده نه بر مبنای مقتضیات فیلم و رسیدن به یک بیان فرمی درست. یعنی از جایی به بعد به وضوح مشخص است همانطور که عدم نمایش کودک در ابتدای فیلم دلیل زیباشناختی نداشته، نمایش تمامقد او در ادامه نیز دلیلی نداشته، زیرا نه این عدم نمایش به بهتر شناختن شخصیتها و فضای فیلم کمک میکند و نه آن نمایش باعث میشود تا ما با شخصیت علی همراه شویم و دلیل کارهای او را بدانیم گره مشکل او و همسرش برایمان باز شود. حال این سوتفاهم در برخورد با سوژه و ثبت تصاویر را میتوان به تمام فیلم بسط داد. از سویی دیگر هرچه در فیلم بگردیم نمیتوانیم دلیلی برای اعمال و رفتار شخصیتها بیابیم. این حد از خشک و عبوس بودن امیر همانقدر در اثر زننده است که ولنگاری و بیبند و باری دوستش، بیماری روانی خواهر او همانقدر بیکارکرد در اثر است که خون ریخته شده در خانهی پدری او. در واقع فیلم مجموعهای از موقعیتهاست که در آنها هیچ اتفاق خاصی نمیافتد و تنها در حال تکرار شدن هستند. در فیلمهایی که بر اساس موقعیت شکل میگیرند و خط قصهی پر رنگ و مشخصی ندارند، مهمترین موضوع عمل و عکسالعمل شخصیت/شخصیتها است. حال ما در اینجا با شخصیتی طرف هستیم که ظاهرا نمیخواهد به هیچکدام از وقایع زندگیاش عکسالعملی نشان دهد و این حجم از نظاره و تماشا کردن و منفعل بودن او از جایی به بعد آزار دهنده خواهد شد. حتی اگر به مثابهی قهرمانان فیلمهای خردهپیرنگ و هنری بتوانیم بپذیریم که منفعل بودن بخشی از ویژگی شخصیتی این قهرمانان است، این حد از بیتفاوت بودن را نمیتوان پذیرفت. زیرا بیتفاوتی با منفعل بودن دو موضوع جدا از هم هستند و قهرمان میتواند کاری انجام ندهد، اما بیتفاوت هم نباشد و ما به عنوان مخاطب چیزی را در درون او حس کنیم که نمود بیرونی پیدا نمیکند، اتفاقی که در اینجا به هیچعنوان رخ نمیدهد. به عنوان مثال صحنه حضور امیر و دختر همسایه در آسانسور سه بار در فیلم تکرار میشود، هر بار با حضور شخصی دیگر در آسانسور و تاکید دوربین بر اکت این دو نفر، تاکید دوربین طبیعتا انتظاری را در ما ایجاد میکند تا چیزی ببینیم و کنش و کشمکشی را درک کنیم، اما در هر بار تکرار این صحنه، هیچ، دقیقا هیچ اتفاقی نمیافتد و به خوبی میتوان متوجه شد که ما نظارهگر فیلمی هستیم که در حال دور باطل زدن است و اگر در ابتدا قابهایش جذاب بودند، عدم کارکرد درست قابها در نمایش جغرافیا (زیرا عملا جغرافیا کوچکترین تاثیری روی رفتار شخصیتها ندارد و به هیچوجه نمیتواند همچون یک کاراکتر در فیلم باشد و جان بگیرد اما تاکید دوربین بر این مساله است و فیلم دچار گسست میشود) و در پی آن از دست دادن سوژهها و شخصیتها، باعث شوند که این قابها دیگر جذاب هم نباشند و فیلمی که بازیگر نقش اصلیاش در زمانهایی بازی خوبی از خود نمایش میدهد، در نهایت بدون رقمزدن اتفاقی، برانگیختن حسی و یا بیان حرف خاصی به پایان برسد. وقتی فیلم تمام میشود گویی ما در همان نقطهی شروع هستیم و هیچ کنش و کشمکشی رخ نداده و انگار عملا فیلمی برای ما نمایش داده نشده است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- این هنر و تجربه آنتی ویروسی ست بر فیلم های به هرقیمت مسخره
- تحقق آرزوی چندساله فعالان انیمیشن در هنرو تجربه
- اولین گردهمایی جوانان کانون کارگردانان سینما برگزار شد/ سینما به سمت حذف کارگردانان صاحب فکر و اندیشه میرود
- جعفر صانعی مقدم: گسترش فعالیتها در سینمای «هنر و تجربه» بستگی به تامین نیازهای مالی دارد
- انتشار تیزر هفته فیلم ایتالیا + ویدئو
- اسامی فیلمهای حاضر در هفته فیلم ایتالیا اعلام شد/ از آثار مورتی تا برتولوچی
- هفته فیلم ایتالیا ۱۱ آذر آغاز میشود/ نمایش آنلاین و رایگان فیلمها
- چهارمین دوره هفته فیلم اروپایی برگزار میشود/ اعلام جزییات رویداد
- نانهای بیات/ نگاهی به فیلم «حوا، مریم، عایشه»
- کدام چریکه؟ کدام بهرام؟/ نگاهی به مستند «چریکه بهرام»
- سالها بایست تا دَم پاک شد/ نگاهی به فیلم «پری»
- فهرست فیلمهای روی پرده در سینماهای «هنروتجربه»/ «منگی» از ۱۵ شهریور میآید
- شروع مبهم، پایان مخدوش/ نگاهی به فیلم «امیر»
- تابناک: نخستین گامها برای تعطیلی بستر نمایش دهها فیلم سینمایی ایران؟
- ابوالفضل جلیلی: مشکل فیلمهای من این است که مردم را به فکر میاندازد
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش