سینماسینما، زهرا مشتاق
چگونه ممکن است در رسانه ای که بودجه آن به طور مستقیم از جیب شهروندان این کشور تامین می شود، با چنین صراحتی به زنان این سرزمین توهین شود؟ در حالیکه به آنتن رفتن هر برنامه زنده رادیویی و تلویزیونی از هزارتوی ممیزی های باورنکردنی می گذرد، چطور ممکن است سخنان این دو شخص قطع نشده باشد؟
تمام برنامه ها به هنگام پخش ناظرانی دارند که در استودیو حضور داشته و گوش به زنگ هستند تا با کوچکترین عدول و عبور از خطوط قرمز، با اخطار سریع به شخص اجرا کننده، برنامه و حرف های مهمان را قطع کنند. آن وقت در این برنامه سینمائی به زعم خودشان، پربیننده، ناظران و ممیزها اجازه می دهند این گفتگوی چندش آور ادامه یابد!
از دو حالت خارج نیست. یا ممیزها خواب بوده اند یا اساسا آنچه در آنتن زنده در حال پخش بوده، نه تنها عبور از خط قرمز تلقی نشده، بلکه مشی فکری آنها نیز بوده است. اگر چنین است که به نظر می رسد بوده، معنایش این است که میزان آنها هستند. یعنی مبنای ترازو و معیار، فکر و برداشت و سلایق شخصی و نیز سازمانی آنان است؛ که نشان دهنده جزئی است از یک کلیت بزرگتر در یک فضای مسموم.
باید از شخصی که حتا تلفظ لغت سلبریتی هم در توانش نبود، پرسید که آیا در تمام این چند ماه غمبار، زنان هنرمند بسیاری، دوشادوش دیگر زنان، در هر شغل و رتبه و جایگاهی، با انواع مطالبه گری های مدنی، سعی در تحقق خواسته هایی داشتند که در تمام دنیا (البته به جز افغانستان) جزو بدیهیات اولیه و نیز از جمله حقوق فردی آنها محسوب می شده است. و اگر شما این مطالبه گری به حق را مرتبط به امر یائسگی می دانید، مشکل از خودتان است که اعتراض هایی را که جامعه شناسان، روانشناسان، سیاست مداران، کنشگران اجتماعی، هنرمندان جهان، ورزشکاران و سایر گروه های مرجع راجع به آن نگاه و تحلیل ارائه داده اند؛ تا این اندازه فهم نکردهاید.
دو ضرب المثل فارسی هست که می گوید خوابیده را می توان بیدار کرد، اما کسی که خود را به خواب زده، هرگز و از کوزه همان برون تراود که در اوست. از قضا بعد از مدت ها که خبری از شما نبود، برایتان جذاب بود که دیده شوید. این را زبان بدن شما و از قضا زبان جسمانی شما اعتراف می کند. آنگاه که ابرو بالا می اندازید و می گویید حالا فردا حرف های مرا تیتر نکنید و اتفاقا زبان بدنتان برای تیتر شدن له له می زند.
باید به شما یادآور شد که یائسگی فرایندی فیزیولوژیکی است که خداوند در انسان قرار داده است. و شما با سخره گرفتن این فرایند، نعوذ بالله انگار خداوند را مورد خطاب و عتاب قرار داده اید.
اگر بنا به تمسخر کردن باشد؛ باید به مردانی خندید که با بواسیر بیرون زده و پروستات های متورم و در سنین بالای هفتاد سالگی هنوز در فکر ازدواج (شما بخوانید تصاحب) با زنانی هستند که جای دخترشان هستند. این خجالت آور است و نه یائسگی. و یادتان باشد این روزها دختران بسیار جوان دهه هشتادی ستارگان جامعه ما هستند و قدر مسلم شما خوب می دانید که دختران بیست و چند ساله یائسه نیستند!
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- یادداشتی بر نمایش «رابین هود»؛ بشارت پیروزی
- نرگس آبیار خدای زدن به دل ماجراست
- «تابستانی که برف آمد» در سینما اندیشه بررسی میشود
- «تابستانی که برف آمد»؛ قصهای خانوادگی و عاشقانه با نشانههای هنری
- یادداشتی بر «صبحانه با زرافهها»/ باز تعریف دگرگونهی یک داستان اجتماعی محض
- «مفیستوفلس»؛ روایت ترسناک فاشیست تکثیرشده
- نمایش «هم این، هم آن»؛ در مسیر تعامل، همدلی و تفاهم متقابل
- «پیرپسر»؛ دیکتاتورهایی با مغزهای کوچک زنگزده
- دوازده روز جنگ
- «بیصدا حلزون»؛ تلخی میان تصمیم و تسلیم
- یادداشتی برای «ژولیت و شاه»؛ قصهای آمیخته از تخیل و واقعیت
- بخش زیادی از انتقاداتی که در برنامه هفت مطرح می شود به خود افخمی بر می گردد
- حرفهای تازه رییس اسبق سازمان سینمایی؛ ایوبی: پشتم را خالی کردند/ دولت باید پایش را عقب بکشد
- یادداشتی برای فیلم «رها»/ جامعه ناکارآمد و پدرهای بیخاصیت
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- حقایقی درباره فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی به بهانه نمایش آن از تلویزیون
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت





