سینماسینما، فریبا اشوئی
«کفایت مذاکرات» ساخته سهیل موفق بلد است بیسروصدا حرکت کند. نه با شوخیهای گلدرشت دنبال جلب توجه است و نه سودای افشای حقیقتی بزرگ را در سر دارد. آرام جلو میرود، لبخند میسازد و گاهی هم دستش میلرزد؛ درست شبیه آدمهای قصهاش که بیش از آنکه قهرمان باشند، معمولیاند و درگیر حسابوکتابهای تمامنشدنی زندگی.
فیلم از جایی آغاز میشود که یک تصور فرو میریزد؛ تصور موفقیت، پولِ آنطرف مرز و نجاتی که قرار بود از راه برسد. وقتی این تصویر ترک برمیدارد، داستان وارد منطقهای آشناتر میشود: خانوادهای که نمیخواهد فروبپاشد و برای سر پا ماندن، حاضر است راههای خاکستری را امتحان کند. اینجا همان نقطهای است که فیلم هم جان میگیرد و هم محتاط میشود. جان میگیرد چون مسئلهاش واقعی است و محتاط میشود چون نمیخواهد از دایره امن کمدی پا بیرون بگذارد.
طنز «کفایت مذاکرات» از جنس شوخیهای مصرفی و زودگذر نیست. خندهها اغلب از دل موقعیت درمیآیند؛ از نقشهایی که آدمها ناچار میشوند بپذیرند، از دروغهای کوچکی که برای حفظ یک تعادل موقت گفته میشوند و از بازی هایی که هرچه جلوتر میرویم، جدیتر میشوند. فیلم خوب میفهمد که در زیست امروز، مسئله اغلب کمبود ایده نیست؛ مسئله دوام آوردن است.
در عین حال، فیلم هرجا میتوانست یک گام جلوتر برود، کمی ترمز میکند. نه آنقدر که بیاثر شود، اما به اندازهای که بشود حدس زد سازنده ترجیح داده وارد زمین لغزنده قضاوت اخلاقی نشود. این احتیاط، هم نقطهقوت است و هم نقطهضعف؛ نقطهقوت چون فیلم را از شعارزدگی نجات میدهد و نقطهضعف چون بعضی موقعیتها ظرفیت تلختر و عمیقتر شدن دارند، اما همانجا نیمهکاره رها میشوند.
بازیها اندازه نگه داشته شدهاند و اغراق تحت کنترل است. خبری از صحنهدزدی یا شوخیسازی اجباری نیست. شخصیتها بیشتر از آنکه خندهساز باشند، قابل لمساند و همین ویژگی، فیلم را یک سر و گردن از بسیاری از کمدیهای شتابزده این سالها جدا میکند. با این حال، نمیشود انکار کرد که فیلم گاهی بیش از حد به همین قابلفهم بودن رضایت میدهد و از جسارت فاصله میگیرد.
«کفایت مذاکرات» در نهایت دربارهی خودِ مذاکره است؛ نه فقط مذاکره بر سر پول، بلکه مذاکره با نقشها، با هویت و با خط قرمزهایی که وقتی پای معاش وسط میآید، جابهجا میشوند. فیلم نه این جابهجایی را محکوم میکند و نه کاملاً تبرئه؛ فقط نشانش میدهد. همین نگاه دوپهلوست که اثر را نه خیلی مهم میکند و نه کاملاً قابل چشمپوشی.
«کفایت مذاکرات» بیش از آنکه به تاریخ سینما تعلق داشته باشد، به زمانهاش گره خورده است. قرار نیست ماندگار شود، اما قرار هم نیست بیاثر از ذهن تماشاگر عبور کند. کمدی است با لبخندی محتاط، تلخی مهارشده و تصویری آشنا از زیستن در روزگاری که هر تصمیمی، پیش از هر چیز، باید بصرفد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- تعطیلی سینماها و آغاز پیشفروش فیلمهای حامد بهداد و محسن کیایی
- «بامداد خمار»؛ عشق، طبقه و زبان تصویر
- تقوایی، کاشف سکوتها و رازهای ناگفته
- «ناتوردشت»؛ قصهای از وجدان، آبرو و جمعیت
- «صددام»؛ بدلی که مختصر برقی میزند، اما طلا نیست
- وحشیسازی یا وحشیزادگی؟/ روایتی از داود اشرف و زخم فرودستان در «وحشی»
- از فیلمهای نصحیتگونه و سفارشی تا بازی میخکوبکننده یک بازیگر
- «خاتی»؛ در حلقه داستان تکراری و نخنما
- «بچه مردم»؛ نگاهی جدید به موضوعات تلخ
- یک کمدی کمرمق، یک داستان واقعی و فیلمی که نامش آن را لو میدهد
- یادداشتی بر «آبستن»؛ تعلیق نصفه نیمهای که ناکارآمد میشود
- «۱۹۶۸»؛ هیاهو برای هیچ
- «بازنده»؛ حکایت آدمهای بازندهی زخمی
- تضاد معنایی و ساختاری/ نگاهی به فیلم «آغوش باز»
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- برای رفتن غریبانه شیرین یزدانبخش؛ وصیتی به مثابه گلایه
- «کفایت مذاکرات» و خندههایی که از دل موقعیت میآیند
- «پرهیجان: نبرد برای اوبر»؛ چطور میتوانیم آرزوی شکستِ نجاتبخشمان را داشته باشیم؟
- درباره بازیگران زن مولف سینمای ایران/ ترانه علیدوستی؛ آخرین بازیگر زن مولف
- درباره اهمیت خواندن فیلمنامه اشغال بیضایی پس از جنگ ۱۲ روزه /بیگانه آزادی نمی آورد
- بهرام بیضایی درگذشت
- «موبهمو»؛ خط به خط، نفس به نفس، چهره به چهره
- در بیست و چهارمین دوره جشنواره؛ ۱۴ اثر از سینماگران ایرانی در داکا نمایش داده میشود
- از ۱۰ دیماه؛ «مرد خاموش» به سینماها میآید
- «بامداد خمار»؛ در منزلت فرودستی
- در ستایش سینمای بیچیز؛ همه چیز داشتن در عین بی چیزی
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما





