تاریخ انتشار:1398/05/07 - 16:14 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 117811

مسعود میر در همشهری نوشت :خیلی از ما همان سلمان«آژانس شیشه‌ای» بودیم، پشت کرکره ماندیم، مچ انداختیم و روزها را پلک زدیم. ابراهیم حاتمی‌کیا با همان فیلم، «روبان قرمز» دوست داشتنش را دور انگشت ما پیچیده بود. ما «در ارتفاع پست» هم «به رنگ ارغوان» طرفداری‌مان وفادار ماندیم، اما دیگر نمی‌شد به این دوست داشتن ادامه داد. خیلی‌ها گفتند توقیف فیلم حاج ابراهیم، احوالاتش را دگرگون کرده و بعد که دوباره فیلم ساخت، دریافتیم که دعوت شده‌ایم به سینمایی که برای ما دلچسب نبود. کارگردان خوش‌تیپ ما دیگر حوصله نداشت تا در میانه نزاع‌های سیاسی به‌گونه‌ای آرایش فیلمساز معترض بودن به‌خود بگیرد که چپ و راست او و فیلم‌هایش را دوست داشته باشند.
حاج ابراهیم ترجیح داد با دست باز و بدون دغدغه‌های رایج برای فیلمسازی در این مملکت فیلمش را بسازد و خب طبعا حامیان هم از او توقعاتی داشتند. اینگونه بود که در فیلم «چ» و در میانه اختلاف بر سر اینکه آقا مصطفی بالاخره چمران امام خمینی(ره) است یا چمران مهندس بازرگان ناگهان این سرلشکر فلاحی بود که احترامش توسط یک سرباز آن هم با زیرپوشی بر تن آنطور که باید به جا آورده نشد و شاید به‌گونه‌ای نقش ارتش در فیلم کمرنگ جلوه کرد. اینگونه بود که نماینده شورای‌عالی امنیت ملی در «بادیگارد»، در قامت مردی نشسته بر ویلچر جلوه‌گر شد که شاید نمادی بود از ضعف نهاد دولت.
اصلا اینگونه است که وقتی خبر می‌رسد حاج ابراهیم ۱۰سال به فیلمنامه خروج می‌اندیشیده، اما شرایط برای ساخت مهیا نبوده، ذهن کمی گیج می‌شود. اینگونه است که وقتی تیم رسانه‌ای فیلم و البته گروهی از روزنامه‌نگاران مطرح کشور با ذوق و شوق تعریف می‌کنند که فیلم جدید حاتمی‌کیا با تمی اعتراضی درباره مشقت‌های زندگی روستانشینان است و جرقه جدی شدن ساخت فیلم در ذهن آقای کارگردان همزمان با تحولات سیاسی زمستان سال گذشته زده می‌شود، نگرانی دوباره به فکر و خیال می‌تازد.
مگر حاج ابراهیم ۱۰سال پیش نمی‌توانست خیلی راحت فیلمی اعتراضی بسازد؟ مگر ۱۰سال پیش که سیل اینگونه ایران را زیر آب نبرده بود، زلزله مشکلات اقتصادی شبیه همین روزها با آوار تحریم‌ها مترادف نشده بود؟ مگر روستاییان آن روزها درد نداشتند؟ زمین‌شان را از دست نداده بودند؟ حرف حق‌شان نادیده گرفته نمی‌شد؟
با این فکرهاست که مراودات آقای کارگردان با بعضی نهادها در ذهن تداعی می‌شود. با این فکرهاست که یادمان می‌آید حاج ابراهیم در همه دولت‌ها تحویل گرفته شده و کانال ارتباط جایزه و تقدیرش همواره گشوده بوده است. با این فکرهاست که یادمان می‌آید حالا که مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی‌های سیاسی گریبان دولت را گرفته است و درخت با بیش از ۲۰ میلیون برگ رأی به زمین افتاده است، خیلی‌ها تبرزن شده‌اند.
حاج ابراهیم عزیز، سلمان‌ها بزرگ شده‌اند، پشت کرکره مانده‌اند، اما هنوز هم حاضرند مچ بیندازند …

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها