در پروژه فرهنگی، هنری ایران – ایران از پرویز کیمیاوی، سینماگر تجربی و آوانگارد ایرانی، تقدیر شد و همچنین پرفورمنسآرت آراتا تحت عنوان گوزن ایرانی در خانه نمایش دا برگزار شد.
به گزارش سینماسینما، «ایران- ایران» نام پروژهای است که در آن و با آن و از طریق آن پروژههای هنری تعریف شده و به اجرا درخواهند آمد. تنها از رهیافت هنر، میخواهد بیآنکه ایران را به چیز دیگری فروکاهد، در فضای این تمدن و نسبت آن با جهان، از طریق آثار هنری، گفتوگویی هنری را طرح کند. ایده این پروژه را آنیما احتیاط طرح کرده است و نمایشگاهگردانی این رویداد برعهده خانم سانیا نوری و مجری طرح خانه نمایش دا است.
پرویز کیمیاوی، سینماگر برجسته ایرانی است که نقش بسزایی در موجنوی سینمای ایران دارد. او در سال ۱۳۵۲ برای فیلم «مغولها» جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم تهران را از آن خود کرد. همچنین در سال ۱۹۷۶ برای فیلم «باغ سنگی» برنده خرس نقرهای جشنواره فیلم برلین شد و برای فیلم «همهجای ایران سرای من است» سیمرغ بلورین هفدهمین جشنواره فیلم فجر را کسب کرد. همچنین در ژوئن سال ۲۰۱۵، به نمایشگاهگردانی آندره لیسونی، فیلمهای «یا ضامن آهو»، «مغولها»، «باغ سنگی»، «پ مثل پلیکان» و «اوکی مستر» در گالری تیت مدرن لندن به نمایش گذاشته شد. فیلمهای کیمیاوی، تجربی و آوانگاردند و مشخصا جوهرههای ضداستعماری دارند. از دیگر مؤلفههای سینمای کیمیاوی میتوان از گسست زمانی در روایت نام برد که برسازنده ابهام و تعلیق است.
گروه هنری «ایران- ایران»، در مراسمی لوحی را به پاس یک عمر تلاش این سینماگر برجسته به او اهدا کرد. این لوح که توسط آنیما احتیاط طراحی شده، ملهم از یکی از کتیبههای جیرفت است که روی خشت خام اجرا شده است.
پرفورمنسآرت آراتا: یک وناسیون مدرن؟
«آراتا»۱ کاری از مونا زاهد، یکی از پرفورمنسآرتهای بهاجرادرآمده در قالب لایه اول پروژه فرهنگی، هنری «ایران- ایران»، به نام گوزن زرد ایرانی بود.۲
در بدو ورود به تاریکی تماشاخانه، نوارهای زرد اعلام خطر دیده میشوند که فضا را به دو قسمت تقسیم میکنند: خطرناک و بیخطر. فضا در دوقطبی خطر و بیخطری گرفتار است. واقعیت این است که با توجه به برداشت و تأویل مخاطب است که او میتواند خود را در منطقهای امن یا خطرناک احساس کند وگرنه بالقوه هر دوی این موقعیتها در هر دو طرف خطوط وجود دارند: خطر و امنیت، مرز مسلمی ندارند.
یک صفحه نمایش بزرگ، خطوط درهمی را نشان میدهد، توأمان با موسیقیای که به آن صورت یک بازی کامپیوتری را میدهد. مخاطبان، بهویژه کودکان به سمت این صفحه نمایش، سنگ پرتاب میکنند. رفتهرفته از آن رنگ نارنجی بیرون میریزد و به هیجان بازی میافزاید. به مرور در میان موسیقی شادِ بازیوار، صدای غرشی به گوش میرسد. چیست این صدای بمِ وحشی؟ صدای یک عفریت؟ نمادی از ظلم و خشونت؟ یا یک موجود در حال شکارشدن؟
در شبهبازی پرفورمنس آراتا، هر لحظه رنگ بیشتری از دیواره به زمین میریزد و دفعات شنیدهشدن صدای غرش بیشتر میشود. این مسئله تشویق شایانی است برای مخاطبان مشارکتکننده تا با حدت بیشتری سنگها را از قلابها به سوی صفحه روانه کنند. اتفاقی در شرف وقوع است.
با بالاگرفتن شور بازی با غرشهای بیشتر، نوعی درد در صدا احساس میشود که طبیعتا بر هیجان مخاطبان میافزاید. این درد نشانه فرارسیدن پیروزی است.
اگر موجودی که صدای رنجآلودش به گوش میرسد، یک موجود اهریمنی است که کشتنش حقانی است و دردش، دردی در ما برنمیانگیزد و ایبسا که نباید برانگیزد و در غیر این صورت… غریزه لُخت کشتن، غریزه جاودانی بقاست که در ما زوزه میکشد، پس چه باک از مرگش که پیروزی ماست.
با غریو دردی که با استقامت تحمل میشود، از میان رنگ نارنجی زیادی که از مانیتور جاری است، خطوط مبهم به هم میپیوندند و تصویر گوزنی در آستانه مرگ، اما هنوز ایستاده بر پاهای خویش بر نمایشگر نقش میبندد. حال چه باید کرد؟
سؤالی که به نظر میرسد مخاطبان را درگیر خودش نمیکند و اگر میکند، ظاهرا جز به شکل تلاش مجدانه و جنونآسا برای ازپایدرآوردن حیوان نیست. ضربات شدت میگیرند، درد اوج میگیرد، فریادی میشود، فرومیمیرد و حیوان بر زمین میافتد.
غوغای شادمانه پس از پیروزی فضای تاریک سردابه مانند تماشاخانه را فرامیگیرد. «ما کشتیم، ما بردیم».
اما با پایانگرفتن پرفورمنس، طبیعتا دوقطبیبودن فضا بر جای خود باقی است؛ امای بزرگی که به نظر نمیرسد مخاطبان را درگیر خود کرده باشد. به تعبیری ما در منطقه خطر قرار داریم؛ منطقه هشدارآمیز خطر. منطقه مؤکدشده به نوارهای زرد. گوزن نشانه مکرر حیات روزمره خود ماست، اگر انگشت اشارتِ خطر ما را نشانه گرفته باشد.
گفته میشود تماشاگران روم باستان به تلون مزاج و سرگرمیطلبی شهره بودند تا آنجا که آدمیان و حیوانات را قربانی این عطش فرونانشستنی خود میکردند. در میان خونریزیهای شهیر آمفیتئاترها، بازیای وجود داشت که طرفداران بسیاری داشت؛ وِناسیون که با حضور و مشارکت حیوانات عموما وحشی شکل میگرفت (اگرچه اغلب این حیوانات تربیتشده بودند و فقط نمایش میدادند).
در وناسیون، یا حیوانات مختلف به جنگ با یکدیگر میپرداختند، یا به مقابله با انسانها میرفتند. البته از حیوانات استفاده دیگری هم میشد؛ یک نمونه آن نمایش ارفئوس که بازیگر نقش «ارفه»، جنایتکاری بود که در حالی که مینواخت و حیوانات را به رقص و شادی واداشته بود، به دست خرسی تکهپاره شد.۳
چنان که در کتاب تاریخ تئاتر جهان آمده است، در سال ۸۰ میلادی کولوسئوم افتتاح شد. در مراسم افتتاحیه کولوسئوم که صد روز طول کشید، حدود ۹ هزار حیوان کشته شدند.
اما درباره سنت شکار در ایران، از آثار تاریخی فراوان برجایمانده از آن میتوان به سمت راست ایوان طاقبستان که صحنه شکار گوزن به دست خسروپرویز را در سه صحنه سوار بر شبدیز نشان میدهد، اشاره کرد. شاه میان ملازمان و نوازندگان بسیاری قرار دارد؛ یکی از ملازمان چتری را بالای سر او گرفته است، در صحنه میانی، شاه در حال شکار گوزنهاست و در صحنه آخر، کمان به گردن انداخته و در بازگشتی شکوهمندانه از شکار طربناک خویش است.
فخرالنسا، این صدای نقاد جنایات گذشتگان در جایی از رمان شازدهاحتجاب، وقتی به قول خودش کتاب خاطرات جدوالاتبار را در دست دارد، به شازده میگوید اگر بخواهیم خودمان را بشناسیم باید از همین اجداد شروع کنیم و بعد بارها و بارها به خاطرات جنایات موحش و شکارهای متعدد اشاره میکند و چند جایی به ارتباط این دو با یکدیگر: «اگر یکی را پیدا نکنند که سرش را مثلا لب همان باغچه خانه شما گوشتاگوش ببرند، چرا سوار میشوند و با آن همه میرشکارباشی، منشیباشی، فراشباشی، پیشخدمتباشی، تفنگدارباشی، ملاباشی، حکیمباشی میزنند به کوه و صحرا و میافتند به جان مرال و پازن و دراج و خرگوش و چهوچه».
بیشک داشتن اندیشه و اتخاذ روش مناسب از سوی هنرمند، منجر به بروز حالتی شده است که قابلیت واکاوی و ژرفکاوی از ابعاد گوناگون را برای مخاطب فراهم کرده است. از سوی دیگر، پروژه فرهنگی – هنری ایران-ایران با هدف بازخوانی ایران کهن و معاصر در بینابینبودن با یکدیگر، هم مجالی برای رخدادهایی چنین پرسشبرانگیز و اساسی فراهم آورده و هم امید است در ادامه راه خود، موفق به پدیدآوری فرصتهایی برای پیگیری جدیتر این تأملات شود؛ گرچه این نوشته جز فرصتی برای توصیف آنچه گذشت و طرح بحثی مجمل درباره آن نیست.
پینوشتها:
. ۱٫ از زیستگاههای گوزن زرد ایرانی و از نخستین مکانهای شکلگیری تمدن
۲٫ این رویداد فرهنگی- هنری به پیشنهاد و با ایدهپردازی آنیما احتیاط و گردآوری سانیا نوری از تاریخ ۲۹ خرداد تا یک تیر ۱۳۹۷ در خانه نمایش «دا» به مرحله اجرا درآمد.
۳٫ تاریخ تئاتر جهان، اسکار گروس براکت، ترجمه هوشنگ آزادیور، جلد اول
منبع: شرق

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- رونمایی از نسخه ترمیمشدهی «تپههای قیطریه» اثر پرویز کیمیاوی
- مروری بر کارنامه چهار فیلمساز مطرح سینمای ایران در برنامه سینماتک خانه هنرمندان/ چگونه دوربین به خانقاه دراویش راه یافت
- نمایش «مستندهای کمیاب» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
- مصطفی حضرتی از پیشکسوتان فیلمبرداری درگذشت
- حیف که نمیشود این سریال را دید!/ معرفی سریال «آتش بدون دود» ساخته نادر ابراهیمی + ویدئو
- پرویز کیمیاوی و تدوین یک پروژه قدیمی/ موسیقی محلی – نوازندگان بومی
- گام های معلق لک لک های مهاجر/ درباره سینمای مهاجرت و سینماگران مهاجر ایرانی
- چهار فیلم ایرانی در بخش «بازسازی کلاسیکها» جشنواره جهانی فیلم فجر
- تهیهکنندگان فیلمفارسی از کدام کار گردانها میترسیدند
- یادداشت پرویز کیمیاوی/ آنها که میگویند جایزه فرهادی سیاسی است اشتباه میکنند
- کاریکاتوری قدیمی در شوخی با فیلم مغولها ساخته پرویز کیمیاوی
- نگاهی به فیلم «ایران سرای من است»، ساخته پرویز کیمیاوی/ امیدِ رستگاری نیست
- به بهانه اکران ایران سرای من است: کیمیاوی به روایت تقوایی، داود نژاد، پور احمد و ….
نظر شما
پربازدیدترین ها
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- مرگ ناگهانی و غم انگیز بازیگر خردسال فیلم یه حبه قند
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- صحبتهای رئیس هیئت داوران جشنواره برلین/ همه فیلمها سیاسیاند
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟