محمد تاجیک _شبکه سوم سیما، عصر پنجشنبه اقدام به نمایش فیلم از کرخه تا راین نموده است.
به گزارش سینماسینما، این فیلم که بارها از تلویزیون پخش شده در زمان اکران خود با حواشی و مشکلات فراوانی مواجه بوده است. در زمان نمایش فیلم «از کرخه تا راین» مخالفت هایی با فیلم صورت شکل می گیرد.
ماجرای ارسال ۵۰۰صفحه نامه به دفتر مقام معظم رهبری در اعتراض به فیلم از کرخه تا راین
حدود یک دهه پیش ودرزمان نمایش فیلم «به نام پدر» حاتمی کیا دراظهاراتی که ایسنا آن را منتشر کرده بود درباره بخشی از این مخالفت ها گفته بود: «فیلم «از کرخه تا راین» وقتی به نمایش درآمد،۵۰۰ صفحه اعتراضیه به دفتر رهبری ارسال شده بود تا مانع اکران فیلم شوند. بعد از گذشت سالیان چه اتفاقی افتاد. این فیلمی است که بارها از تلویزیون پخش شده و من مطمئنم که فرزندان همین معترضین، مدافعین این آثار بوده اند.» اما گویا با تغییر قابل توجه سیاست های سینمایی کشور بعد از جشنواره یازدهم فیلم فجر، زمینه های انتقاد هم کمتر می شود و فیلم با فروش بالایی عنوان سومین فیلم پرفروش سال را هم به دست می آورد.
اگر رهبر انقلاب فیلم را ندیده نبود از کرخه تا راین به سرنوشت گزارش یک جشن دچار می شد
اصغر نقی زاده از بازیگرانی که در تعدادی از فیلمهای مهم حاتمی کیا حضور قابل توجهی داشته در فروردین ۹۴،در مراسم تقدیر از حاتمی کیا در خبرگزاری فارس می گوید : سر فیلم از کرخه تا راین وقتی قرار بود قرارداد امضاء کنم سیفالله داد مبلغی را به من پیشنهاد کرد که بسیار کم بود همان موقع به حاتمیکیا زنگ زدم و گفتم این پیشنهاد به شعور من توهین کرد. اما حاتمیکیا گفت ما نمیرویم فقط یک فیلم بسازیم بلکه میخواهیم یاد شهدا را زنده نگه داریم. من هم همانجا چک را سفید امضاء کردم.او درادامه گفت : موقع اکران فیلم از کرخه تا راین عدهای به او گیر دادند اما رهبری فیلم را دید و خوشش آمد وگرنه این فیلم هم مانند گزارش یک جشن میشد.
محمد قوچانی: سعید از کرخه تا راین اگر زنده می ماند حاج کاظم «آژانس شیشهای» میشد
محمد قوچانی در یادداشتی در روزنامه سینما درباره از کرخه تا راین نوشته : ابتدای دهه هفتاد حاتمیکیا با آدمهای خودش میگذرد. برخی برای درمان به خارج از کشور اعزام میشوند و آنها که از برخورد جامعه سرخوردهاند سعی میکنند همانجا بمانند. «از کرخه تا راین» و «خاکستر سبز» آدمهایی را نشانه میرود که سردرگمند، میان عشق، وظیفه و فردیتشان سرگردانند و میتوانند توی گوش همسنگری بزنند که باورش ندارند. در واقع حاتمیکیای آرمانگرا این حق را به خودش میدهد که سعید «از کرخه تا راین»اش انتخاب گر باشد و انتخابش را به دیگران هم تحمیل کند. او اگر زنده بماند حاج کاظم «آژانس شیشهای» میشود ولی در این مقطع حاتمیکیا فکر میکند سعید رنجورتر از تحمل کردن است.
حاتمی کیا: اگرسیف الله داد نبود، کرخه من به راین نمیرسید
ابراهیم حاتمیکیا در بخشهایی از یادداشت خود که پس از درگذشت سیف الله داد منتشر کرد نوشت : :«از خلوتش بگویم. از هم قدمی فراوان در کنار رود راین که گاهی به نرمه اشکی از غربت حضور شیرین میشد. او همسفری بود که اگر نبود، کرخه من به راین نمیرسید.
کیوان کثیریان: فیلم از کرخه تا راین بدون حضور هما روستا قابل تصور نیست
کیوان کثیریان منتقد سینما در بخشهایی از یادداشت خود در نشریه پاراگراف درباره بازی هما روستا در فیلم از کرخه تا راین نوشته است: شاید حالا نشود “از کرخه تا راین” را بی حضور هما روستا تصور کرد، اما در زمان خودش، انتخاب او در فیلمی از ابراهیم حاتمی کیا، عجیب و متفاوت به نظر می آمد. روستا آن قدر در نقش یک خواهر فرنگ نشین که بعد از سال ها تازه می خواهد فرسنگ ها فاصله با برادرش را کم کند، خوش نشسته است که تفاوت جنس بازی و لحن گفتارش با علی دهکردی و بقیه بازیگران، نه تنها لطمه ای به فیلم نمی زند، بلکه به شدت با محور مضمونی فیلم هماهنگ است و به آن کمک می کند.
(نشریه پاراگراف. مهروآبان ۹۵)
از کرخه تا راین و صحنه های ارتحال امام خمینی(ره)
حاتمیکیا سال گذشته در مراسم افتتاحیه جشنواره روحالله حرف های جالبی درباره حضور امام خمینی (ره ) در تعدادی از فیلمهایش سخن گفته وبه فیلم از کرخه تا راین هم اشاره کرده .حاتمی کیا گفته : اواخر دهه ۶۰ به هفته فیلم ایران در وین رفته بودم و قرار بود فیلم «مهاجر» نمایش داده شود. در این فیلم دو رزمنده حضور دارند که هنگام سپردن هدایت هواپیمای بیسرنشین به یکدیگر از رمز «الله اکبر» و «خمینی رهبر» استفاده میکردند. وقتی این فیلم در ایران پخش شد، اتفاقی رخ نداد ولی در خارج از کشور هنگام نمایش مرا هو کردند. آنجا فهمیدم اوضاع جور دیگری است و برای امام خمینی بحث دیگری باز است. آنها که سرباز خمینیاند راه سختی پیش رو دارند. اما حالا که میبینیم این میزان جوان در این حوزه کار میکنند، خدا را شکر میکنم. «پس از بازتابهای مهاجر در خارج از کشور، برای از کرخه تا راین هم صحنه ارتحال امام را در فیلم گنجاندم. زمانی که میخواستند فیلم را به خارج بفرستند، حالم بد شد و گفتم نفرستید، چون ممکن است باز هم فیلم را هو کنند. در آن زمان عدهای به من گفتند هنر زبان غیرمستقیم گویی است و بهتر است وقایع حاشیه زندگی شخصیتی مانند امام را بگوییم.
مدیرمسئول کیهان :حاتمی کیا با ساختن فیلم از کرخه تا راین فاتحهاش خوانده شده
جالب است بدانید در حاشیه نشست خبری فیلم ارتفاع پست در اوایل دهه هشتاد ،خبرنگار کیهان از این که حاتمی کیا هنوز زنده است، اظهار خوشحالی کرد و منوچهر محمدی در جوابش گفت: در زمانی که فیلم کرخه تا راین را میساختیم، مدیر مسول این روزنامه میگفت در حاتمی کیا با ساختن این فیلم فاتحهاش خوانده است و من خیلی خوشحال هستم که بعد از چند سال این صحبت را از زبان خبرنگار این روزنامه میشنوم.
در جواب سخنان منوچهر محمدی، خبرنگار جوابیه نوشت که حاکی از آن بود که در زمان تولید فیلم کرخه تا راین روزنامه کیهان هوایی نسبت به این فیلم دید مثبتی داشته است.
در میان این صحبتها حمیدفرخ نژاد گفت: جالب است، این فیلمی که در هوا ساخته شده از طرف روزنامه کیهان زمینی پشتیبانی میشود و کرخه تا راین از طرف نشریه کیهان هوایی مورد استقبال قرار میگیرد.
از کرخه تا راین به روایت سید رضا صائمی
سید رضا صائمی در یادداشتی که درسال ۸۹ منتشر شده ،درباره فیلم از کرخه تا راین می نویسد :در همان سال ابراهیم حاتمیکیا با ساخت ” از کرخه تا راین” بر قله شهرت و محبوبیت نشست و فیلم مورد اقبال عمومی قرار گرفت و فروش آن تا مرز جابهجایی رکورد فروش در تاریخ سینمای ایران نزدیک شد. جدای از ملودرام بودن قصه که با ذائقه مخاطب ایرانی نسبت روانشناختی دارد و بر تعداد تماشاگران فیلم افزود، نکته مهمی که در “از کرخه تا راین” قابل توجه بود نقدی است که در این فیلم از سوی برخی آدمهای جبهه نسبت به جنگ میبینیم و حتی اعتراض قهرمان فیلم- سعید – به خدا در کنار رود راین که به یکی از ماندگارترین سکانسهای فیلم بدل شد. شاید برای اولین بار بود که مخاطبان در یک اثر جنگی آن هم متعلق به کارگردانی که از نسل انقلاب و جبهه است ، از اعتراض به جنگ سخنی میشنود و صحنهای میبیند. در واقع حاتمیکیا در “از کرخه تا راین” با ترسیم سه شخصیت متفاوت، دیدگاههای مختلفی را که در افراد از جنگ برگشته وجود داشت به تصویر میکشد. به عبارت دیگر حاتمیکیا با این فیلم ، گام در نسبی اندیشی ایدئولوژیک میگذارد که این فرآیند تا به “نام پدر” سیر پیشروندهای دارد.
آیا بعد از ۲۰ سال، «از کرخه تا راین»، هم چنان فیلم مهمی است؟
مهرزاد دانش منتقد سینما در یادداشتی درباره این فیلم در نشریه تجربه نوشته است :آیا بعد از ۲۰ سال، «از کرخه تا راین»، هم چنان فیلم مهمی است؟ قاعدتا در پاسخ، قبل از هر چیز، لازم است معیارهای اهمیت در زاویه خاص این پرسش مشخص باشند. شاید اگر قرار باشد این فیلم را دوباره با نگاهی منتقدانهتر بازنگری کنیم، برخی از جهاتش مانند شعارها و قطببندیها و کلیشهها و نمودهای اغراقآمیز سانتیمانتالش آزاردهنده باشد و در گذر از جوزدگیهای روزگار ساخت و نمایش فیلم، حتی کهنه و دمده به نظر برسند. اما شاخصه اهمیت یک فیلم پیش از آن که در مسیر زمانی مداوم معنا و جلوه پیدا کند، به بضاعتهایش در طرح ایدههایی خلاقانه و جدید در زمانه خودش معطوف است، اگرچه عمق ماندگاری آن البته وابسته به میزان بقای این بضاعتها در بستر زمان است.
اولین اثر جدی ملودرام در حوزه جنگ
مهرزاد دانش در ادامه مطلب خود نوشته :چه جنبههایی از فیلم «از کرخه تا راین»، به مثابه نقطه عطفی در سینمای جنگ و به شکل کلیتر در سینمای ایران متبلور شدهاند؟ نخستین نکتهای که در اینباره قابل یادآوری است، ژانر فیلم است. تا قبل از ساخت این فیلم، آثار جنگی سینمای ایران عمدتا در همان فضای واحد ژنریک گونه جنگی به سر میبردند و ترکیبی با سایر ژانرها نداشتند. اگر از فیلم «رهایی» (رسول صدرعاملی، ۱۳۶۱) که رگههایی کمرنگ از مناسبات عاطفی خانوادگی در میانه دراماش وجود داشت بگذریم، «از کرخه تا راین» اولین اثر جدی ملودرام در حوزه جنگ در سینمای ایران به شمار میرود که بعدا آثاری مانند «کیمیا» (احمدرضا درویش، ۱۳۷۳) و «میم مثل مادر» (رسول ملاقلی پور، ۱۳۸۵) به این حوزه کم حجم افزوده شدند. در تعریف از ملودرام، به شاخصههایی از قبیل پر رنگ بودن کنشهای عاطفی و چالشهای احساسی در مناسبات درام و روابط شخصیتها اشاره میشود. تا قبل از این فیلم، فضای فیلمهای جنگی اغلب یا در محور حوادث اکشن مقتضی مانند انفجارها و تیراندازیها و تک و پاتکهای رزمی تمرکز داشت و یا ذیل مناسبات عقیدتی و ایدئولوژیک جاری در سپهر «دفاع مقدس» قرار داشت. در «از کرخه تا راین»، برای نخستین بار، غلبه تماتیک داستان با عواطف آدمهای آن بود. نکاتی مانند دغدغه بینایی و یا نابینایی قهرمان قصه، روابطش با خواهری جدا افتاده و طرد شده از خانواده که در غربت به سر میبرد، ماجرای سرطانی که به یکباره بر قهرمان داستان فرود میآید، دلشورههای مربوط به همسر جوان مرد داستان که بعدا در ارتباط با زایمان او و به دنیا آمدن طفلش فضای احساسی متراکمتری شکل میگیرد، ارتباط آدم اصلی داستان با موقعیتهای معصومانهای مانند خواهرزاده آلمانیاش در برخورد با نوع تناول غذا و یا حمله سگ و… همگی فضاهایی هستند که روند ملودراماتیک داستان را شکل میبخشند. شاید حتی بخش جنگی و پس زمینههای رزمندگی مرد داستان را از ماجراهای اثر حذف کنیم، همینها به تنهایی در ارتباط مخاطب با فیلم موثر بودند و فیلم به عنوان یک اثر کم و بیش استادارد ملودرام جایگاهی قابل تأمل در تاریخ سینمای ایران داشت. فرجام فیلم که با مرگ قهرمان داستان و بازگشت خواهر او به وطن رقم میخورد، جزء تکمیل کننده این ژانر است و در برانگیختن اوج عواطف مخاطب با چشمان نمناک تاثیری نهایی میبخشد. ترکیب این ژانر با مضمون جنگی (و بهتر بگوییم پساجنگی) فیلم، بعد جدیدی به سینمای جنگی ایران بخشید و تماشاگر ایرانی را برای اولینبار، با لایههای عاطفی آدمهایی رو به رو ساخت که تا قبل از آن شمایلشان روی پرده سینما با کنشهای اکشن و یا منشهای عقیدتی شناخته میشد و گویی از هر جنبه انسانی دیگری تهی بودند. «از کرخه تا راین» معرف پرسونایی از رزمندگان در کادر سینما بود که دیگر نمایندهای از جانب ساحت ملکوت یا اسطوره به شمار نمیرفتند و در مواجهه با تکانههای حسی، مثل هر آدم دیگری، میگریستند و دلشوره داشتند و غصه میخوردند.
نمایش موقعیتهایی نوین از فضای جنگ
مهرزاد دانش در ادامه مطلب خود می نویسد :جنبه مهمتر «از کرخه تا راین»، نمایش موقعیتهایی نوین از فضای جنگ است. شاید برای اولینبار تفاوتهای جدی بین رزمندهها و از آن فراتر، عقبههایی بسیار متمایز با الگوهای رسمی در ابزارهای تبلیغی جامعه از وجهه رزمندگان در این فیلم نمایش داده شد. دوئل کلامی سعید و نوذر اوج این روند است که اگرچه حاتمیکیا با نوعی داوری آشکار بین شخصیتها (مثل آن فلاشبک آخرالزمانی از جنگ و حملات شیمیایی دشمن و یا دیالوگ محق نمایانه سعید به نوذر بعد از سیلیای که میخورد)، تلاشی نه چندان موجه برای ارزشگذاری و قطببندیهای شخصیتی به خرج میدهد، اما همین که در سینمای جنگ با تباری که آکنده از همسانسازیهای هویتی و عقیدتی بود، رزمندهای متمایل و حتی مصر به پناهندگی در خاک بیگانه ترسیم و دغدغهاش مبنی بر احترام نداشتن در جامعه خودش اعلام میشود، با توجه به دوران ساخت فیلم، اهمیت چشمگیری داشت. این نکته در تعامل موقعیتی با شخصیت خواهر سعید، لیلا، به تکامل بیشتری میرسد. اگر تا قبل از این فیلم، خانواده ایثارگران همگی شامل مادران و خواهران و همسرانی با پوشش و گفتار و رفتار یکسان و مبتنی بر ایدههای تبلیغی فضای هژمونیک در سینما ترسیم میشدند، حالا خواهر رزمندهای را میدیدیم که بنا بر عقیدهای مغایر با این فضای رسمی به خارج از ایران رفته و اقامت کرده است و اگر هم حالا با برادر حزب اللهی و جانباز و رزمندهاش همراهی نزدیکی دارد به خاطر عواطف متعارف خانوادگی و نه الزامات ایدئولوژیک است. این اوضاع با رفتارشناسی خود سعید شکل جدیتر به خود میگیرد.
یکی از عاشقانهترین شکوههای تاریخ سینمای ایران
به اعتقاد مهرزاد دانش :سعید جدا از آن که برخلاف بسیاری از نمونههای سینمایی تیپ رزمندگان (از جمله شخصیت غیرقابل تحمل و بیمنطق فیلم دیگر ابراهیم حاتمیکیا یعنی «وصل نیکان» که به زور میخواست همه را به فیض سعادت و یا شهادت در زیر موشکباران دشمن نائل سازد)، انسانی موجه با رفتارهای مدنی است و شهروندی متعادل به حساب میآید، نوع مواجههاش با خداوند نیز بسیار متفاوت از جلوههای پیشین سینمایی است و صحنه به یادماندنی اعتراضش به خدا بر فراز رودخانه راین که در همراهی با مرد مست، نمودی عارفانه به خود میگیرد (گو این که بعدا حضورش در کلیسا، تداوم این فضا را تبدیل به یک موقعیت شعاری میسازد و جلوهای سطحی از مثلا همزیستی و همریختی ادیان ارائه میدهد)، یکی از عاشقانهترین شکوههای تاریخ سینمای ایران را رقم میزند.
در طول بیست سالی که از ساخت و نمایش «از کرخه تا راین» میگذرد، فیلمهای زیادی ساخته شدند که در هر یک از ابعاد فوقالذکر، عمق بیشتری کاویدند و روندهای رادیکالتری پیمودند که شاید فیلم حاتمیکیا در مقایسه با آنها، دیگر خیلی در یاد نمانده باشد و اساسیترین یادمان آن، موسیقیاش باشد که آن هم کاربردهایی نظیر استفاده در آسانسورها و زمان انتظار پاسخ تلفن و نهایتا کلیپهای دمدستی سیما در مناسبتهای تقویمی پیدا کرده است. اما به رغم همه اینها، از کرخه تا راین، اهمیت خاص خود را در تاریخ سینمای ایران و سینمای دفاع مقدس دارا است. «از کرخه تا راین»، برای اولینبار تجربیاتی را به این مجموعه افزود که آثار بعدی با اتکا بر آن توانستند لحن غنایی خویش را شکل دهند و از بسیاری محدودهها عبور کنند. این اهمیت کمی نیست، ولو آن که غبار گذر زمان، اندکی رنگ و جلوهاش را کدر کرده باشد.
تا آخرین نفس
ناصر صفاریان در آبان سال ۷۲ در یادداشتی با مقایسه دوفیلم عروسی خوبان واز کرخه تا راین می نویسد :
مهمترین وجه اشتراک دو فیلم « عروسی خوبان » و «از کرخه تا راین» پرداختن به زخمخوردگان جنگ و جبهه است. اما در هیچ یک از این دو فیلم، فیلمسازان به سراغ مجروحهای عادی جنگ نرفته اند، بلکه مصدومانی را انتخاب کردهاند که ویژگیهای خاصی دارند. حاجی « عروسی خوبان » بر اثر موج انفجار، سلامت روانی خود را از دست داده و سعید در «از کرخه تا راین» یکی از نادرترین مصدومان بمب شیمیایی ست. هر دو فیلم برخلاف آن چه برخی میگویند، نه تنها در نفی انقلاب نیستند، بلکه از قهرمانان جنگ و انقلاب -که در هر دو فیلم بسیجی هستند- دفاع و ستایش میکنند. و هیچ یک از این دو فیلم، صراحتاً جنگ –به خصوص جنگ ایران و عراق- را محکوم نمیکنند.
چه در « عروسی خوبان » و چه در فیلم «از کرخه تا راین» با تقابل دو شیوه تفکر روبهرو هستیم. مخملباف، حاجی آرمانگرا و نامزد انقلابیاش را با دوست عکاسش، پدر زنش، مسئول روزنامه و مردم شهر در دو جبهه متقابل قرار میدهد. و حاتمیکیا سعید را با خواهرش و دوست بسیجیاش که قصد پناهنده شدن دارد، رو در رو میکند. در هر دو فیلم، با تغییر و تحول شخصیتهای فرعی روبهروهستیم. و جالب است که در هیچ یک از آنها، این تحول و دگرگونی را نمیبینیم و اشخاص قبلاً تغییر یافته و دگرگون شدهاند. از حرفها و رفتار اطرافیان شان متوجه میشویم که این افراد قبلاً باورهای متفاوتی داشتهاند. در « عروسی خوبان » دوست حاجی، شعبان خان و مسئول روزنامه، و در فیلم «از کرخه تا راین» دوست سعید که ریههایش را از دست داده، نمونه این افراد هستند. و اصلاً قهرمان بودن حاجی و سعید به دلیل تغییر نکردن باورهای شان و تن ندادن به خواستههایی که برایشان راحتی میآفریند ولی در نظر آنها ننگ و ذلت است، نمود پیدا میکند.
هر دو فیلم را تا حدودی میتوان «شعاری» دانست. در هر دو صحنههایی وجود دارد که بازیگران شعار میدهند و تفکرشان را در قالب حرف و فریاد عرضه میکنند. اما منطق این داستانها چنین چیزی را طلب میکند. در هر دو فیلم، وقتی افراد با تفکر مخالف روبهرومیشوند، شعار میدهند و به این طریق سعی در دفاع از اندیشههای خود دارند. حاجی در کلاس دانشگاه شعار میدهد و مجروحان شیمیایی در جواب خبرنگاران چنین میکنند. در هر دو فیلم نیز این عمل در مقابل دوربین صورت میگیرد و شعارها -و در نتیجه تفکر این گروه- ثبت میشود. به این طریق، کارگردانهای هر دو فیلم به جاودانگی این افکار رأی میدهند. در « عروسی خوبان » صحنههای تکاندهنده مربوط به مجروحان جنگی را در همان دقایق نخست میبینیم و در انتها، حوادث به گونهای ست که بار احساسی فیلم کم تر جلب توجه میکند. ولی در فیلم «از کرخه تا راین» ابتدا فضای آرام آسمان و نمای هوایی شهرهای آلمان را میبینیم و همه چیز خبر از صلح و آرامش میدهد و زجر کشیدن سعید در آخرین دقایق به نمایش گذاشته میشود. در واقع لحظه به لحظه، فیلم احساساتیتر میشود. فضای حاکم بر « عروسی خوبان » فضایی واقعگرایانه است و مخملباف با آن که فیلمنامه جای پرداختی احساساتی را داشته، از این کار پرهیز کرده است. اما از کرخه تا راین بیش از هر چیز، یک ملودرام است. تأکید بر وضعیت بحرانی مجروحانی که یک قدم تا مرگ فاصله دارند، رو در رو شدن خواهر و برادری که سالها یکدیگر را ندیده اند، و از همه مهم تر موسیقی مجید انتظامی، همگی در افزایش بار ملودرام نقش مهمی ایفا میکنند. در « عروسی خوبان » وقتی حاجی مشغول تماشای اسلایدهای مردم آفریقا ست، دچار بحران روحی میشود و در فیلم «از کرخه تا راین» ، سعید هنگام دیدن فیلم ویدئویی مراسم خاکسپاری امام ، منقلب میشود. حاجی یک عکاس است و شوهر خواهر سعید یک فیلمبردار، و این سبب میشود در هر دو فیلم به وسیله دوربین و دستگاه نمایش، حرفهای شخصیتهای داستان و کارگردان، به گونهای مستند، به نمایش گذاشته شود. در فیلم «از کرخه تا راین» تا حدودی تبلیغاتی با این مسأله برخورد میشود، زیرا هر وقت موقعیت ایجاب میکند، تلویزیون آلمان درباره جنگ خلیج فارس و بازپسگیری کویت خبر پخش میکند و چیز دیگری از این تلویزیون نمایش داده نمیشود. در حقیقت از تلویزیون آلمان همان چیزهایی پخش میشود که کارگردان میخواهد.
علاوه بر تشابه مضامین دو فیلم « عروسی خوبان » و «از کرخه تا راین» پیام هر دو هم یکی ست. قهرمانان مخملباف و حاتمیکیا با آنکه زندگیشان را فدا کردهاند و در حالی که ناملایمات را تحمل میکنند، باز هم حاضر نیستند از اعتقادات شان دست بکشند و تا آخرین نفس در راه رسیدن به آرمان شان تلاش میکنند.
حاجی « عروسی خوبان » از آسایشگاه میگریزد تا دوباره راهی جبهه شود (در فیلمنامه « عروسی خوبان » که توسط انتشارات سروش منتشر شده، حاجی سوار قطار میشود، قطار به سوی نور حرکت میکند و سرود فتح به گوش میرسد). و در فیلم «از کرخه تا راین» سعید در آخرین لحظههای زندگی هم جبهه و جنگ را فراموش نمیکند و با یاد جبهه، جان میدهد. موسیقی این صحنهها، که نوعی موسیقی روحانی و حماسی ست، باعث میشود با مرگ این قهرمانان، نوعی عروج تداعی شود، یعنی همان چیزی که مخملباف میخواست.
ماهنامه فیلم– آبان ۱۳۷۲
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- صداوسیما به از کرخه تا راین هم رحم نکرد!
- حاتمیکیا چرا ساخت سریال «موسی(ع)» را پذیرفت؟
- همزمان با روز ملی سینما؛ پوستر فیلمهای خاطرهانگیز در موزه سینما نمایش داده میشود
- فاشیسم، آرمانگرایی و پایگاه امنِ ایدئولوژی
- یادداشت حاتمی کیا در پی درگذشت نادر طالب زاده
- چرخشهای ناگهانی/ کوتاه درباره فیلم «شب طلایی»
- قصهی خانه مادربزرگ/نگاهی به فیلم «شب طلایی»
- یک ریسک بزرگ/ نگاهی به فیلم «شب طلایی»
- تکرار کلیشهها/ نگاهی به فیلم «شب طلایی»
- رونمایی از لوگو و تیزر فیلم سینمایی «شب طلایی»
- نمایش ۱۰ فیلم مرمت شده از گنجینه سینمای ایران در چهلمین جشنواره فیلم فجر
- نام فیلم پسرحاتمیکیا تغییر کرد
- تعبیر یک رویا/ نگاهی به «خواب ابراهیم»
- مهدویان: مخملباف و حاتمیکیا فیلمسازان مهمیاند، اما من هیچکدام آنها نیستم/ تماشاگر باید خشونت را از عمق جانش تجربه کند
- یادداشت ابراهیم حاتمیکیا برای صادق صفایی/ راز ماندگاری نقش نوذر در «از کرخه تا راین»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش