محمد تاجیک :پرویز پرستویی بازیگر مطرح سینمای ایران که چندی پیش فیلم بادیگارد حاتمی کیا را بر پرده سینماها داشت اگرچه این روزها فیلم بادیگارد اکران آن پایان بافته است این روزها با فیلم دو ساخته سهیلا گلستانی همچنان میهمان علاقه مندان سینماست .
/حقایقی درباره فیلم “دو “/
این فیلم سینمایی که با نگاهی به داستان «کفشهای خدمتکار» اثر برنارد مالامود نوشته شدهاست، داستان زن خدمتکاری را روایت میکند که در خانه فردی به نام بهمن کار میکند. بهمن بعد از سالها زندگی در اروپا به ایران بازگشته و ارتباط عاطفیاش را با زندگی و گذشتهاش قطع کردهاست و بعد از بازگشت به خانهاش در ایران قصد فروش آن را دارد…
پرویز پرستویی، مهتاب نصیرپور، سوگل خلیق، محمد ربانی، سارا قراچهداغی، مصطفی زند، پیمان جعفری، سارا پورصبری، الهام شعبانی، سمیه برجی از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند. فیلم «دو» ازهفتم اسفندماه درسینماهای گروه هنروتجربه اکران شدهاست.
/فیلم “دو “: فیلمی که جای خود را در آن سوی جهان باز کرد/
فیلم “دو ” دارد در آن سوی چهان جای خود را باز می کند و به لندن وهند و… خواهد رفت .این اظهارات بخشی از مصاحبه پرستویی با ویژه نامه نوروزی روزنامه سینما بود . پیش بینی که آقای پرستویی کرده بود به حقیقت پیوست . ۱۶فرودین امسال بود که خبرگزاری ها اعلام کردند فیلم سینمایی «دو» به کارگردانی سهیلا گلستانی و تهیهکنندگی پرویز پرستویی در هشتمین دوره جایزه «ناشیک» هند جایزه بزرگ دوربین طلایی را دریافت کرده است.پیش از این فیلم سینمایی «دو» موفق به دریافت جایزه ویژه هیات داوران جشنواره «سیلک رود» و برنده جایزه بهترین فیلمبرداری از جشنواره «تالین» شده بود. مرجان علیزاده مدیریت پخش بینالمللی این فیلم را برعهده دارد.
/ماجرای تبریک رسول صدر عاملی به پرویز پرستویی به خاطر فیلم “دو “/
پرویز پرستویی در مصاحبه ای با شرق درباره فیلم “دو ” گفته است :یادم میآید در آن سال که فیلم به جشنواره فیلم فجر راه یافته بود، اعضای هیأت انتخاب از آقایان احسانی و صدرعاملی گرفته تا بهزادی و رضابالا با ما تماس گرفتند و برای فیلمی که ساخته بودیم، تبریک گفتند، اما در داوری در حق این فیلم اجحاف شد، زیرا به اعتقاد من کارگردانی بینظیری داشت. متأسفانه تنگنظریها در سینمای ما فراگیر شده؛ این نقطهنظرات ارزشی ندارد، اما تأسف میخورم از این بابت که افراد مستعد و کاربلد را قربانی میکنیم.»
/پرستویی : سهیلا گبستانی از بسیاری از کارگردانهای باسابقه کاربلدتر است/
پرستویی در بخشی از همین مصاحبه گفته است :وقتی خانم گلستانی فیلم بلند میسازد، یکشبه خوابنما نشده تا فیلم بسازد. فیلمهای کوتاهش در بسیاری از جشنوارههای دنیا جایزه گرفته و به آن توجه شده؛ مثلا وقتی در فیلم «دماغ» بازی میکرد، شاید کسی حاضر نمیشد خودش را آنگونه به نمایش بگذارد؛ پس دنیایش با دنیای دیگران فرق میکند؛ بههمیندلیل میگویم کارگردان فیلم «دو» همیشه برایم محترم بوده و هست. حتی معتقدم این آدم از بسیاری از کارگردانهای باسابقه کاربلدتر است. در غیر این صورت هرگز راضی نمیشدم کارنامه هنریام را خراب کنم. الان هم فیلم «دو» در گروه «هنروتجربه» اکران شده و باید به آقای علمالهدی و همکارانشان دستمریزاد گفت که فرصتی فراهم کردهاند، فیلمهای خوب بهتر دیده و عرضه شوند. فیلم ما جایگاه خاص خودش را دارد. ما هم آگاهانه این کار را کردیم. قرار هم نیست دنیا را دگرگون کنیم؛ ولی مهم بود که فیلم شریف و حرفهای ساخته شود؛
/فیلمی با برداشتهای فراوان :هر صحنهای بیش از ۳۵برداشت داشت/
سهیلا گلستانی کارگردان فیلم “دو”در نشست نقد وبررسی ابن فیلم در مشهد به سختیهای نورپردازی و فیلمبرداری این فیلم اشاره کرده و گفته :« هر صحنه ما حدود ۳۰الی۳۵برداشت یا حتی بالاتر داشت. درباره این مورد باید بگویم که نه در همه فیلمها بلکه در آثاری که فضا و اتمسفر کار اقتضا میکند، برداشت زیاد باعث خلق مجدد و یک آفرینش جدید میشود. این را فقط منِ کارگردان هنگام تدوین متوجه میشوم. آقای پرستویی و خانم نصیرپور هم با سعه صدر و در نهایت حرفهایگری با من همکاری میکردند.»
نصیرپور در تکمیل صحبتهای گلستانی درباره تعدد برداشتها افزود:« اینکه میگوییم شکل کار، فقط مربوط به بازیگری نمیشود، بلکه بخش فنی کار را شامل میشود. مثلا ما پلانهای بلندی داشتیم که باید نورپردازی درستی میداشت. مثلا صحنهای داشتیم که باید از آشپزخانه میرفتیم توی اتاق و بعد دوباره میرفتیم توی اتاق دیگر و چیزی حدود سه دقیقه بود. خب این مسیر باید توسط فیلمبردار و نورپرداز به دقت به لحاظ فنی اجرا میشد و همین کار را سخت میکرد.»
/مهتاب نصیرپور : از اعتمادم به سهیلا گلستانی پشیمان نیستم/
مهتاب نصیر پور بازیگر فیلم “دو” درباره همراهیاش با این فیلم گفته است :« من بعد از وقفهای که سال ۸۸ برایم پیش آمده بود فیلمنامه را خواندم و خوشم آمد. البته به صورت طبیعی دوست داشتم با کارگران هم درباره فیلمنامه صحبت کنم. به هر حال ملاک یک بازیگر برای انتخاب نقش در کنار فیلمنامه، سابقه کارگردان هم هست. ولی من راستش خیلی راحت به کارگردانان جوان اعتماد میکنم و از این اعتمادم هم پشیمان نیستم و برعکس خیلی هم راضیم. خانم گلستانی در این کار بسیار به جزئیات و ریزهکارهایِ فیلم اهمیت میداد و دربارهاش با ما صحبت میکرد. در برخی جاها هم با هم توافق نداشتیم ولی در کل روند خوبی طی شد.»نصیرپور همچنین پیرامون شیوه بازیاش در این فیلم گفته است:«خب خاستگاه من از تئاتر میآید و این را خوب میدانم که شکلی از بازی را دوست دارم که بیرونی باشد. من واقعا از بازی زیرپوستی خوشم نمیآید. البته منظورم از بازی زیرپوستی آن شکلی از بازی است که این روزها در سینمای ایران رواج پیدا کردهاست. من دوست دارم احساساتم را در هنگام بازی نشان بدهم. ولی اعتقاد دارم بازیگر باید خودش را در اختیار را کارگردان قرار دهد. چرا که او جهانی را برای خودش ساخته و منِ بازیگر باید تمام تلاشم را برای ورود به این جهان انجام بدهم.»اوهمچنین درباره روش کارگردانی سهیلا گلستانی گفته است :«خانم گلستانی میخواستند ما خیلی بیرونی بازی نکنیم. برای همین کاملا ما را کنترل میکردند. به جز آن سکانسهای دعوا و درگیری باقی صحنهها به همین طریق پیش رفت. برخی سکانسها بود که میتوانست وجود نداشته باشند ولی کارگردان سعی کرده بود تا میتواند غلوّها و برونریزیها را حذف کند و به جایش سکانسهای بدون کنش و ساده را اجرا کند. خب این باعث میشد که به طور مدام به بازی در این لحظهها فکر کنم که حالا باید چگونه اجرا شود.اما خدا را شکر با هدایت خانم گلستانی این اتفاق برای من به خوبی افتاد.این روش برای من یک تجربه و چالش جدیدی بود. من هم همیشه تجربههای تازه را دوست داشتم.»
/یک پرستویی معرکه/
مصطفی جلالی فخراز منتقدان مطرح سینما در یادداشتی در ماهنامه فیلم شماره اسفند ۹۲درباره بازی پرستویی در فیلم مهمان داریم می نویسد :مهمان داریم هم بی ادعا وغافلگیرکننده وتحسین برانگبز است با یک پرستویی معرکه که روزهای اوج خودرادوباره خلق کرده..فیلمنامه ای که درست وبه اندازه به جلو می رود و شخصیتهایی که هم دلی برانگیزند..این فیلم با وجود بستر به غایت تلخ ورنج آلودی که دارد سرزنده و سرحال است. زن ومردی که بی پند وگفتار و فقط با کمترین کردار ،قابل احترام و آرام وبی توقع اند.از آن دسته آثاری است که برازنده صفت شریف اند.
/پرستویی در سال۹۲:با آمدن دولت روحانی مردم امیدوارتر شده اند /
پرویز پرستویی علی رغم آنکه در صحبتهایش در سال ۹۲،از آمدن روحانی و ریاست ایوبی بر سازمان سینمایی باصراحت استقبال کرده بودولی به دلیل حضور در فیلم جدیدش در جشنواره حضور نیافت.پرستویی در مصاحبه خود با محمد تاجیک در روزنامه بهار گفته بود که با آمدن دولت روحانی ،مردم امیدوارترشده اند. او در چهار سال قبلش نیز در جشنواره حاضر نشده بود.او پس از جشنواره ،با انتشار یادداشت تندی درفیس بوکش از رفتارهایی که با برخی فیلمسازان در سالن مطبوعات شد به شدت انتقاد کرد.
/جای خالی پرستویی/
جالب است بدانید ایوبی رییس سازمان سینمایی نیز پس از جشنواره ،با انتشار یادداشتی درشرق ،جای پرستویی را خالی دانست.ایوبی دریادداشت خود نوشته بود:جای آقای پرستویی آقای اخلاق و ارزشها روی صحنه خالی بود. و این است حکایت بسیاری از چهرههای برجسته سینمای ایران و این است تصویر سینمای ایران. همان چیزی که من با تمام وجود بدان معتقدم و در شگفتم از آنان که میدانند و میکوشند این چهره زیبا را وارونه بنمایانند.
/پرستویی به روایت میرکریمی :یک پرستویی تمام نشدنی /
وقتی فیلمبرداری فیلم “امروز ” تمام شد رضا میر کریمی در یادداشتی که در فیس بوک خود نوشت از پرستویی تمجید کرد.میرکریمی دریادداشت خود نوشت :به لطف خدا هفتمین کارم را خیلی راحت و بی دردسر ساختم با همکارانی جوان و پر انگیزه و یک پرویز پرستویی تمام نشدنی و امیدوارم در چشم مخاطبین “امروزم” تکراری نباشد.
/ماجرای تمجیدمحمد رضا خلعتبری بازیکن تیم ملی فوتبال از پرویز پرستویی:پرستویی استاد است/
جالب است بدانید در سال ۹۰،محمد رضا خلعتبری بازیکن تیم ملی گفت وگویی باهفته نامه سروش کرده ودر آن از پرستویی تمجید کرده است .
به گزارش سینما سینما،خلعتبری دراین باره گفته :زیاد اهل سینما نیستم ولی فیلم وسریالها را می بینم . البته خیلی حرفه ای اهل فیلم وسریال نیستم اما در همین حد که می بینم به نظرم پرویز پرستویی دراین حرفه استاد است و فیلمهای به یاد ماندنی بازی کرده است.
/با پرداختن به آدمهای جنگ به خودمان می پردازیم/
پرستویی همیشه با احترام از آدمهای جنگ تحمیلی یاد کرده است . او درزمان اکران فیلم سیزده ۵۹در گفت وگویی با صدای آلمان گفته بود :در صحبتهایی که با دوستان داشتم، گفتم که قرار نیست ما از کسانی که بازمانده ی جنگ هستند، قدردانی کنیم. اتفاقاً ما با پرداختن به آنها، به خودمان میپردازیم. یعنی پرداختن به آنها ، در زندگی امروزین ما تأثیر دارد، چون هرکدام از اینها دارای ارزشهایی هستند. شاید در زمان جنگ ما فقط به خود جنگ میپردازیم اما بعد از جنگ، به آرامشی میرسیم که ببینیم چگونه میشود که انسانی تصمیم میگیرد دست از همه چیز بکشد، بلند شود و برود سلاح دستاش بگیرد و در مقابل دشمن بایستد و از وطناش، آب و خاکاش و ناموساش دفاع کند.
/پرویز پرستویی وانتقاد از اخراجیها /
جالب است بدانید که پرستویی از منتقدان فیلم اخراجیها بوده است .ماجرای انتقادات پرویز پرستویی از زمان نمایش اخراجیها ۱ در جشنواره فجر می گذرد . زمانی که پرستویی ونصیریان ومحمد رضا هنرمند داور جشنواره بودند و ده نمکی به داوری جشنواره اعتراض کرد . بعدها پرستویی باحضور در برنامه صندلی داغ واکنش تندی به این اقدام ده نمکی نشان داد و حتی از رعایت نکردن حرمت بازیگری مثل علی نصیریان انتقاد کرد .
/جای چماق …/
جالب است بدانید در زمان فیلم اخراجیها یک ، نقل قول جالبی از پرویز پرستویی درباره مسعود دهنمکی منتشرشد که در آن پرویز پرستویی درباره دهنمکی گفته بود جای چماق دهنمکی برسر جوانان ما هنوز باقی مانده است و به همین خاطر پیشنهاد دویست میلیون تومانی برای بازی دراخراجیها را رد کرده بود و….
/پرویز پرستویی بهترین بازیگر مرد دهه هشتاد/
جالب است بدانید در نظر سنجی که خبر آنلاین در روزهای پایانی سال ۸۹از ۸۰ منتقد و سینماگر انجام داد پرویز پرستویی به عنوان بهترین بازیگر دهه هشتاد انتخاب شد .
براساس نظرسنجی خبرآنلاین از میان فیلمهای سینمایی تولید و اکران شده از سال ۸۰ تا پایان ۸۸ و فیلمهای اکران شده در سال ۱۳۸۹ «درباره الی» بهترین فیلم سینمایی دهه شناخته شد. دو فیلم از رضا میرکریمی در رتبههای دوم و سوم قرار گرفتند. «به همین سادگی» و «خیلی دور، خیلی نزدیک» دوم و سوم شدند و «خون بازی» چهارم شد.اصغر فرهادی ۴۵ رأی از ۸۰ رأی را به دست آورد و در رتبه اول کارگردانی دهه ۸۰ قرار گرفت. بهرام بیضایی رتبه دوم را به دست آورد و رضا میرکریمی و داریوش مهرجویی مشترکادر رتبه سوم جای گرفتند.در میان بازیگران زن سینمای ایران ۱۷ رأی به گلشیفته فراهانی اختصاص پیدا کرد.
پرویز پرستویی به عنوان بهترین بازیگر دهه ۸۰ شناخته شدو شهاب حسینی در رتبه دوم جای گرفت و رضا و کیانیان و حمید فرخنژاد به طور مشترک سومین رتبه را به دست آوردند.
/نظر دهقان فداکار درباره پرویز پرستویی/
دهقان فداکار قهرمان دوران کودکی نسل ما، تصویری است که هرگز زدوده نمی شود،جالب است بدانید این مرد از سینما تنها پرویز پرستویی را می شناسد و در ۸۱ سالگی دوست دارد با او همبازی شود.در سال نود ،در مصاحبه ای از دهقان فداکار می پرسند :چه فیلم هایی دوست دارد؟او می گوید فیلم های معنوی. به نظرش پرویز پرستویی در هر نقشی که بازی می کند اسطوره دلاوری و شجاعت است.به اقتضای سنش و به خاطر اینکه زبان فارسی نمی داند به سینما نمی رود ولی به فیلم وسریال های تلویزیونی علاقه دارد. “آژانس شیشه ای” را دیده و با اینکه در تصورش ماجرای فیلم در هتل رخ داده اما به نظرش بازی پرستویی بسیار دلیرانه بود.
/عزت الله انتظامی :پرستویی یکی از بهترین هاست/
عزت الله انتظامی استاد بازیگری سینماهم معتقد است پرستویی از بهترین بازیگران سینمای ایران است . چند سال پیش بود که آقای انتظامی در شرق نوشت :پرویز پرستویی از بهترین بازیگران سینمای ایران است. او کار هنری اش را از تئاتر آغاز کرده و به قول معروف با حرمت خاک خوردن تئاتر آشناست. وقتی هم به سینما وارد شد، متعهدانه به هنر نمایش کارش را ادامه داد. نقش های متفاوتی بازی کرد و حیطه ارایه نقش ها برای او گسترده است. غیر از بازی های به یادماندنی اش، از نقطه نظر فعالیت های اجتماعی هم حضور مستمر و چشمگیری دارد و دستش در کارهای خیر نیز هست. همین مساله باعث می شود که هنرمندی مردمی باشد.
/یادداشت رضا کیانیان برای تولد پرویز پرستویی :چشمهایش/
رضا کیانیان از بازیگرانی است که در یادداشتی به ستایش از پرستویی پرداخته .او چند سال پیش در یادداشتی در شرق نوشت :اولینباری که من و پرویز پرستویی روبهروی هم قرار گرفتیم در فیلم آژانس شیشهای ابراهیم حاتمیکیا بود و بعد از آن هم روبان قرمز. شاید اشاره حاتمیکیا به این حضور درست باشد که همیشه میگفت، پرویز عاطفه فیلم است و رضا عقل فیلم. در این دو فیلم، من آدم منطقیای هستم که روبهروی پرویز شوریده و عاشق قرار میگیرد و شاید ماحصل این دو فیلم مشترک، کشف همین ویژگی باشد که گاهی اوقات حتی خود پرویز هم به آن اشاره میکرد. پرویز همیشه با سینهای پر از احساس و شور جلو دوربین قرار میگیرد و مانند خسرو شکیبایی با سینهای پرشور به بازی نقشهایش میپردازد. چشمهایش انگار پر از مظلومیت هستند و عاطفه. نم اشکی که در گوشه چشمش جا خوش کرده، برایم حکم دریایی از احساس را دارد که کمتر میشود در بازیگران سراغ گرفت. در فن بازیگری هم پرویز یکی از بزرگترین بازیگران سینمای ماست؛ نقشهایی که او در سینمای ایران بازی کرده یا کاراکترهایی که او در این سالها خلق کرده همهوهمه تنها متعلق به خود پرویز هستند و به همینخاطر نمیشود کس دیگری را بهعنوان بازیگر آن نقشها متصور شد. حاجکاظم آژانس شیشهای یکی از آن شخصیتهاست که هیچ تصور جایگزینی برای بازی پرستویی وجود ندارد اما در کنار این فیلم تراژیک، بازی او در مارمولک هم به همین اندازه یگانه است و دومی ندارد. نگاهی به کارنامه پرویز پرستویی در سینمای ایران یادآوری میکند او در نقشهایش چیزی از خودش بهجا میگذارد که شاید بشود گفت شناخت او از جهان و روحش است و همین باعث میشود که در قالب هر نقشی که قرار میگیرد، آن را یگانه و جاودانه کند.
/عاشق شکیبایی ام به پرستویی علاقه زیادی دارم/
شاید جالب باشد که بدانید همایون ارشادی بازیگر بین المللی سینمای ایران درباره پرستویی گفته است :همیشه عاشق بازی های مرحوم شکیبایی بودم و اورا به عنوان اسطوره قبول داشتم .به بازی های جذاب و متفاوت پرویز پرستویی هم علاقه زیادی دارم وکارهای ایشان را می پسندم .
/جمشید مشایخی : پرستویی را استاد خودم می دانم/وقتی شنیدم پرستویی دیگر نمی خواهد به کار هنر ادامه دهد دلم گرفت/
جمشید مشایخی نوروز ۹۵ باحضور در شبکه آی فیلم گفت : با اینکه تلفن آقای پرستویی را داشتم ولی نتوانستم با ایشان تماس بگیرم .چون وقتی شنیدم ایشان نمی خواهند به کار هنر ادامه بدهند من دلم گرفت.
به گزارش گام نو ،مشایخی در ادامه صحبتهای خود گفت :یکی از کسانی که من اورا استاد خودم می دانم آقای پرستویی است .این را جدی می گویم .
پرستویی نیز در این برنامه خطاب به مشایخی گفت :من همیشه خودم را مرید شما می دانم . امیدوارم نسل جوان ما جوانمردی و اخلاق و معرفت و…از شما یاد بگیرد.ما که از شما خیلی آموختیم.
او ادامه داد :آقای مشایخی آنقدر بزرگوارند که در هر برنامه ای حضور یافتند و از چند تن که نام بردند از بنده کوچکترین هم اسم بردند.
/یادداشت علیرضا خمسه درباره پرویز پرستویی/
یادداشت علیرضا خمسه درباره پرویز پرستویی
در زمان جشنواره بود که علیرضا خمسه دریادداشتی در روزنامه سینما نوشت : پرویز پرستویی یک کمدین بزرگ است. در زبان فرانسه کمدین به بازیگری اطلاق می شود که بتواند در تراژدی و کمدی ظاهر شود. پرویز پرستویی بازیگر بزرگی است، به خاطر نگرش و باورهای هنری و خاستگاه بازیگری اش.
پرویز پرستویی مثل بسیاری از بازیگران هم نسلش از صحنه تئاتر برخاسته است. آموزش های بازیگری او در عرصه تئاتر شکل گرفته و بسیار از تئاتر آموخته است. پرستویی با کوله باری از تجربه در صحنه تئاتر به تصویر و سینما راه یافت. باورهای هنری و حرفه ای او برمبنای آموزه هایی که در پی خلق لحظات ناب هستند و تجربه هایی هستند بی نظیر.
چنین تجربه های بی نظیری را در سینما و تلویزیون نمی توان آموخت، چرا که در این دو مدیوم، فضا و فرصت لازم برای آزمون ها و خطاهایی که به خلاقیت ناب راه می برد، نیست. در تئاتر است که بازیگر امکان دارد به لحظه های عالی خلاقیت دست یابد. آن ها را کشف و ثبت کند و پرورش دهد و عواطفی عمیق را در روحش جاری کند و محصول چنین فرایند کم نظیری را در مدیوم هایی هم چون سینما و تلویزیون ارائه دهد. پرستویی تمام ویژگی های چنین شیوه و روشی را در بازیگری دارد.
او از نسلی است که در بازیگری ایران دیگر کم تر تکرار می شود، چرا که در نسل های بعدی بازیگری ایران، کم تر این شرایط وجود داشت، نه اینکه بحث بر سر برتری و بهتری نسل بازیگران پرویز پرستویی و نسل های پس از او باشد، بلکه بحث بر سر تفاوت سلوک حرفه ای است که به نتایج متفاوت منجر می شود و پرویز پرستویی بازیگر متفاوتی است از نسل های بازیگری بعد از خود. در نسل های بازیگری بعد از پرستویی بازی های درخشانی از بازیگران جوان دیده می شود؛ اما نکته این جاست که زمانه تغییر کرده و روند و روش بازیگری هم متفاوت شده است.
حالا در عرصه بازیگری مسائل و مناسبات اقتصادی تاثیری تعیین کننده دارند و بازیگری هم درگیر منطق و توجیه اقتصادی است برای حرفه. این نوع تلقی و رویکرد به بازیگری بیش تر برخاسته از نگاهی صنعتی است تا نگاهی هنری و زمانه امروز هم شاید خیلی این نگاه را بپسندد. همواره بازی پرویز پرستویی را دوست داشته و دارم و فرصت همکاری و همبازی بودن با او را در صحنه و جلوی دوربین مغتنم دانسته ام.
زمانی که من و پرویز پرستویی در اداره تئاتر همکار بودیم در نمایش «آتش افروزان» (نوشته ماکس فریش، به کارگردانی مهدی میامی) همبازی بودیم و در فیلم «بیست» (ساخته عبدالرضا کاهانی) دوباره فرصتی فراهم شد تا با هم کار کنیم. پرستویی در سال های حضورش در سینما در فیلم های بسیاری ظاهر شده و بازی های درخشانی ارائه داده و تلاش های او جوایز سینمایی مهمی را برایش به ارمغان آورده است. در بازی های سینمایی دو رویکرد عمده داریم؛ یکی بازی های فیگوراتیو است که برخاسته از مهارت های بدنی و بیانی بازیگر و دیگری بازی های باورپذیر یا حسی که برخاسته از تجربیات عاطفی بازیگر هستند، اتفاقا تماشاگران ایرانی هم این نوع بازی را بیش تر می پسندند چرا که فیلم های قصه گو و باورپذیر را نیز بیش تر دوست دارند.
بازی پرویز پرستویی از این نوع است و به همین دلیل بازی اش برای تماشاگران ایرانی محبوب است. در این شکل از بازیگری باور و پسند تماشاگر جایگاه ویژه ای دارد و بازیگر به جای آن که در پی به رخ کشیدن مهارت های بازیگری خود باشد با عواطف و احساسات خود تماشاگر را همراه می کند. این شیوه از بازیگری را پرویز پرستویی در حد بدترین حضور سینمایی اش «بادیگارد» (ساخته ابراهیم حاتمی کیا) هم نشان می دهد.
«بادیگارد» فیلم بسیار خوش ساختی است و لحظات سینمای درخشانی دارد و پرویز پرستویی با بازی گیرا و فوق العاده خود، تماشاگران را تحت تاثیر قرار می دهد، او در نقش محافظ فیلم «بادیگارد» تماشاگر را نه تنها به مهارت های بازیگری که با باور و زندگی یک شخصیت و نقش همراه می کند.
چنین نقش آفرینی ای از عواطف و احساسات تجربه شده پرستویی بر می آید و با چنین رویکردی تماشاگران ایرانی را همراه خود می کند. فکر می کنم سینمای ایران هم برای خروج از رکود و طلسم و شکستگی باید بیش تر به سمت قصه ها و بازی هایی باورپذیر حرکت کند.
پیتر بروک کارگردان تئاتر بزرگ انگلیسی در مورد بازیگران بزرگ هشدار می دهد که «آنان خود را به سان مزرعه ای نبینند که هر ساله نیاز به وجین علف های هرز ندارند.» یعنی هر بازیگری در این حد و اندازه درست هم چون بازیگران تازه کار نیاز به نوسازی جسم، روان و روح خود دارد. نکته ای که پرویز پرستویی به آن آگاه است.
/روایت تازه ای از آژانس شیشه ای/
اما دو- سه سال قبل ، پرویز پرستویی بازیگر نقش حاج کاظم پس از شانزده سال از ساخت فیلم آژانس شیشه ای اظهار نظر جالبی درباره این شخصیت کرده و درباره ویژگیهای مذهبی این شخصیت نکاتی را بازگو نموده است.
/مردی که فقط با خدا معامله کرد/
آنهایی که علاقه مند فیلم آژانس شیشه ای هستند حتما این دیالوگ رد وبدل شده میان عباس وحاج کاظم را یادشان هست :حاجی ما باخدا معامله کردیم. … پرستویی در یادداشت خود که در ماهنامه صنعت سینما منتشر کرده بود حاج کاظم را شخصیتی دانسته که کاری به کاری دیگران ندارد چون او فقط با خدا معامله کرده است.
/مسلمان سنتی و ریشه دار/
پرستویی در ادامه یادداشت خود حاج کاظم را از منظر ویژگی های مذهبی اینگونه توصیف کرده بود :حاج کاظمی که من می شناختم مسلمان سال ۱۳۵۷ نبود. او یک مسلمان سنتی است که مسلمانی اش ریشه دار است. احساس کرده که باید برای رضای خاطر خدا برود و رفته واین را بلد بوده وتوانایی اش را داشته. بنابراین می رود و از آب وخاکش دفاع می کند ولی وقتی بر می گردد می بیند هیچ کس به او کاری ندارد. او هم می توانست مثل احمد کوهی برود پست بگیرد و حتی موقعیتش از سلحشور هم خیلی بهتر می توانست باشد.
/گریه واقعی گروگانها پس از حرفهای حاج کاظم/
به گفته پرویز پرستویی تاثیر گذاری فیلم آژانس شیشه ای وشخصیت حاج کاظم به گونه ای بوده که در حین بازی او در نقطه مقابلش یعنی گروگانها مثلا بعد از شنیدن حرفهای حاج کاظم آنقدر تحت تاثیر قرار می گرفتند که گریه می کردند.
/چرا پرستویی در دوفیلم آخر حاتمی کیا بازی نکرد؟/
پرویز پرستویی در یکی از مصاحبه های خود با همشهری ۲۴ در سال ۹۲،روایت جالبی از بازی نکردن در فیلمهای اخیر حاتمی کیا ارائه کرده بود.
پرستویی گفته : بازی در فیلم «گزارش یک جشن» هم با اس ام اس به من پیشنهاد شد و من رد کردم. در کار «چ» هم آقای حاتمی کیا اصلا با من تماس نگرفت. آقای حبیب رضایی با من تماس گرفت و پیشنهاد داد. من هم گفتم با این تهیه کننده حاضر نیستم کار کنم چون قبلا در زمان پیش تولید سریال «خاک سرخ» مرا به خاک سیاه نشاند. این تهیه کننده بلایی سر من آورده که تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم با این آدم کار کنم. باز هم می بینیدکه اشتباه نکردم. این تهیه کننده وسط همین فیلم دوباره رفت زندان و مجبور شدند کار را به شکل دیگری ادامه دهند.
/محبوب فوتبالیستها/
چند سال پیش یکی از نشریات ورزشی از فوتیالیستها درباره هنرپیشه معروفشان پرسیده بود واکثر آنها از پرستویی نام برده بودند. جالب است بدانید بازیکنی مثل مجتبی جباری عاشق پرستویی است. خود او دراین باره گفته :از بازی پرستویی هم خیلی خوشم می آید به خصوص نقشی که درفیلم بید مجنون ایفا کرد . رابرت دنیرو و آل پاچینو هم بهترین بازیگران خارجی مد نظرم هستند . البته بیشتر علاقه ام به دیدن فیلمهای مستند است .
/چرا نگذاشتند تقوایی فیلم بسازد؟/
پرستویی درسالهای اخیر بسیار تلاش کرد ناصر تقوایی فیلم بسازد اما تلاشهای او به جایی نرسید.خود اودراین باره در مصاحبه ای با محمد تاجیک در روزنامه بهار گفته : هنوز که هنوز است از آقای میرعلایی دلچرکین هستم و هیچوقت هم دلم ازش صاف نخواهد شد. من سه ماه تمام دوندگی کردم تا آقای تقوایی بیاید فیلمش را بسازد و آقای میرعلایی مرتب در باغ سبز را به ما نشان دادند ولی بعدها کارهایی به اسم فیلم فاخر ساختند که به نظر من دوزار هم ارزش ندارد، ولی آقای ناصر تقوایی گوشهنشین خانه است. البته خدا را شکر آقای تقوایی هیچوقت گوشهنشین نخواهد شد. چون همچنان در حال نوشتن است و حضور دارد و همچنان ناصر تقوایی است. مهم این است که دروغ گفتند و چهار سال فقط خواستند رفقایشان فیلم بسازند. الان تازه دارد پتههایشان روی آب ریخته میشود که چه پولهایمیلیاردی را به هم دادهاند.
/چگونه با سریال پرستویی خیلی از آدمها از چوبه دار نجات پیدا کردند/
پرویز پرستویی چند سال پیش در گفت وگویی روایت جالبی از تاثیرات مثبت سریال زیر تیغ را بازگو کرده بود.سریالی که این روزها بار دیگر از شبکه آی فیلم در حال پخش است .
به گزارش سینماسینما ،پرستویی دراین باره گفته :سریال «زیر تیغ» را وقتی ما کار کردیم، خب این خیلی برای من جذاب بود که چقدر من میتوانم روی آدمها تأثیر بگذارم. با این سریال” زیر تیغ” خیلی از آدمها رفتند و آشتی کردند. خیلی از آدمها از چوبهی دار نجات پیدا کردند. یا خود من به تبع پخش آن سریال یک شب رفتم در بندرعباس. ماه رمضان بود و آنجا گلریزان گذاشته بودند. در همان شب مثلاً ۱۵۰ میلیون تومان پول جمع شد. ضمن این که ۹۰ زندانی آزاد شدند.
/خوشحالی پرستویی از موفقیتهای جهانی جدایی فرهادی/
آقای پرستویی در زمان موفقیتهای جهانی فیلم جدایی فرهادی …در نشستی در فرهنگسرای رسانه به ستایش از موفقیتهای جهانی فیلم جدایی نادراز سیمین پرداخت .
به گزارش سینما سینما ،این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در اظهاراتی عنوان کرد :خدا رو شکر در این سینما یک «جدایی نادر از سیمین» ساخته شد و این افتخار ماست که در خارج از کشور تماشاگرانی میلیونی فیلم را میبینند. امیدوارم در سینما آدمهای دیگری مانند اصغر فرهادی نیز وارد شوند.
/ماجرای حرفهای تلخ پرویز پرستویی دربرنامه ماه عسل:در مقابل سختترین مسائل زندگی ایستاد و به خدا نزدیک شد /
در بخش انتهایی آخرین برنامه ماه عسل۹۰ پرویز پرستویی روی خط تلفن برنامه میآید و ضمن تمجید از برنامه ماه عسل حرفهای قابل تأملی میزند،
متن کامل صحبتهای پرستویی را بخوانید:
همهٔ برنامهها را دیدم و چون میدونم تو برنامههایت میگویی سلام و علیک را بزارید کنار میخوام بدون مقدمه یک مطلب کوچک، اون که احساس من در مقابل این برنامه است را برایتان عنوان بکنم.
سلام و خدا قوت به شما احسان علیخانی عزیز و تمامی همکارانتان که به مدت یک ماه هر شب در برنامه خوبتان تلاش کردید و آدمها یا بهتر بگویم انسانهایی را آوردید به مردم نشان دادید که هر کدام با مسئله خاصی همراه بودند. مسائلی که جامعه ما سالیان سال با اونها رو به رو بودند و با هر کدام برخورد یا نگاه خاصی داشتند. یکی را با تمسخر، یکی را با ترحم، یکی را با تحقیر و یکی را با نفرت نگاه میکردند. اما حضور تک تک اونها در برنامه شما به ما یاد دادند که با آنها چگونه برخورد کنیم. و اما خود اونها بدون اینکه خودشان را سانسور کنند تمام اون چه که در دل و ذهن و زندگیشان میگذشت و میگذرد را با ما صادقانه در میان گذاشتند.
شاید خیلی از این دست انسانها که در جامعه ما زندگی میکنند، گمنام و بینام و با تنگ دستی روزگارشان را سپری میکنند اما هیچکدامشان دست کمک به طرف ما دراز نکردند چرا که یاد گرفتند چگونه با امبد، مقاومت، بردباری، صبر، تحمل، دوست داشتن و عشق با مشکلاتشان کنار بیایند و امید را سرلوحهٔ زندگیشان قرار بدهند و فقط خدا را در نظر بگیرند. چیزی که شاید خیلی از ماها فراموشش کردیم.
پرستویی سخناناش را این طور ادامه داد: همدیگر رو دوست نداریم، دل خوشی از هم نداریم، هرجور که دلمون بخواد در مورد هر چیزی و هر کسی قضاوت میکنیم و بعضیها رو با زبان تلخ و قضاوتهای واهی تو ذهن و دل خودمون میکشیمشان. خوبه که امید، انسان دوستی، گذشت، صبوری و از همه مهمتر خداپرستی رو از اینها یاد بگیریم. با همه مهربون باشیم و به درد هم بخوریم، همه رو از خودمون بدونیم و انقدر نسبت به همه چیز و همه کس بدبین نباشیم.
یک ماه گذشت، یک ماه نمونهٔ آدمهایی رو دیدیم که هر کدامشان با مشکلات و مسائل خاصی روبه رو بودند. ببینیم ما از این به بعد چی کار میکنیم؟ این عزیزان به اندازهٔ همهٔ عمر به ما سر مشق دادند. امیدوارم ماهم تکالیفمان را خوب و بدون غلط انجام بدیم.
یادمون نره خواستههای بچههای بیسرپرست را، خانوادههایی که پنج قلو دارند، مردی که از اعتیاد برگشته، جوانی که قتل کرده، پزشکی که با سرطان کنار اومده، دوقلوهای به هم چسبیده، مردی که ایدز داره، زنان پایداری که پای همهٔ سختیها ایستادند، مادر چهار شهید و آزادگان و جانبازان گمنام.
و من در آخر سر تعظیم در مقابل هر کدام از مهمانانتان فرود میآورم که به من یاد دادند چگونه میشود در مقابل سختترین مسائل زندگی ایستاد و به خدا نزدیک شد.
/پرستویی چرا در فیلمهای بیضایی کیمیایی و علی حاتمی بازی نکرد؟/
*یکی از نکاتی که در بررسی کارنامه کاری شما پرسش برانگیز است، جای خالی شمال شما در میان کارگردانان صاحب سبک مانند آقایان بیضایی و کیمیایی و تقوایی است. چرا؟
– اتفاقا با هر سه این عزیزان قرار بود همکاری داشته باشم. در فیلمهای «حکم»، «ضیافت» و «متروپل» آقای کیمیایی به من پیشنهاد دادند ولی من شرایط آن را نداشتم. با آقای تقوایی هم چند سال است که کار نمیکنند، چند بار خواستیم همکاری کنیم ولی شرایط آن برای خود آقای تقوایی پیش نیامد. در خصوص آقای بیضایی باید بگویم که بعد از تئاتر «میلاد» که با ایشان کار کردیم، یک نمایشی را او قصد داشت در یکی از محلات تهران و در فضای باز با نام «ندبه» اجرا کند که بعد از دو ماه تمرین خودشان انصراف دادند و بعد هم کار دیگری پیشنهاد دادند که در حال انجام پروژه دیگری بودم.
*در مورد آقای علی حاتمی چطور؟
– مرحوم علی حاتمیبرای فیلم تختی نیاز به یک کشتی گیر کر و لال داشتند که من خدمت ایشان رسیدم و قرار شد نقش آن را به من بدهند که متاسفانه آن کار هم به اتمام نرسید.(بخشهایی از یک مصاحبه با منصور ضابطیان در شبکه آموزش )
/ماجرای ابراز تاسف پرستویی برای ممنوعالفعالیت بودن ناصر ملکمطیعی و حمله کیهان پرستویی/
شهریور سال گذشت بود که پرویز پرستویی بازیگر با انتشار عکسی از ناصر ملکمطیعی در بستر بیماری درباره او و حقی که به گردن سینمای ایران دارد، نوشت.
پرستویی با انتشار این عکس نوشت: «عزیزان برای سلامتیش دعا کنید .این هنرمند بزرگ ،خسته روزگاره خسته نامهربونیهاست. من که هیچوقت هنرنمایی هاش رو یام نمیره حق به گردن ماها دارند حتما فیلم قیصرو طوقی رو یادتون میاد، امیرکبیر رو چطور؟ من که همه فیلماشو دیدم. خیلی متاسفم که اجازه کار بهش ندادند .این جماعت حق به گردن سینما دارند.»
/ماجرای اعتراض یک زن به پرویز پرستویی/
پرویز پرستویی چند سال پیش در مصاحبه ای ، ماجرای جالبی از اعتراض یکی از تماشاگران به یکی از فیلمهایش بازگو کرده که در نوع خود قابل توجه است .
/این فیلم مزخرف چی بود که بازی کردید؟/
پرویز پرستویی که به بهانه اکران فیلم سیزده ۵۹در آلمان ،به این کشور رفته در گفت وگویی بارسانه های آلمانی گفته :من فیلمی را کار کرده بودم و داشتم توی خیابان در شهرک اکباتان تهران میرفتم. که دیدم خانمی هلاک، کلی بار کرفس، زنبیل و سبد و اینها را گرفته و دارد میآید. به من که رسید با آن حال خسته گفت سلام آقای پرستویی. گفتم سلام خانوم، حال شما خوبه؟ گفت ببینید من کار شما را خیلی دوست دارم. شوهرم مدتیست که بازخرید شده و به دلایلی توی خانههست و اصلاً بیرون نمیرود. فیلم از شما آمده بود ومن بهش توصیه کردم بیا برویم این را ببینم، مطمئنم حالت خوب میشود. ما رفتیم دیدیم. اما آخر این مزخرف چی بود که شما بازی کردید؟
/تشکر پرستویی به خاطر اعتراض/
به نوشته روزنامه تماشا،پرستویی درادامه گفته : من خطاب به آن خانم گفتم واقعاً تشکر کنم ازتان. ممنونم که این را فهمیدید. ولی بدانید که من این را برای پول انتخاب نکردم. من هیچ وقت هیچ کاری را نگفتم که پولش را میگیرم و به من چه ارتباطی دارد. من کار را انتخاب کرده بودم. من کار کارگردانی را انتخاب کرده بودم که در واقع برای فیلم اولش که نتوانست موفق شود، سکته کرد. سه بار سکته کرد، زندگیش را فروخت، ماشیناش را فروخت. حالا فکر کرد از موقعیت پرویز پرستویی استفادهای کند و فیلم دیگری را کار کند. با او طی کردم، گفتم خر مراد خودت را باز سوار نشوی، باهم برویم.
/عذر خواهی از مردم/
این ستاره محبوب سینما درادامه به شکل متواضعانه ای از مردم عذر خواهی کرده وگفته :سینما درست است که کارگردان حرف اول و آخر را میزند، ولی قائم به فرد نیست. ولی وقتی آمدیم توی کار، باز همان شد و من واقعاً میگویم، بارها هم اعلام کردم، توی ایران هم اعلام کردم و گفتم من از حضورم در این فیلم از مردم عذرخواهی میکنم. چون واقعاً آنی نبود که باید میشد. بیاغراق بگویم در طول سال شاید در ایران ۷۰ـ ۶۰ تا کار تولید میشود. قسم میخورم که شاید سناریوی۵۰ نیمی از آنها را فقط من خواندم. ولی حق ندارم کار کنم.
/انتقاد پرستویی از تخریب فیلم “ابد و یک روز”/
پرویز پرستوبی در همان مصاحبه ای که با شرق به بهانه اکران فیلم “دو “داشت به ماجرای تخریب فیلم ابد ویک روز پرداخت و گفت :متأسفانه نخبهکشی در جامعه ما به رویه تبدیل شدهاست. مثل هجمههایی که علیه فیلم «ابد و یک روز» شد. من این فیلم را دیدم و دوستش داشتم؛ اما جوی راهانداختهشده، اینگونه بود که فیلم سیاهنمایی میکند و اگر در خارج از ایران به نمایش درآید، باعث میشود مانند فیلم «بدون دخترم هرگز» به ریش ما بخندند! درصورتیکه اگر منصفانه به این فیلم نگاه کنیم، اتفاقا فیلم بسیار شریفی است. من طبقه اجتماعی خانواده فیلم را مثل کف دستهایم میشناسم. در آن محیط زندگی کردم. اگر با دقت به فیلم نگاه کنید، میبینید که همه افراد خانواده درعین اینکه مشکل دارند، به یکدیگر عشق میورزند. یک برادر ترک اعتیاد کرده و امیدوارانه میخواهد به زندگیاش سروسامان بدهد. برادر دیگر اعتیاد دارد و همه سعی دارند به او کمک کنند. یک خواهر برای بقای این برادر میخواهد ازدواج کند. خب حالا چنین فیلم باشرافتی ساخته شده. چرا نمیخواهید از آن حمایت کنید؟!»
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- گفتوگوبا پرویز پرستویی درباره کارهای اجتماعی اخیرش و محدودشدن فعالیتهای هنریاش
- فیلمی که ایرانیها و ژاپنیها را دور هم جمع کرد
- آیین نکوداشت آتیلا پسیانی / گزارش تصویری
- عرضه آنلاین «مطرب» و «مادر قلب اتمی»
- ساخته رضا میرکریمی راهی تلویزیون میشود
- تیزر موسیقی-نمایش «علمدار» منتشر شد
- «علمدار» با روایت پرویز پرستویی روی صحنه میرود
- نقد پرویز پرستویی به طراحان گریم/ گوش شکسته نشان خلافکارها نیست
- اکران «داستانهای هزار و یک روز» در خانه هنرمندان ایران
- کیومرث پوراحمد : همۀ ما دوستان سینمایی و غیر سینمایی به نوعی مدیون حبیب احمد زاده هستیم
- سایت تابناک : پس ازپرستویی، نوبت ترور شخصیت کدام چهره غیربرانداز است؟
- پرویز پرستویی و تکتیرانداز آمریکایی
- کامیابی بیکموکاست کرامت
- او همان حاج کاظم آژانس شیشه ای است
- انتقاد تند پرویز پرستویی از تهیهکننده فیلم «بی همه چیز»/ حیف که خستگی کار در تنمان ماند
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
آخرین ها
- «کارون – اهواز» در مراکش
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران
- درباره «اتاق بغلی» اثر پدرو آلمودووار/ مرز باریک دوستی و مرگ زیر جهانی از زندگی و رنگ
- استادان و کارگاههای «سینماحقیقت۱۸» را بشناسید
- بر مبنای آمار سمفا؛ روند صعودی فروش سینماها در هفته گذشته نزولی شد
- محمد شکیبانیا رئیس سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
- کارگردان «سه جلد»: اقتصاد سینمای ایران را چند سکانس رقص میگرداند
- نمایش دو مستند از ناصر تقوایی در موزه سینما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ کونان اوبراین، میزبان اسکار ۹۷ام خواهد بود
- «کارمند جماعت» رونمایی میشود
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز