تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۳/۲۹ - ۲۳:۴۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 89968

هوشنگ گلمکانی/ سردبیر ماهنامه فیلم

۴سال پیش در یک شب بهاری که دخترانم به مناسبت شصتمین سالگرد تولدم جشن کوچکی گرفته بودند، با حضور چند تا از دوستان، من تقریبا عزای شخصی اعلام کرده بودم که: «وای! ۶۰سالم شد. ۶۰ به بعد که سالگرد تولد جشن نداره. تمام شد رفت!» یک‌بار هم نه، چند بار. این شده بود ترجیع‌بند آن شب و مایه خنده و شوخی. رضا کیانیان هم که همراه همسرش در آن جمع کوچک بود، هر بار پوزخندی می‌زد که: «اینکه عزا نداره. من الان [یعنی آن موقع، ۴سال پیش] ۶۳سالمه. پس باید عزا بگیرم؟» (نتیجه می‌گیریم که حالا، اگر تغییری در نظم روزگار پیش نیامده باشد ۶۷مین سالگرد تولد رضا کیانیان است!) باری… به‌جز این، در لابه‌لای حرف‌هایش برای آرام‌کردنم چیزهایی هم گفت در این مایه‌ها که «سن یک عدد است» و «دلت جوان باشد» و «۶۰ به بعد تازه آغاز دوران خلاقیت» است و از این جور حرف‌های دل‌خوش‌کنک عرفانی/معناگرا، البته با لحن طنزآمیز خاص خودش که یعنی…. خب من هم که آن شب از حرف‌های رضا قانع و آرام نشدم، اما فهمیدم او چه آدم منطقی و واقع‌بینی است!

۲- ۲۴سال پیش سرِ بازی‌اش در یک صحنه فیلم «کیمیا» که در موقعیت یک تنش عصبی داشت درِ یک کنسرو یا کمپوت را باز می‌کرد، بر اثر عصبیت موجود در آن موقعیت لبه تیز درِ کنسرو یا کمپوت انگشتش را می‌برید و واکنش او این بود که دستش را به‌سرعت می‌کشید و آن را تکان می‌داد. گفتم: «رضا جان، اینجا انگشتت بریده شده؛ نسوخته که داری تکانش می‌دی. باید کار دیگری بکنی.» گفت: «بهش فکر می‌کنم.» نمی‌دانم بهش فکر کرد یا نه و به نتیجه‌ای رسید یا نه. اما آن روز فهمیدم رضا بازیگری انتقادپذیر و آدمی منطقی و واقع‌بین است!

۳- نمی‌دانم چند سال پیش بود که ایده‌ای در زمینه بازیگری به ذهنم رسید که می‌تواند تجربه‌ای در زمینه آشنایی‌زدایی در این عرصه باشد. مثلا خندیدن هنگام اندوه، جلوه اندوه هنگام شادی، ناتمام گذاشتن جمله‌ها، زدن حرف‌های بی‌سروته هنگام بحثی ظاهرا جدی، اتکا به اصواتی بی‌معنی هنگام برقراری ارتباط با دیگران و حیرت از واکنش ابهام‌آمیز مخاطب، مکالمه متکی به تپق و دستور زبان غلط با لحنی حق‌به‌جانب و غلط‌انداز و کارهایی از این قبیل که معمولا در بازیگری کلاسیک و غیرکلاسیک رایج نیست و اصولا لکنت و تپق یک ضعف تلقی می‌شود و نوشتن جمله‌های غلط و بی‌سروته در دیالوگ‌نویسی را ضعف می‌دانند. وقتی فکر کردم چه‌کسی برای اینگونه تجربه‌گری مناسب‌تر از همه است، نخستین اسمی که به یادم آمد رضا کیانیان بود.
روزی تلفنی کلیات این موضوع را با او در میان گذاشتم و یکی‌دو مثال هم زدم و قرار شد یک روز قراری حضوری بگذاریم و بیشتر در این‌باره توضیح بدهم و صحبت کنیم. الان نمی‌دانم چند سال از آن روز گذشته و با اینکه رضا را بارها دیده‌ام اما یادمان رفته در این زمینه حرف بزنیم. با این حال سال‌هاست فهمیده‌ام که رضا از معدود بازیگران سینمای ایران است که هم به مباحث تئوریک بازیگری علاقه‌مند است و هم عاشق تجربه‌گری ا‌ست!

همشهری

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها