نشست «وضعیت نقد در سینمای ایران» برگزار شد.
به گزارش سینماسینما به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در چهاردهمین برنامه «دوشنبههای سینما» که بهصورت زنده در صفحه اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار میشود، دوشنبه ۲۷ مرداد نشست «وضعیت نقد در سینمای ایران» برگزار شد. خسرو دهقان، پرویز جاهد و نوید پورمحمدرضا مهمانان این برنامه بودند و کیوان کثیریان مدیر سینما تک خانه هنرمندان مدیریت نشست را بر عهده داشت.
نقد تاثیری بر فیلمساز و فروش فیلمها ندارد
در ابتدای این نشست دهقان در پاسخ به سوال کثیریان درباره جایگاه نقد در سینما و ویژگیهای نقد گفت: این بحث در داخل اصناف سینما هم وجود دارد که آیا منتقدین باید جزو این صنفها باشند یا نه. به اعتقاد من، شخصیت نقد صرفا ادبی و نوشتاری نیست؛ نقد میتوان آنقدر ارزشمند و صاحب منش باشد که جداگانه همچون تابلوی نقاشی روی دیوار آویزان شود و صاحب چنین کرامتی باشد. پس نقد هم بخشی از سینماست؛ من در زندگیام تا این لحظه بسیاری از فیلمها را ندیدهام ولی راجع به آنها مطالب زیادی خواندهام. من سینما و این نوشتهها را جدا از هم درک نمیکنم.
وی ادامه داد: کار اولیه نقد فیلم اینست که از فاصله بین ما و پرده سینما و تلویزیون بکاهد و با دانش و اطلاعاتی که عرضه میکند مخاطب را به فیلم نزدیک کند و بر علاقه او بیفزاید. اما ممکن است نقد این وظیفه را انجام دهد یا ندهد و منتقد توانا باشد یا نباشد. مساله مهم اینست که نقد فیلم همان اندازه اهمیت دارد که منتقد اهمیت دارد. ما از طریق نقد فیلم به منتقد میرسیم. ممکن است در لحظه ندانیم که رابین وود چه نقدی در مورد فلان فیلم نوشته بود، اما خود وود بهعنوان یک شمایل و یک شخصیت برای ما معنا دارد. من حتی معتقدم که منتقد فیلم مهمتر از نقد فیلم است. ممکن است نوشته من نتواند وظیفهاش را انجام دهد، اما سواد و شعور و.. من را به خواننده منتقل خواهد کرد.
این منتقد سینمایی درباره مهارتهای منتقد توضیح داد: در اینجا هم مانند هر پدیده دیگری، دو عنصر اصلی وجود دارد؛ عشق و پشتکار؛ عشق به معنای عمیق و گسترده آن. من به غریزه چندان اعتقاد ندارم، بلکه معتقدم نقد فیلم به دانش و آکادمی و تاریخ سینما و کتابخانه گره خورده است. شخصیت منتقد به کتابهایی که خوانده و فیلمهایی که دیده وصل است. تماشای تعداد زیادی فیلم لزوما به ما کمکی نمیکند، چون فقط یکی از راههای یادگیری سینما فیلم دیدن است. مهمترین راه آن مطالعه است که شکل نوشتاری و مکتوب دارد.
دهقان اضافه کرد: برای منتقد فیلم آگاهی از تاریخ سینما اهمیت زیادی دارد. دانش فنی نیز مهم است و هرچه بیشتر بهتر. دانشهای دیگر مانند جامعهشناسی و روانشناسی و.. نیز اهمیت دارند ولی نسبت به موارد قبل اهمیت کمتری دارند. در مورد نقد فیلم مطبوعات بهویژه مطبوعات تخصصی سینما و همینطور کتاب اهمیت خیلی زیادی دارند. آمارها میگوید در طول هشتاد سال عمر سینمای ایران تا زمان انقلاب، کلا ۱۸۰ کتاب در زمینه سینما وجود داشته است. اما تا سال ۱۳۹۴ این تعداد به ۲۸۷۰ عنوان کتاب رسیده است. تا امروز احتمالا این تعداد به ۳۵۰۰ عنوان کتاب رسیده باشد و سهم ما پیشکسوتان در آنها به نسبت اندک بوده و سهم جوانان جدی بوده است.
وی سپس در پاسخ به سوال کثیریان درباره ویژگیهای نقد گفت: پاسخ به این سوال دشوار است؛ اگر نگاه تاریخی داشته باشیم نوشتههای اولیه تاریخ سینمای ایران حالت تبلیغ و بشارت دارد تا به امروز رسیدهایم. هر نوشتهای میتواند نقد باشد اما نوشتهای که پشتوانهای از سواد داشته باشد، بار سنگینتری نیز خواهد داشت. پشت سواد سه چیز اساسی وجود دارد؛ دانش فنی راجع به سینما، تاریخ سینما و کتابهای تحلیلی. از ۲۸۷۰ عنوان کتابی که ذکر شد حدود ۵۰۰ کتاب کتابهای نقد و تحلیل سینماست. حدود ۴۰۰ کتاب کتابهای تاریخ سینما و مرجع است. بیشترین تعداد کتاب نیز فیلمنامه است، چه خود فیلمنامه چه مطالب تئوریک راجع به فیلمنامه.
دهقان افزود: این سوال که چه نوشتهای نقد به حساب میآید بهشکلی در دنیای قصه و شعر و موسیقی هم مطرح است. هر کسی که به تار زخمه زد که موسیقیدان به شمار نمیآید یا هر کسی که یک مساله ریاضی را حل کرد که ریاضیدان نیست. پس هر نوشتهای هم نقد فیلم نیست. نقد باید ما را به دنیای فیلم و فیلمساز نزدیک کند و کمک کند که آنها را بفهمیم و بدانیم که فیلم دارد با ما چه میکند. یکی از ویژگیهای نقد فیلم اینست که نظرش را اعلام میکند. اگر نقدی ضعیف بود، یعنی کسی که قلم به دست گرفته و آنرا نوشته ضعیف بوده است. وقتی نقدی ضعیف است و نمیتواند خواننده را راضی کند و دنیایی در برابر چشمان او بگشاید، نباید زیاد روی خود نقد مکث کرد، بلکه باید سراغ منتقد رفت و دید که دانش ندارد و فیلم ندیده است و..
این مدرس سینما در مورد مخاطبان نقدهای سینمایی توضیح داد: من در وهله اول برای دل خودم مینویسم، مثل آواز خواندن در حمام. همانطور که هر هنرمندی در ابتدا به نیازهای درونی خودش است که پاسخ میگوید. سعدی و حافظ هم اگر شعر میگویند بیشتر از آنکه نگران شنوندگانشان باشند، به نیازهای درونی و دنیاها و خدای خودشان پاسخ میدهند. اگر بتوانیم به این نیاز درونی جواب دهیم، مسیر موفقتری در پیش گرفتهایم. پس از آن، طبیعی است که نویسنده دوست دارد تعداد بیشتری از مخاطبان این نقدها را بخوانند. در مورد تاثیرگذاری روی فیلمساز هم باید بگویم در تاریخ سینمای جهان هم نقدهای بسیار اندکی بودهاند که روی فیلمساز یا فروش فیلمها تاثیر گذاشتهاند و بیشتر بر خوانندگان نقدها موثر بودهاند. تعداد نقدهایی که بر فروش فیلم موثر بودهاند در تاریخ سینمای جهان شاید به تعداد انگشتان یک دست برسد. نقد پروسه دیگریست و دارد کار دیگری انجام میدهد.
وی اضافه کرد: موقعی که نقد یک منتقد را میخوانیم نباید در آن دنبال ذهنیات خودمان بگردیم و بر این اساس قضاوتش کنیم، بلکه باید دنبال منتقد رفت و دنیای او را شناخت. یعنی برخی میخواهند آنچه مطلوب خودشان است را در نوشته بیابند، اما قرار نیست ما آنچه مطلوب خوانندگان است را بنویسیم. ما قرار است به نیازهای خودمان پاسخ بدهیم. ضمن اینکه چیزی به اسم دستورالعمل و بخشنامه راجع به نقد فیلم وجود ندارد. فرمولی وجود ندارد که بگوییم حتما باید آنرا بکار بگیریم و در یک چارچوب مشخص حرکت کنیم. نقد فیلم بخشنامه اداری نیست و قیدی ندارد که به آن پایبند باشیم.
دهقان در بخش دیگری از این نشست درباره نقدهای صریحی که در گذشته در مورد آثار عباس کیارستمی و امیر نادری نوشته گفت: یکی از ویژگیهای نقد فیلم اینست که تعارف ندارد. منتقد باید مودب و بیتعارف باشد. در مورد عباس کیارستمی هم بازنده من هستم نه ایشان. یعنی حرفهای من هیچ تاثیری نداشت و کیارستمی در زمینههای مختلف به موفقیت رسید و فیلمسازی محبوب شد. اخیرا یکی از فیلمهای کیارستمی جزو ۲۵ فیلم مهم تاریخ سینما قرار گرفته است. من برای دل خودم حرفهایی زدهام اما اینکه روی فضای کاری کیارستمی و شناخت از کیارستمی تاثیر گذاشته باشم، مطلقا اتفاق نیفتاده است. در این دوئل پنهان با صراحت اعلام میکنم که بازنده من هستم و برنده عباس کیارستمی. در مورد امیر نادری هم باید بگویم که من دو امیر نادری میشناسم؛ یکی که با او زندگی کردهام و روزگار گذراندهام. اما نفهمیدم چه اتفاقی افتاد که ظرف سه چهار سال ایشان روشنفکر شدند و «دونده» و «آب، باد، خاک» را ساختند. من نتوانستم این رشد را بفهمم و این را در نوشتههایم منعکس کردم. فرض کنید وضع مالی من و شما طوری است که فلافل میخوریم و امروز هم قرار داریم که با هم غذا بخوریم و ناگهان قرار ما میشود در طبقه بالای هتل هیلتون. چنین تغییری برای من قابل فهم نبود.
نقد در درجه اول یک فعالیت روشنفکرانه است
در ادامه این نشست پرویز جاهد در پاسخ به سوال کثیریان درباره جایگاه منتقد و نقد در چرخه سینما توضیح داد: منتقد واسطه میان فیلم و تماشاگر است. او سعی میکند فیلم را جور دیگری ببیند، آنرا تفسیر و تحلیل کند، گرههای فیلم را باز و ابهامات آنرا برای مخاطب رفع کند. به این ترتیب منتقد به مخاطب کمک میکند که فیلم را جور بهتری ببیند و به لایههای پنهان آن پی ببرد. منتقد با استفاده از دانش و شناختی که از هنر و سینما و ادبیات دارد، به فهم بهتر فیلم توسط تماشاگر کمک میکند. برای نقد، صرفا دانش سینمایی کافی نیست و منتقد باید به حوزههای مختلفی تسلط داشته باشد؛ از جمله تا حدی جامعهشناسی و روانشناسی، تاریخ و سیاست و فلسفه بداند و با کمک اینها ساختار فیلم را بشکافد و آنرا تحلیل و از نظر فرم بررسی کند.
وی ادامه داد: اظهارنظرهای کلی درباره فیلم کافی نیست و مخاطب امروزی خود در سطحی بالاتر از این اظهارنظرها فیلم را میفهمد. عصر اظهارنظرهای کلی در این حد که فیلم کار میکند یا نه، گذشته است و تماشاگر وقتش را صرف خواندن چنین حرفهایی نمیکند. نقد بهعنوان یک متن کمک میکند که خواننده از نظر سبک و فرم و زیباییشناسی و تماتیک ارتباط دقیقتری با فیلم برقرار کند. منتقد جنبههایی از فیلم که مورد توجه یک بیننده عادی نیست را مطرح و تحلیل و توجه مخاطب را به آنها جلب میکند.
این منتقد سینمایی اضافه کرد: نقد در درجه اول یک فعالیت روشنفکرانه است و بیشتر با عقل سر و کار دارد تا با احساس. البته که احساس و سلیقه هم در این کار نقش دارد؛ سلیقه زیباییشناختی خاص هر منتقد که به مرور زمان بر اثر تماشای فیلم و مطالعه و نوشتن. همین سلیقه و درک است که منتقد را از تماشاگر معمولی سینما و همینطور از همکاران خودش متمایز میکند. تماشاگر نیز از بین منتقدان دست به انتخاب میزند و کسانی را انتخاب میکند که سلیقه آنها را بیشتر بپسندد. مهم است که تماشاگر بداند از نقد چه انتظاری دارد و لزوما هر منتقدی که طرفداران بیشتری دارد منتقد بهتری نیست. مثلا آندره بازن طرفدار عمومی زیادی ندارد و در میان قشر خاصی شناختهشده است چون نقد را خیلی جدی میگرفت.
جاهد ادامه داد: چیزی که مرز میان ریویو و نقد و در واقع معیارهای نقد را مشخص میکند در نوشتههای بازن خود را نشان میدهد. این بحث جدا از مساله تئوری فیلم است و نباید نقد فیلم و تئوری فیلم را با هم قاطی کرد. هرچند کسی مانند آندره بازن هم منتقد و هم تئوریسین فیلم است. این مرزها در جهان غرب خیلی تفکیکشده و شناختهشده است ولی متاسفانه در جامعه ما حالتی مخدوش پیدا کرده است. اینجا کسانی پیدا میشوند که صرفا با نقل قول از تئوری و اسم آوردن از چند فیلسوف در نوشتههایشان خیال میکنند نقد فلسفی نوشتهاند در حالیکه خود هنوز شناخت دقیق از آن تئوری پیدا نکردهاند. اینها در واقع برای مرعوب کردن مخاطب به این تئوریها و فیلسوفها متوسل میشوند و میخواهند به کمک این چیزها خودشان را مطرح کنند در حالیکه هنوز از نظر استدلالی میلنگند و سبکی در نوشتههایشان دیده نمیشود.
وی افزود: نویسنده ریویو ملاحظات رسانهای که در آن مینویسد را در نظر میگیرد و رسانه قواعد و معیارهای خودش را به نویسنده ریویو تحمیل میکند. ولی منتقد استقلال خودش را از دست نمیهد. با وجود فضای مجازی نوعی مصرفگرایی در زمینه نقد بهوجود آمده که از یک جهت موجب شده منتقدان حرفهای جایگاه و مشروعیت خود را از دست بدهند. در این شرایط دیگر کسی برای انتخاب فیلم سراغ نقدهای جاناتان رزنبام نمیرود. در واقع حرفهای بودن نقد زیر سوال رفته است و اظهارنظر جای نقد را گرفته است. فرق میان آماتور بودن و حرفهای بودن از بین رفته است و یکی از بدیهای اینترنت این بوده که به جایگاه منتقد حرفهای ضربه زده است.
جاهد درباره میزان تاثیرگذاری نقد بر مخاطبان و فیلمسازان گفت: نقد مشخصا برای فیلمساز نوشته نمیشود؛ یعنی در وهله اول مخاطب عام لحاظ میشود و منتقد فیلمساز را هم بهعنوان یک مخاطب در نظر میگیرد. اگر ریویو بنویسید مخاطب عامتری خواهید داشت اما نقد یک فعالیت زیباییشناختی است و مخاطبان محدودی دارد. البته در دوران اینترنت نقد بیشتر پخش و دیده میشود اما در دوران پیش از آن نقد مخاطبان خیلی محدودی داشت. همه اقشار میتوانند مخاطب ریویو باشند و با خواندن آن تصمیم بگیرند که آیا به تماشای یک فیلم بروند یا نه. کسانی مانند راجر ایبرت در فروش فیلمها نقش زیادی داشتند ولی نقد چنین تاثیری ندارد. ارزش کار نقد بیشتر به خود منتقد برمیگردد و اینکه منتقد تا چه اندازه شناختهشده باشد در خوانده شدن نقدهایش تاثیر دارد.
این مستندساز ادامه داد: کار نقد مانند یک کار هنری است؛ اگر منتقد نثر خوبی داشته باشد، منسجم و دقیق بنویسد و چارچوب نظری و رویکرد مشخص داشته باشد، مخاطب جدی سینما آنرا خواهد فهمید و از خواندن چنین متنی لذت خواهد برد و با متن وارد گفتگو میشود. در غیر اینصورت، مخاطب با متن ارتباط برقرار و زبان آنرا درک نخواهد کرد. خیلی از فیلمسازها میگویند نقد برای ما ارزشی ندارد و نمیخوانیم. فیلمسازان بزرگی در تاریخ سینما بودهاند که منتقدان را تحقیر کردهاند، مخصوصا زمانی که نقدی علیه فیلم نوشته میشد. در دورهای هم میگفتند منتقد یک فیلمساز شکستخورده است که چون در سینما موفق نشده و رفته منتقد شده است. اما کسانی مانند آندره بازن و رابین وود هیچوقت نمیخواستند فیلمساز شوند و شوق فیلممسازی نداشتند. اما عدهای برای اینکه شأن منتقد را پایین بیاورند دست به چنین حملاتی میزنند.
وی اضافه کرد: دوست منتقد ما خسرو دهقان نقدهایی درباره فیلمهای عباس کیارستمی نوشتند که به گمان من درست نبود و نتوانسته بودند با فیلمهای او ارتباط برقرار کنند. اما این دلیل نمیشود که منتقد را مورد بیاحترامی قرار دهیم، همانطور که عباس کیارستمی هم چنین کاری نکرد. خود من هم بهدلیل نقدهایم گاهی مورد حمله قرار گرفتهام. اگر خیلی محافظهکار باشید و با صراحت صحبت نکنید و ملاحظه فیلمساز و دیگران را کنید، از این حملات مصون خواهید بود. اما منتقد باید بداند که هیچوقت نمیتواند همه را راضی نگه دارد و بالاخره فیلمساز یا هوادارانش رنجیده خواهند شد. برخی فیلمسازان هواداران سینهچاکی دارند که وقتی نقدی مینویسید، نه با فیلمساز بلکه با این افراد طرف خواهید بود.
جاهد درباره منتقدان مورد علاقهاش گفت: به شخصه برای آندره بازن احترام زیادی قائلم؛ او از جایگاه نقد فراتر میرود و تئوریسین میشود. هرچه خواندن نوشتههای او دشوار بود. رابین وود و جاناتان رزنبام هم منتقدهای خوبی هستند و خواندن نوشتههای آنها نسبت به نوشتههای بازن آسانتر است. زبان نقد خیلی مهم است و متاسفانه بسیاری از افراد از آن بیبهرهاند. منتقدان نسل قدیم ایران برخلاف تصور آنچنان باسواد نبودند و میبینیم در دهه ۴۰ و ۵۰ چه اشتباهات فاحشی در ارتباط با فیلمها مرتکب میشدند. مثلا در نظرخواهی در مورد فیلم مهم «خشت و آینه» میبینیم همه به این فیلم نمره صفر دادهاند؛ چطور میتوان به چنین منتقدانی اقتدا کرد و حرف آنها را سند دانست. فرهنگ فیلم در آن زمان ضعیف بود و با راهاندازی کانون فیلم منتقدان تازه داشتند با شاهکارهای سینمای جهان آشنا میشدند، بسیاری از آنها زبان خارجی نمیدانستند و نمیتوانستد متنها را به زبان اصلی بخوانند، ترجمهها هم غلطهای فراوانی داشت، هرچند هنوز هم متاسفانه ترجمههای نقد غلطهای بسیاری دارد و قابل فهم نیستند.
این منتقد سینمایی در پایان گفت: سواد و دانش نقد از طریق ترجمه وارد شده اما سنت ترجمه آسیبهایی جدی نیز به همراه داشته است. فرهنگ باندبازی هم همواره در نقد فیلم در ایران وجود داشته است که جای تاسف دارد. وقتی عدهای یک مجله و دسته راه میاندازند و یک سری فیلمساز یا یک جریان را بالا جدی میگیرند، نباید آنها را خیلی جدی گرفت. البته در میان همین گروهها هم منتقدان جوان بادانشی وجود دارند، اما اعتماد به نفس کاذبی دارند و این حق را به خود میدهند که ارزشهای یک فیلمساز را به کل زیر سوال ببرند. جسارت آنها هم ستایشآمیز است و هم قابل انتقاد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- اولین روز مسترکلاس «شکوه سینما» برگزار شد
- در برنامه خط فرضی مطرح شد؛ باید راوی این دوران باشیم تا گرفتار جعل نشود
- تلاش برای تحریف تاریخ/ نگاهی به فیلم «پرویزخان»
- کامران شیردل؛ فیلمسازی به دنبال حقیقت
- نمایش دو مستند از «کامران شیردل» در موزه سینما
- در میانه باستانگرایی و مدرنیسم/بررسی سینمای متفاوت فریدون رهنما در سالگرد درگذشت او
- شکاف تاریخی بین ادبیات /درباره کتاب گفتوگوهایی پیرامون اقتباس ادبی در سینمای ایران
- بالاخره فیلمها تمام میشوند یا سینما؟!
- بابک برزویه به خانه ابدی رفت/ بدرقه یک عکاس هنرمند و مسئولیتپذیر تا قطعه هنرمندان
- در سینماتک خانه هنرمندان ایران مطرح شد؛ «شکارچی گوزن» از تراژدی جنگ تا جادوی سینما/ دنبال داستان نباشید!
- با اکثریت آراء اعضای شورای عالی خانه هنرمندان ایران؛ محمدمهدی عسگرپور مدیرعامل خانه هنرمندان ایران شد
- پیمان معادی پاسخ میدهد؛ واکنشها به اتهام دو بازیگر زن به سعید پورصمیمی چه بود؟
- نمایش عکسهای علی کاوه از امام خمینی (ره) در نمایشگاه «لحظه»
- توضیحات روابط عمومی خانه هنرمندان ایران: آنقدر دیر درخواست دادند که امکان هماهنگی وجود نداشت/ بزرگداشت استاد بیضایی از ابتدا هم قرار بود در خانه تئاتر برگزار شود
- آیا نگرانی سینماگر از انتشار خلاصه داستان فیلمش درست است؟!
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش