سینماسینما، شهرام اشرف ابیانه
لاله کبود، فیلمِ عکس و فرم است. قابهای به دقت چیده شده و دکوپاژی در نماهای دور، و سردیای در ریتم که همان اول فیلمهای سهراب شهید ثالث را به یاد میآورد. نوعی فاصلهگذاری در ایجاد تصاویر و خلق گونهای طبیعت بیجان که آن گونهی سینمایی را به یاد میآورد. کارخانی چون به عکاسی هم مسلط است، و این را شیوهی کادربندی همین فیلم نیز میتوان دید، در قابهایی که با نوع خاصی از اتالوناژ با رنگهای سرد رنگبندی شدهاند، ناخواسته به مشخصههای سینمای شهید ثالث نزدیک میشود. نماهای دور از حاشیهی شهر و نوعی کرختی که در فضا حس می شود.
مهرشاد کارخانی اما در پی الگوبرداری صرف از آثار موفق سینمای ایران نیست. کار او زنده کردن دورانی از دست رفته است. حال و هوایی که تکرار نمیشود، و به یادآوردنش غمی را تداعی میکند. از این رو، با فیلمی موزهای روبروییم با نشانههایی که هر یک از فیلم و دورهی سینمایی خاصی آمده. مولفههای سینمای دههی پنجاهِ مسعود کیمیایی(دههی موردعلاقهی فیلمساز) به وفور در آنست. این نه فقط در داستان، که در نوع زاویهی دوربین و نوع میزانسندهی و شیوهی دکوپاژ خود را نشان میدهد. دوربین فقط نظارهگر نیست. گویی با نوعی بیصبری رویداد پیشرو را انتظار میکشد. چشم دوربین به کار یک مستندساز میماند که در حال شکار لحظهای است.
این وجه مستندگونه آنقدر غالب است که روایت داستان را تحت تاثیر قرار میدهد. آن قدر که داستان کمرنگ شده و از تک و تا میافتد. نماهای طولانی و عموما دور از واقعهای که میبینیم، انگار آدمها شخصیتهای یک پرفورمنسِ تئاتریاند، که با بدنهای شق و رق چیزهایی را واگویه میکنند. این همه در زمینهای از فضای حاشیهی شهر، با فقر و دورافتادگی از نشانههای زندگی که در هر نما بیداد میکند. قطارهایی که میگذرند. و بیابانی که به گورستان وسایل صنعتی دور ریخته میماند، و آدمهایی که میان این وسایل دورریز، به بخشی از این ضایعات صنعتی بدل شدهاند. یک جور فضا سازی مدرن در عکاسی از حاشیهی شهر، که در تصاویر فیلمهای خیابانی امیر نادری پیدا بود. گونهای نزدیک شدن به آنچه از آدمی موجودی بیهویت ساخته. یک جور زائدهی دورریز که همچون لکههایی در خود میلولند، تا این تابلوی شهر مدرن و خالی از حیات زندهی آدمی را کامل کنند.
لالهی کبود، چنین فیلمی است. با دغدغههای فیلمساز از سینمای دورهای خاص. برای همین است که موسیقی پایانی، تمِ کارهای اسفندیار منفرد زاده را تداعی میکند، که در سازبندی دوباره انگار کش آمده و حال و هوایی مدرن پیدا کرده. در این نوع سینما، داستانگویی اهمیت ندارد. عکاسی و بازسازی لحظهای خاص است که مورد توجه واقع می شود. فیلم کارخانی همان اندازه که در بافت تصویری بدیع، و همچون کار یک فیلمساز تجربی است، در بافت صدایی که فیلمساز عامدانه مورد نظر داشته بدون پرسپکتیو و عمقی است که از چنین فیلمی انتظار می رود.
در نمایش خصوصیای که فیلم را دیدم، صدا آنقدر بلند و تخت به نظر می رسید، که بعد مدتی تماشای فیلم را مشکل میکرد. این گونه بافت صدایی، که بر چیده شدن صدا به صورت قطعههای منفرد نظر دارد، در صورتی روح و حس مورد انتظار را ایجاد میکنند که در پی ایجاد فضایی خاص شکل گرفته باشند. عجیب آنکه در نماهای اکستریم لانگ شات، صدای شخصیتها چنان است انگار از فاصلهای نزدیک با شما حرف میزنند. در صورتی که شاید بهتر بود دیالوگها را هم همزمان با تصاویر، با فاصله میشنیدیم.
کاش اصلا گفتو گویی نبود. تصاویر آنقدر گویااند که هر دیالوگی آن را ضایع میکند. در چنین فیلمی صدا شاید بهتر بود، به ایجاد نوعی فضاسازی با صداهایی در حاشیه حرکت میکرد. نوعی صداسازی که ظاهراً شنیده نمیشنود اما خود را بر بافت تصاویر متصل میکند. کاش می شد در میان باند صوتی شلوغ فیلم، چیزی را که در تصویر نمیدیدیم میشنیدیم. چیزی که ایجاد کنجکاوی میکرد. نوعی صداسازی مستقل از تصویر، که در عین حال در پی ایجاد وحدتی با تصویر از راهی غیر متعارف است.
نمونهی خامش لحظات اولیهی فیلم است. وقتی مردی کنار گذر رودی کشته می شود، و قاتل که خیلی زود معلوم می شود برای انتقام سر و کلهاش پیدا شده، در یکی از نماهای دور، داخل اتاقکی از موبایلش چیزی را میبیند. صدای تظاهرات خیابانی و صدای نامفهوم آدمها. فقط همین. این صدا بار دیگر هم تکرار میشود. فیلم اما در روند این گونه صداسازی حرکت نمیکند. آدمها جوری حرف میزنند و صدای محیط جوری به گوش می رسد، که گویی در حال تماشای یکی از آن فیلمهای دههی پنجاه معترض خیابانی هستیم. این هم یکی از دلبستگیهای فیلمساز است برای بازآفرینی آنچه دیگر نیست و وقتی به قاب پرده میآید، شکلی واژگونه به خود میگیرد. فیلم قرار است ما را به دورهای خاص ببرد و در عین حال نشانههایی از دغدغههای امروز را نیز با خود حمل کند.
فیلمساز در پی چیز بیشتری نیست. نوعی نوجویی در تصاویر که از دغدغههای فیلمسازی با استعداد و کاربلد خبر میدهد. با تصاویری که مدام به تماشاگرش نیتشر میزند تا او را بیدار کند. لاله کبود فیلم این نیشترها است. برای به یادآوردن چیزی که انگار قرار بوده فراموش شود، اما گویی رستاخیزی در کار است و چیزی که این فراموشی را به عقب رانده.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «فریبخورده»؛ همچون شیاطینی از خواب بیدار شده که دنبال طعمه میگردند
- «افسانه اولیس، یک سرگذشت ایرانی»؛ داستان کوه دردکشیده و موشی که ناپیداست
- «زن و بچه»؛ خیره با چشمان باز به کابوسی که زندگیات را میبلعد
- درباره نمایش «برف زمین را گرم میکند»/ وقتی کابوس در کوچههای شهر پرسه بزند
- «پیرپسر»؛ شیاطین دنیایی فراموششده
- به یاد شاهپور عظیمی، مترجم سینمایی و ادبی، منتقد سینما/ مردی که درخت میکاشت۱
- «لاله کبود»؛ دوستی با رنگ و فرم
- رونمایی از پوستر بینالمللی «لاله کبود»
- وحشت همان دریای خروشانی که از درونش زاده شدهایم/ نگاهی به فیلم «بیچارگان»
- «کشتی روسی» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
- مروری بر ۹ فیلم بخشهای جنبی هفتادوششمین جشنواره کن
- تقابل نهادهای اجتماعی با خانواده/ نگاهی به فیلم «همه برای بازی»
- گونهای دلتنگی برای چیزی که دیگر نیست/ دربارهی سینمای کیومرث پوراحمد
- برای احمد دامود؛ راز آن نگاه و دستهای چلیپا شده
- گویی مرگ سایهاش را بر این تاکستان انداخته/ نگاهی به فیلم «نزدیک»
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





